داستان این کوچه سرنوشت خانوادههایی است که از گذشتههای دور در خانههای کوچک و کنار هم زندگی میکنند و نوع زندگیشان تحتتأثیر بیماریشان با دیگران خیلی فرق میکند؛ آنها که از بیماری جذام رنج میبرند. هیچ رنجی در دنیا بدتر از تنهایی نیست و زندگی آنها ترکیبی از این 2عنصر است: تنهایی و رنجکشیدن.
مسجد علیبنابیطالب(ع) به مسجد جذامیها معروف است. تا چندی پیش عباسی روحانی، امامجماعت و خدمتگزار این محله بود، اما بهتازگی حاجیبابازاده جانشین او شده است.
نسیمی که از درختان قدیمی و کهن عبور میکند، عطش هر رهگذری را میگیرد. بیشتر آنها درختانی با توتهای آبدار و خوشمزهاند.
بین ساختمانهای مدرن، خانه حاجی چاووشی هنوز با همان حوض قدیمی و پنجرهها و سقف چوبی انگار در گذشته مانده است. حاجی 2سالی میشود که از دنیا رفته است.
رجبعلی ناصری، هشتاد سالگی را پشت سر گذاشته است و 50 سال است درِ بقالی کوچکش به روی اهالی باز است. این بقالی برایش حکم زندگی دارد.