فضای کارگاه مساحت زیادی ندارد اما پر از شور زندگی است. از همان ورودی، پارچههای رنگی، عروسکهای با لباس محلی و جاسوئیچیهای کوچک فانتزیِ آویزانشده به دیوار، جلب توجه میکند؛ اینجا کارگاه ساخت عروسک در محله بهارستان است که شروع فعالیت آن به حدود یکسال قبل برمیگردد؛
داستان شکلگیری این کارگاه کارآفرینی با شیوع بیماری کرونا گره خورده است و توانسته در همین مدت کوتاه فعالیت، بیش از 180نفر را آموزش داده و منبع درآمدی برای آنها مهیا کند. معصومه ثالث 41ساله مدیر این کارگاه، از چگونگی شکلگیری این فضا و فراز و نشیبهایی که با آن روبهرو بوده میگوید.
در این کارگاه صدای طولانیمدت چرخ خیاطی، نهتنها آزاردهنده نیست بلکه برای افرادی که در آن فعالیت میکنند گوشنواز است چون نشان از پویایی و جریانیافتن زندگی دارد.
معصومه ثالث دیپلم ریاضی دارد و در تمام 21سال زندگی مشترکش علاوهبر امور خانهداری و تربیت فرزندان، در فعالیتهای اجتماعی نیز حضور پررنگی داشته است، او کارهای فرهنگی خود را از مسجد محله شروع کرده. بعد از مدتی در اردوهای جهادی و ایستگاههای صلواتی مناسبتی که در طول سال دایر میشد شرکت داشت.
ثالث بعد از گذشت سالها فعالیت فرهنگی و اجتماعی در محدوده زندگیاش، شناخت بیشتری درباره هممحلهایهای خود دارد. او تا مدتی با شناخت خانوادههای بیبضاعت و زنان سرپرست خانوار، با معتمدان و خیران محله برای تهیه کالاهای اساسی و گذراندن امور زندگی آنها همراه میشده است، اما از زمانی تصمیم میگیرد تا جدا از کمکهای نقدی و غیرنقدی بستری برای کارکردن این افراد فراهم کند و اگر شده قدمی کوچک در این راه بردارد.
ثالث یکی از بانوانی بود که به همراه چند نفر دیگر از هممحلهایهایش برای دوخت ماسک در یکی از این پایگاهها داوطلب شد
همزمان با شیوع بیماری کرونا درست همان موقع که در بازار ماسک وجود نداشت، گروههای جهادی و مردمی برای دایرکردن کارگاههای دوخت ماسک آستین بالا زدند، ثالث نیز یکی از بانوانی بود که به همراه چند نفر دیگر از هممحلهایهایش برای دوخت ماسک در یکی از این پایگاهها داوطلب شد. مدت زیادی نگذشته بود که ثالث تصمیم گرفت 2طبقه از منزل مسکونی خود را که تا پیش از این اجاره میداد به کارگاه تبدیل کند.
فعالیت کارگاه ابتدا با دوخت روزی 10هزار ماسک و با حضور 15نفر شروع شد اما بعد به 45نیرو و تولید 40هزار ماسک در روز رسید، حدود یکسال کارگاه دوخت ماسک پابرجا بود و بانوان زیادی برای دوخت و کمک در ساعتهای مختلف میآمدند؛ تا اینکه مشکل نبود ماسک در بازار برطرف شد و دیگر نیازی نبود تا همانند قبل تعداد زیادی ماسک دوخته و روانه بازار شود.
ثالث که متوجه اشباع بازار شده بود با توجه به وضعیت معیشتی برخی بانوان و همچنین لطمهای که مشاغل از شیوع این بیماری دیده بودند نمیخواست کارگاه را تعطیل کند، برای همین به فکر اشتغالزایی به شکل دیگری افتاد تا زنان سرپرست خانوار و همچنین افراد کمبضاعتی که نیازمند این درآمد بودند دست خالی نمانند.
زمانی که اسم اشتغالزایی به میان میآید برخی تصور میکنند که باید سرمایه بسیار زیادی داشته باشند اما ثالث بدون سرمایه اولیه و با کمک همسایهها کارگاه عروسکسازی خود را راهاندازی کرد.
خودش میگوید: «همسران برخی از این بانوان، راننده تاکسی، کارگر و ... بودند و شیوع بیماری کرونا باعث بیکاری آنها شده و این موضوع بر معیشت آنها تأثیر گذاشته بود. برای اینکه تعداد افراد کارگاه را کاهش ندهم تا سفره آنها خالی نماند همراه با دخترم برای آموزش ساخت اسکلت عروسک و تزیینات آن ثبتنام کردیم بعد از مدتی که کار را یاد گرفتیم به 8نفر از بانوان علاقهمند آموزش دادیم تا آنها نیز تبدیل به مربی شوند.»
او ادامه میدهد: تصمیم گرفتم طبقه اول را به کارگاه دوخت عروسک اختصاص دهم، اما نیازمند وسایل اولیه مانند چرخ خیاطی، میز کار، صندلی و... بودم، این موضوع را با چند نفر از فعالان فرهنگی و دوستان در میان گذاشتم در مدت زمان 2تا 3روز میزهای ناهارخوری، صندلی، حتی میز پینگپنگ که به دلیل بسته بودن مراکز غیرقابل استفاده بود بهطور امانت در اختیار من گذاشته شد و آنقدر سریع کارگاه تجهیز شد که برای خودم هم باورکردنی نبود، بعد از 2ماه توانستم وسایل کارگاه را خریده و لوازم امانت را بازگردانم.
ثالث برای اینکه وارد بازار فروش شود و مواد اولیه همچون پارچه، نخ و ... را تهیه کند ابتدا بازاریابی کار را شروع میکند. او با گذاشتن چند نمونه کار از عروسکهای دوختهشده در فضای مجازی مشتریهای خود را پیدا کرده و با گرفتن مبلغی به عنوان بیعانه اقدام به خرید مواد اولیه میکند؛ با گرفتن سفارشها، کارگاه شکل اصلی خود را پیدا میکند.
این کارگاه کارآفرینی که با هدف تأمین منبع درآمدی برای بانوان محله سیدی شکل گرفته بود تنها محدود به محله نمیشود، آگهی آموزش ساخت عروسک در فضای مجازی با بازخورد بسیار خوبی همراه میشود به طوری که از تمام نقاط شهر بانوان زیادی برای یادگیری ثبتنام میکنند،
ثالث با اشاره به تقاضای بیش از 180بانو برای حضور در دوره آموزشی میگوید: هزینه کلاسهای آموزشی 30هزار تومان برای هر نفر بود درحقیقت این هزینه را نه بهدلیل آموزش، بلکه فقط به دلیل اینکه فرد دغدغه یادگیری داشته باشد میگرفتیم و با آنها شرط میکردیم که اگر یک ماه در کارگاه کار کنند همراه با حقوقشان این مبلغ نیز بازگردانده میشود.
نیاز به حضور افراد در کارگاه نبود و یکسری از علاقهمندان میتوانستند کار اسکلت عروسک را بهصورت بیرونبر و در منزل انجام دهند
او با بیان اینکه چند گروه، کار عروسکسازی را در بخشهای مختلف شامل اسکلت، طراحی، خیاطی، قلاببافی و ... انجام میدهند، اضافه میکند: مزیت کارگاه عروسکسازی در این بود که دیگر مانند دوخت ماسک نیاز به حضور افراد در کارگاه نبود و یکسری از علاقهمندان میتوانستند کار اسکلت عروسک را بهصورت بیرونبر و در منزل انجام دهند به همین دلیل نیز از تمام شهر افراد داوطلب یادگیری بودند حتی از فریمان و جاده سیمان هم چند نفر برای آموزش ثبتنام کردند.
از 2روستای اطراف شهرستان فریمان در کلاسهای آموزشی شرکت کردند و در مدت 3، 2روز کار را یاد گرفتند. حال آنها با بازگشت به روستای خود به عنوان نماینده کارگاه و مربی فعالیت میکردند، البته بعد از یک هفته برای اینکه اشکالات کار آنها برطرف شود ثالث به همراه یک یا 2مربی دیگر به این روستاها رفته تا از نزدیک عروسکهای ساختهشده را ارزیابی و ضعفهای کار را بگویند.
180نیرو کار را در کارگاه عروسکسازی شروع کردند و بعد از گذشت مدتی تعدادی از آنها برای خودشان کارگاه مستقلی راه انداختند و اکنون فعالیت میکنند. این موضوع باعث خوشحالی معصومه ثالث است و آنها را به چشم رقیب نمیبیند: اصل هدف من از ایجاد این کارگاه اشتغالزایی بود، اینکه بانوان کار را یاد گرفتهاند و حال برای خود میتوانند امرار معاش داشته باشند به این معناست که توانستهام به هدفم برسم.
ثالث که با وجود این کارگاههای کوچک، هنوز هم مشتریان خود را در بازار دارد، میگوید: «تلاش میکنیم کارمان را بهروز نگه داریم که مشتریان وفادار داشته باشیم به عنوان مثال عروسکهای خارجی موجود در بازار را با همان ظرافت ولی با هنر دست بانوان ایرانی دوخته و وارد بازار میکنیم، شاید نتوانم کار پیوسته برای تمام بانوان زیرمجموعه خود داشته باشم اما همین که کار را یاد بگیرند و بتوانند با بازاریابی فروش خود را داشته باشند باعث خوشحالی من است.»
کار آنها در مدت کوتاهی آنقدر رونق میگیرد که تولیدات سفارشی قبول میکنند: برخی مشتریها عکس میفرستند و میخواهند کار خاصی برای آنها دوخته شود بدون اینکه ترسی از این موضوع داشته باشم قبول میکنم و همراه با بانوان کارگاه اینکار را بهطور آزمایشی ابتدا دوخته و سپس با گرفتن اشکالات کار نمونه سفارششده را تحویل میدهیم.
از دیماه سال گذشته که کارگاه عروسکسازی فعالیت خود را شروع میکند تا اردیبهشت امسال کارها خوب پیش میرود اما با قرمزشدن شرایط بهدلیل ورود موجهای بیماری کرونا و به دنبال آن تعطیلی بازارها تعداد سفارشها کاهش مییابد و این موضوع تبدیل به مشکلی برای این کارگاه میشود.
ثالث با بیان اینکه تا قبل از خرداد هفتهای 10هزار عروسک به پاکستان میفرستادیم، توضیح میدهد: «یکی از مشتریان عمدهفروش با خرید از ما این عروسکها را به کشورهای همسایه مانند پاکستان صادر میکرد ولی با بستهشدن حسابهای ارزی، سفارشهای او به حداقل رسید و این موضوع در کار و سود ما تأثیر میگذاشت.»
با وجود فراز و نشیبهای بازار، ثالث باز هم بیکار نمینشیند و تصمیم میگیرد تا با ابتکار عمل و ایده جدیدی عروسکهایش را روانه بازار کند: «با دیدن عروسکهای دوختهشده و کار دست در فضای مجازی که لباسهای رنگی یا تزیینات خاص داشتند تصمیم گرفتم به جای فروش اسکلت خام یا عروسکهای سادهتر، این جسارت را به خرج داده و عروسکی با طراحی خود و همچنین برگرفته از آداب و رسوم ایرانی دوخته و با جلوه بیشتری راهی بازار کنم.»
او ادامه میدهد: لباسهای محلی برای طراحی عروسک از قبل هم وجود داشته اما عروسکهای ما فقط به نوع محلی خلاصه نمیشد، آنها بهطور مناسبتی برای هفته دفاع مقدس، جشن تکلیف و برای مشاغلی مانند پلیس، خلبان، پرستار و ... طراحی و سپس دوخته و به مغازهداران ارائه میشد.
ثالث با تأکید بر اینکه 80درصد کارها بدون اینکه کپی بوده و یا از جایی ایده بگیریم دوخته و روانه بازار شده است، میگوید: «برخی زنان هنرمند هستند و بافتنی و قلاببافی را هم یاد دارند و نیازی به آموزش در این زمینه برای آنها نیست از این افراد نیز دعوت به کار کردیم تا برای دوخت لباس عروسکهای جاسوئیچی که ابعاد کوچکتری دارند ما را همراهی کنند تا هم از هنرشان استفاده کرده و هم منبع درآمد مستقلی داشته باشند.»
او فضاهای نمایشگاهی را بهترین مکان برای فروش محصولات خودشان میداند و میگوید: «اگر مغازه بهطور دائمی داشته باشیم بعد از مدتی کارها برای هممحلهایها تکراری میشود چون کسی که میخواسته خرید خود را کرده است و عملا مشتری زیادی نخواهیم داشت ولی در نمایشگاهها تنوع کار بسیار بیشتر است و به دلیل مشتریهای متفاوت، کارها برای آنها جذابتر خواهد بود.»
ثابت میافزاید: «در پارکهای مختلف نمایشگاههایی برپا بود که با حضور در آنها توانستیم محصولات خود را معرفی و حتی سفارش کار بگیریم، روزهای پنجشنبه در بازارهای شهرداری غرفهای به ما اختصاص داده میشد که همین موضوع نهتنها باعث تبلیغ کار ما شد بلکه تعداد سفارشها را نیز افزایش میداد.»
او اضافه میکند: تمام کارگاههای کارآفرینی نیاز به حمایت دارند این حمایت تنها در بُعد مادی خلاصه نمیشود سازمانها و ارگانهای مختلف میتوانند در صورت برگزاری جشنهای مناسبتی هدایای خود را از همین کارگاههای کوچک تهیه کنند به عنوان مثال یکی از دبستانهای دخترانه برای مراسم جشن تکلیف خود سفارش ساخت عروسک با همین موضوع را داده بود.
مشتری عمدهفروش ما سفارش هفتهای 2هزار عروسک میداد و اکنون این سفارش را به 10هزارتا رسانده است
یکی دیگر از اقدامات این کارگاه تعامل و همکاری با دیگر مراکز اشتغالزایی است: «کارگاهی وجود دارد که بانوان آن کیفهای سنتی تولید می کنند با صحبتی که داشتیم مقرر شده تا تعدای نمونه کار آنها در کارگاه من برای معرفی باشد و تعدادی از کارهای عروسک من امانت در اختیار آنها باشد تا با حضور در نمایشگاههای مختلف شهر تولیدات یک دیگر را نیز معرفی کنیم.»
ثالث برای آینده کاری خود با توجه به موضوعهای مختلف از جمله رکود یا اشباع بازار از الان پیشبینیهایی کرده است: «مهمترین اقدام من تولید محصول باکیفیت و بهروز است، با تجربهای که در این مدت به دست آوردیم میتوانیم ایدههای جدید برای معرفی محصول جدید داشته باشیم همانطور که در ابتدای کار مشتری عمدهفروش ما سفارش هفتهای 2هزار عروسک میداد و اکنون این سفارش را به 10هزارتا رسانده میتوانیم با تلاش مشتریان خود را حفظ و حتی مشتری جدید نیز جذب کنیم.»
اکرم سیار یکی از خیاطهای کارگاه عروسکسازی و 39ساله است. او برحسب علاقه خود در هنرستان رشته خیاطی را انتخاب میکند و بعد از گرفتن دیپلم بهطور مبتدی خیاطی را شروع و سپس به شکل سفارشی و حتی داوطلب جهادی خیاطی میکند،
سیار که تا 6ماه پیش فقط در زمینه خیاطی کار میکرده است با آشنایی با این کارگاه برای دوخت و طراحی عروسک همکاری خود را آغاز میکند: «خیاطی با ذوق و علاقه رابطه مستقیم دارد، همیشه دوخت لباس بچهگانه سختتر بوده حال تصور کنید بخواهیم این لباس را در ابعاد بسیار کوچکتری برای عروسک بدوزیم، قطعا اینکار نیاز به دقت و ظرافت بسیار زیادی دارد چون الگویی نمیتوان برای آن داشت و خیاط باید بهطور چشمی اندازهگیریها را در نظر بگیرد.
ابتدای شکلگیری کارگاه دختر و پسر بزرگ معصومه ثالث او را در این مسیر همراهی میکردند اما الان ترجیح میدهند این فضا را برای افرادی که نیازمند کار هستند باز بگذارند.
آنها اعتقاد دارند اکنون که تعداد متقاضیان برای کار و یادگیری زیاد است بهتر است با دادن دستمزد بیشتر به نیروها انگیزه آنها را افزایش داد، اینگونه کیفیت تولید داخلی نیز بهتر بوده و با در نظر گرفتن تمام سلیقهها رضایت مشتری هم بیشتر میشود.
کارگاه عروسکسازی که از دیماه سال گذشته فعالیت خود را شروع کرده است، روزی بین 8تا 10ساعت فعال است و نیروها در این مدت کار میکنند تا سفارش مشتریان را بهموقع تحویل دهند، علاوهبر فعالیت این کارگاه هنوز هم یک طبقه از ساختمان برای دوخت ماسک اختصاص دارد و هفتهای بین 2هزار تا 5 هزار ماسک به سفارش یک داروخانه تولید میشود.
فعالیتهای ثالث باعث شده تا یکی از کارگاههای پوشاک مراحل اتوکاری و بستهبندی خود را به او بسپارد تا همچنان بانوان کارآفرین بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.