
«ما آدمها اغلب چيزهاي جلوي چشممان را هم فراموش ميكنيم چه برسد به اينكه كسي يا چيزي از ديدمان پنهان باشد!» اين جمله وقتي از ذهنم عبور ميكند كه براي نخستینبار عنوان «كتابخانه گوياي رضوي ويژه نابينايان» را بر سردر يك ساختمان ميبينم. تازه بهيادميآورم كه نابينايان هم در كنار ما هستند و زندگي ميكنند.
در كنار ما كه هميشه كمبودهاي خودمان را به چشم ميبينيم و چهبسا مدام تكرارشان ميكنيم؛ سالن ورزشي نداريم، سرانه فضای سبزمان اندک است، محيطزيستمان آلوده است، مراكز فرهنگيمان معدود است؛ اما بهندرت پيش ميآيد كه كمبودهاي معلولان را درك كنيم، شايد هم هيچوقت نفهميم.
در اين بين نابينايان بهعنوان گروهي از معلولان كه بهخاطر مشكل رفتوآمد كمتر در خيابانها و مكانهاي عمومي ديده ميشوند و تاحد زيادي از نگاهها پنهانند، بيشتر فراموش میشوند. به همين دليل است كه وقتي آدمي مثل من براي نخستينبار با نام «كتابخانه گوياي رضوي» برخورد ميكند، تازه يادش ميافتد كه نابينايان هم مانند ما حق كتابخواندن دارند و سوالات مختلفي به ذهنش ميرسد.
اينكه اين كتابخانه چه امكاناتي دارد، چطور شكل گرفته، اصلا نمونه آن در مناطق ديگر هم هست؟ گفتگو با رضا رشيدپور، رئيس كتابخانه آيتا...حاج شيخمجتبي قزويني(ره) در محله فاطمیه مشهد كه كتابخانه گويا بخشي از آن به شمار ميآيد، فرصتي بود تا به پاسخ اين سوالات دست پيدا كنم.
در ابتدا کوچک بوده، بعدها پاگرفته، در طول سالها شاخ و برگش گسترده شده و امروز افراد زیادی میتوانند بیایند و از امکاناتش بهره ببرند. اگر قرار باشد به عقب برگردیم، سر نخ ماجرا را در نیت خیر «محمدجعفر بیننده» پیدا میکنیم؛ او که در اوایل دهه ۶۰، بخشی از کتابهایش را به مسجد انصارالمهدی (عج) واقع در حدفاصل چهارراه سیلو و بولوار مجلسی فعلی هدیه کرد تا کتابخانه کوچکی در طبقه زیرین آن پا بگیرد.
این کتابخانه چند سال بعد تابلوی «شهید محمدجعفر بیننده» بر سردرش خورد و پس از شهادت بیننده نیز تعدادی کتاب به نام او وقف کتابخانه شد. همین آغاز بود که بعدها به تاسیس یکی از بزرگترین کتابخانههای آستانقدسرضوی در سطح شهر مشهد انجامید. اما ویژگی منحصربهفرد این مرکز فرهنگی، راهاندازی واحدی به نام «کتابخانه گویای رضوی» در آن است.
سال ۱۳۶۷ بوده که کتابخانه شهیدمحمدجعفر بیننده زیرپوشش آستان قدس رضوی قرار میگیرد و به کتابخانه «مسجد انصارالمهدی (عج)» تغییرنام پیدا میکند. بهمرور زمان باتوجه به استقبال روزافزون مراجعان و کمبود فضا، آستان قدس با خریدن چند قطعه زمین در مجاورت مسجد، ساختمان مستقلی را برای کتابخانه درنظر میگیرد و بنای جدید در سال ۱۳۸۰ افتتاح میشود. این ساختمان بهخاطر ارجنهادن به شخصیت والای مرحوم آیتا... حاجشیخمجتبی قزوینی (ره)، از استادان حوزه علمیه مشهد، به نام او تغییر مییابد.
اینجا یکی از بزرگترین کتابخانههای آستان قدس رضوی به شمار میآید که ۲۴ هزار عضو فعال دارد
در حال حاضر این کتابخانه با داشتن سه طبقه برای خانمها و آقایان، یکی از بزرگترین کتابخانههای آستان قدس رضوی به شمار میآید که با ۱۴ هزار خانم و ۱۰ هزارآقا در مجموع ۲۴ هزار عضو فعال دارد.
همچنین این مرکزفرهنگی با برخورداری از ۷۰ هزار جلد کتاب چاپی از بخشهای مختلفی شامل تالارهای مطالعه، واحد گردش و امانت کتاب، واحد سمعی و بصری و اینترنت و تالار مطالعه مطبوعات تشکیل شده است. از مقطع دبیرستان به بالا میتوانند در این کتابخانه عضو شوند و در حال حاضر حدود ۴۰ درصد اعضا را دانشآموزان، ۴۰ درصد دانشجویان و ۲۰ درصد را افراد شاغل تشکیل میدهند.
اما یکی از اقدامات مهم و منحصربهفرد کتابخانه محله فاطمیه، راهاندازی واحدی به نام «کتابخانه گویای رضوی» در آن بوده است. پس از مطالعات و بررسیهای صورتگرفته بر روی جمعیت نابینایان و کمبینایان مشهد، مشخص شد که تراکم این افراد در مناطق اطراف کتابخانه فعلی بیشتر است؛ به همین دلیل در سال ۱۳۸۳ واحد یادشده نیز راهاندازی شد و بسیاری از نابینایان و کمبینایان از آن استقبال کردند.
کار کتابخانه گویای رضوی که در حال حاضر ۱۶۰ عضو شامل ۳۰ خانم و ۱۳۰ آقا دارد، گردآوری منابع صوتی برای کاربران خود است. این اعضا ۶۰ دانشآموز، ۶۰ کارشناس، ۲۰ کارشناس ارشد، ۵ کارمند و ۱۵ تن دارای دیگر مشاغل هستند.
رئیس کتابخانه میگوید: البته رسیدگی به امور نابینایان در تخصص و محدوده فعالیت اداره بهزیستی و اداره آموزش پرورش استثنایی است، اما آستانقدس رضوی هم از سال ۸۳ خدماتی را به این افراد ارائه میدهد. در حال حاضر نیز ۷ هزار عنوان کتاب صوتی در موضوعات کمکآموزشی، علمی، فرهنگی، تاریخی، ادبی، سیاسی، اجتماعی و... ومجموعهای از نرمافزارهای ویژه را در اختیار نابینایان قرار داده است.
کتابهای بریل این واحد به نشریهها و یک دوره کامل قرآن کریم محدود میشود. رشیدپور علت نداشتن کتاب بریل را علاوهبر هزینه زیاد آن، اشغال فضای زیاد میداند.
وقتی قرار میشود از فعالیتهای کتابخانه برایمان بگوید، به سه دسته از خدمات اشاره میکند. اول ارائه امکانات اختصاصی همچون رایانه با محیط گویای ویندوز، ضبط صوت، انواح لوحهای فشرده و نوار کاست. دوم امانتدادن لوحهای فشرده نرمافزاری بهصورت یکماهه و تمدید مجدد آن. سوم ارسال منابع صوتی به درِ منزل یا محل کار که از سال ۸۶ اجرایی شده است.
رئیس کتابخانه آیتا... قزوینی عنوان میکند: خدمات ارسال منبع به درِ منزل رایگان است. همچنین اگر این منابع نرمافزاری نباشند و بتوان آنها را کپی کرد، یک نسخه از آن بر روی لوح فشرده رایت میشود و در اختیار کاربر روشندل قرار میگیرد.
بعد این توضیح را میشنویم: ما کمتر با حضور نابینایان در اینجا روبهرو هستیم. این کاربران بیشتر از تحویل لوح فشرده درِ منزل استقبال میکنند؛ چون رفتوآمد برایشان دشوار است.
کسانی هم که اینجا حضور پیدا میکنند یا از خدمات شنیداری استفاده میکنند یا، چون در طول تحصیل با صفحه کلید آشنا شدهاند، از خدمات رایانه بهره میبرند. علاوهبر اینها هرکدام از اعضا نیز که منابع چاپی خواسته باشند، بهصورت امانت به درِ منزلشان میبریم که معمولا افراد کمبینا این درخواست را دارند یا اعضایی که کسانی را دارند تا برای آنها کتاب بخوانند.
رشیدپور که هشت سال است ریاست این کتابخانه را برعهده دارد. بیان میکند: از مقطع راهنمایی تا گروه سنی ۶۰ سال اینجا عضو هستند که این افراد نهتنها از منطقه ۳ و ۴ بلکه از دیگر نقاط شهر به عضویت این مرکز درآمدهاند.
«اداره بهزيستي و آموزشوپرورش استثنایی، هم منابع صوتي و هم بريل دارند. دانشگاه آزاد و فردوسي هم دو كانون دارند كه خدماتي در همين زمينه ارائه ميدهند. تاجاييكه میدانم، مركز ديگري در سطح مشهد كتابخانه گويا ندارد.»
مسئول كتابخانه بعد از گفتن اين جملات درباره چگونگي تهيه منابع ميگويد: از نمايشگاههايي كه در طول سال برگزار ميشود، منابع صوتي را ميخريم. مبادلاتی نیز با كانونهاي نابينايان در شهرهاي مختلف داريم. اگر هم كسي منابع صوتي را هديه بدهد، آنها را دستهبندي میکنیم و دراختيار كاربرانمان قرار ميدهيم. ناگفته نماند اين كتابخانه از شهرهاي ديگر همچون شيراز، اراك و نيشابور نيز عضو دارد كه در خواستهایشان برايشان ارسال ميشود.
رشيدپور كه بهخاطر كاركردن در چنين فضايي و برخورد با روشندلان پاياننامه كارشناسي ارشدش را نيز با موضوع «بررسي وضعيت كتابخانههاي نابينايان استان خراسان» انتخاب كرده و به پايان رسانده است، درباره نتيجه اين پاياننامه عنوان ميكند: متاسفانه كتابخانههاي نابينايان وضعيت رضايتبخشي ندارند. هيچكدام استقلال مالي و اداري ندارند و به نهادها وابستهاند.
به همين دلیل در سايه قرار دارند و رشد نميكنند. درصورت استقلال ميتوان تمركز بيشتري بر روي فعاليت اين مراكز داشت و خدمات آن را گسترش داد. اما نكته مثبت موضوع اين است كه با وجود اين مشكلات، میزان رضايتمندي روشندلان از اين كتابخانهها زیاد است.
وقتي قرار ميشود در پايان از ارتباطش با نابينايان حرف بزند، ميگويد قبل از واردشدن به اين محيط با اين افراد سروكار نداشته است: آدمهاي جالبي هستند و اغلب تواناييهايشان از آدمهاي معمولي بيشتر است. دانشجوهاي موفقي هستند و غرور خاص خودشان را دارند. در ارتباط با آنان بايد طوري رفتار كرد كه به اين غرور لطمه نخورد و خداي نكرده به شخصيتشان توهين نشود.
نابینایان آدمهاي جالبي هستند و اغلب تواناييهايشان از آدمهاي معمولي بيشتر است و دانشجوهاي موفقي هستند
اما اين افراد از نظر رئیس کتابخانه آیتا...قزوینی تحسينبرانگیز هستند: براي خودم جالب است که اين افراد از راه دور و با اين همه مشكلاتي كه دارند، به اينجا ميآيند تا كتاب گوش كنند. درحاليكه در اطراف بسياري از ما كتابهاي زيادي هست و شرايط هم براي مطالعه مهياست اما قدر نميدانيم!
از كتاب سهتار حرف ميزند كه بهصورتmp3 آن را گوش كرده و از رمان افسون سبز كه بر روي نوار كاست بوده است. ميگويد: كيفيت مطلوبي نداشتند و احتياج به ضبط دوباره دارند. كتابهاي چاپي بارها تجديد چاپ ميشوند اما متاسفانه اين امكان براي كتابهاي صوتي فراهم نيست. بسياري از منابعي كه در اختيار ما قرار دارد بايد دوباره بازخواني و ضبط شوند اما هيچ نهاد يا مركزي براي اينكار فعال نیست.
ابوالحسن خوشهیکل از کارکنان کتابخانه تشکر میکند و از آنها کاملا راضی است. او که کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دارد، در زمینههای مختلفی مطالعه میکند و ۳۵ شماره از ماهنامه «گویا» را دارد که از تهران برای کتابخانه میآمده و به گفته خودش دریایی از مطالب است؛ از موضوعات دینی و اقتصادی گرفته تا فرهنگی و طنز؛ هرچند بعضی «تراک»های آن اجرا نمیشود. خوشهیکل قصههای فراوانی گوش کرده و به ذهن سپرده است تا برای برادرزادهاش تعریف کند. او بهشوخی میگوید: چکار کنیم؟ عموشدن این دردسرها را هم دارد!
او خواستهاي هم از مسئولان موسسه فرهنگی شهرآرا دارد: ما بچههاي نابينا امكان مطالعه هيچ روزنامهاي را نداريم. اگر اين امكان فراهم شود كه مطالب روزنامه بهصورت گويا روي سايت قرار بگيرد يا بهشکل لوح فشرده براي كتابخانهها ارسال شود، ما هم ميتوانيم از مطالب روزنامه استفاده كنيم.
سميه حسين آبادي كه بهتدريج دچار مشكل نابينايي شده است، از كتابخانه آيتا...قزويني راضي است و ميگويد: خيلي از منابعي را كه نياز داشتهام، از این کتابخانه تهيه كردهام. مشكل ما كاربران نابينا با كتابخانه نيست؛ چون مسئولانش كتابهاي موجود در بازار را براي ما فراهم ميكنند؛ مشكل ما اين است كه بسياري از منابعي كه نياز داريم اصلا به بازار نيامده و هيچ مركزي دغدغه فراهمآوردن آنها را براي بچههاي نابينا ندارد.
او كه در منزل رایانه ندارد و اين را كمبود بسياري از روشندلان به حساب ميآورد، عنوان ميکند: من فقط از منابعي ميتوانم استفاده كنم كه بتوان از آنها در دستگاه پخش سيدي استفاده کرد و امكان گوشكردن به ديويديهايي را كه بهصورت نرمافزاري رايت شدهاند، ندارم.باتمام اين كمبودها سميه قصدنوشتن كتابي را دارد كه دربارهاش اينطور ميگويد: تصميم دارم ماجراهای کتابهای تاريخي را كه به علت نثر سختخوان، همگان نمیتوانند از آنها استفاده کنند، بهصورت داستان و به زبان ساده دربياورم.
قبلا بينا بوده و از بخش ديگر همين كتابخانه كه براي افراد معمولي است، كتاب ميگرفته است. حالا كه پنج سال است به عضويت كتابخانه گويا درآمده، حسرت روزهايي را ميخورد كه ميتوانسته بهراحتي هر كتابي را كه ميخواهد، به دست آورد و مطالعه كند. در حال حاضر دلش ميخواهد بتواند از كتابهاي تازهای كه به بازار ميآيد، استفاده كند اما به گفته او متاسفانه آنها بهشكل صوتي درنيامدهاند.
سيدهادي شايسته ميگويد: حتي عدهاي از ما به اين فكر افتاديم كه خودمان دست به كاري بزنيم و كتابهايی را که نابينايان به آن نياز دارند، گويا كنيم اما اينكار امكانات و وسيله لازم دارد كه ما دراختیار نداريم.
* این گزارش یکشنبه، ۱۳ تیر ۹۲ در شماره ۶۵ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.