
در محله فجر، جایی در طبقه زیرین مسجد امامخمینی (ره)، بازارچهای هفتگی بههمت اعضای پایگاه بسیج این مسجد شکل گرفته که میزبان زنان هنرمند و خانهدار محله است؛ جایی که نهتنها محصولات دستسازشان را میفروشند، بلکه برای دقایقی کوتاه، از دغدغههای زندگی فاصله میگیرند و معاشرتهای دوستانه درکنار کسبوکار را رقم میزنند.
این بازارچه کوچک حالا به محلی برای همدلی، کسب درآمد و اثبات توانمندی زنان محله تبدیل شده است؛ هرچند در این شرایط اقتصادی، پاسخگوی نیازهای حداقلی هم نیست.
اکرم محمدیان، فرمانده پایگاه بسیج امامخمینی (ره)، میگوید ایده این بازارچه از درخواستهای مکرر بانوان محله شکل گرفت؛ افرادی که میخواستند محصولاتشان را، از شیرینی خانگی گرفته تا صنایع دستی، برای کمک به اوضاع اقتصادی خانواده در محلی امن عرضه کنند.
او بیان میکند: اوایل سال گذشته فقط در دو نوبت و آن هم سهروزه بازارچه گذاشتیم و دیدیم استقبال خوب است. از مهر پارسال گفتیم بازارچه را هفتگی کنیم. خانمهایی که محصولاتشان را در خانه درست میکنند، بیایند اینجا بفروشند. هم برای خودشان درآمد دارد و هم مردم محله میتوانند با قیمت مناسبتر خرید کنند.
او از روزهایی میگوید که اطلاعرسانیشان فقط با چندپوستر کاغذی و پیام در گروههای محلی انجام شد؛ و همین روشهای ساده هم توانست پای دهها فروشنده و خریدار را به این بازار کوچک باز کند؛ «اولش از متقاضیان پولی دریافت نکردیم. جلسه اول حدود بیست فروشنده آمدند و اصلا جا برای راهرفتن نبود! ولی از هفته دوم مبلغی را تعیین کردیم، حالا هر هفته بین ۱۰ تا ۱۵نفر میآیند.»
بازارچه، نه فقط محل فروش، که فضایی برای همدلی بین زنان محله شده است. محمدیان میگوید خود فروشندهها گاهی از محصولات هم خرید میکنند؛ «یکی ظرف میآورد، یکی شمع، یکی بافتنی… خودشان هم از یکدیگر میخرند.»
بازارچه تنها جایی است که میتوانیم مقدار کمی محصولاتمان را بفروشیم
او تأکید میکند که فروش در مراسم مذهبی مسجد را درست نمیداند و میگوید: مثلا وسط جلسه قرآن یا روضه نباید کالایی بفروشند. برای همین گفتم بازارچه مختص همین خرید و فروش باشد.
با وجود این تلاشها، بازارچه همچنان با کمبودهایی دستوپنجه نرم میکند؛ از نداشتن میز گرفته تا نبود حمایتهای رسمی؛ «رفتیم از مدرسه میز بگیریم، گفتند ندارند. خانمهای فروشنده هم گفتند نیازی نیست، خودمان پارچه روی زمین پهن میکنیم. سنتی کار میکنند، ولی دلسوزانه.»
مریم موسوی، یکی از فروشندگان بازارچه است. او با علاقهای بسیار به هنر شمعسازی وارد این مسیر شد، اما حالا از مشکلات راه و نبود حمایتها گلایه دارد؛ «آموزش دیدیم، هزینه دادیم، مواد اولیهمان گران است... ولی حمایت مسئولان هیچ. گفتند از خانمهای کارآفرین حمایت میشود، ولی خبری نشد. بازارچه تنها جایی است که میتوانیم مقدار کمی محصولاتمان را بفروشیم.»
او میگوید حتی برای راهاندازی کارگاهی کوچک هم با مشکلات بسیاری روبهرو شده است؛ «یک انباری کوچک اجاره کردم دیدم نمیصرفد. اجاره زیاد است. در خانه هم کار شمعسازی زیاد مقدور نیست؛ چون ریختوپاش و کثیفکاری زیاد دارد.»
بازارچه محله فجر اگرچه بهدنبال استقلال مالی و دیدهشدن هنر دست بانوان است، هنوز تا جانگرفتن و تأمین هزینهها جای بسیاری برای کار دارد.
او میگوید بازارچهای که در یکی از مدرسههای محله در روزهای پنجشنبه برپا میشود مؤثرتر است؛ «مدرسه، چون در خیابان اصلی است و رفتوآمد در آنجا زیاد است، افراد بیشتر با محصولاتمان آشنا میشوند.
بازارچه در پایگاه، سربسته است، تبلیغاتش هم ضعیف است. اگر مثلا با بلندگوی مسجد اطلاعرسانی شود، اوضاع فرق میکند.» جایی که امروز کوچک و کمامکانات است، شاید با حمایت و توجه مسئولان بتواند مسیر درآمد بانوانی را که دنبال خوداشتغالی هستند، هموارتر کند.
* این گزارش یکشنبه ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۰ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.