کد خبر: ۱۱۷۹۹
۲۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
جواهرهای «گوهرنیا»، در خارج از ایران هم می‌درخشد

جواهرهای «گوهرنیا»، در خارج از ایران هم می‌درخشد

افسانه گوهرنیا معتقد است: اصرار به آموزش‌دیدن و تجربه‌ای که در حوزه عمل جواهرسازی به دست آورده بودم باعث شد که طرح‌های پخته‌تر و قابل‌اجرایی بسازم و نظر جواهرسازان خارجی را هم جذب کنم.

جواهرسازی در ایران قدمتی چندهزار ساله دارد، اما قدیمی‌ترین نمونه‌های به‌دست‌آمده آن مربوط است به ۵ هزارسال قبل‌از میلاد که در کاوش‌ها در تپه سیلک کاشان به‌دست‌آمده و نشان می‌دهد که مردمان ایران‌زمین از صدف و سنگ‌های نرم، گردن‌بند و دستبند‌های زینتی می‌ساخته‌اند. با این پیشینه، افسانه گوهرنیا، از ساکنان محله هاشمیه، هنرمند یکی از قدیمی‌ترین هنر‌های ایران است.

او که متولد‌۱۳۵۹ مشهد است، طراحی و ساخت زیورآلات را از سال‌۱۳۹۰ شروع کرده، اما آموزش‌های مداوم و پیوسته‌ای که در این عرصه دیده، باعث شده است امروز طراح و سازنده چند برند معتبر داخلی و خارجی جواهرات باشد.

 

 

اولین دوره زنانه جواهرسازی در مشهد

افسانه گوهرنیا، هنر را در سال‌های دبیرستان با معرق و نقاشی و مینیاتور شروع می‌کند، اما کنکور، تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر، ازدواج، شاغل‌شدن و بعدتر، تولد و نگهداری از تنها پسرش برای چند‌سالی او را از کار‌های هنری دور می‌کند.

اگر آدم این کار بودید، ادامه بدهید و بدانید که ممکن است سال‌های اول درآمدی نداشته باشید

سال‌۱۳۹۰ است که از یک نمایشگاه مینا و فلز بازدید می‌کند، دوباره شوق ساختن یک اثر هنری به جانش می‌افتد؛ «آنجا حس کردم که خیلی دوست دارم با فلز کار کنم. بعد‌از تحقیقات مفصل به جواهرسازی رسیدم، اما یک مشکل بزرگ سر راهم بود. در مشهد هیچ آموزشگاهی برای آموزش خانم‌ها در حوزه جواهرسازی نبود.

به‌سراغ یکی از آموزشگاه‌هایی رفتم که آقایان را آموزش و در پایان به آنها مدرک رسمی فنی و حرفه‌ای می‌داد. به مسئولش پیشنهاد کردم که کلاسی هم برای خانم‌ها برگزار کند. چند خانم دیگر هم همین درخواست را داشتند. با پیگیری‌های مداوم ما، مدیر آموزشگاه مجاب شد که مجوز برپایی یک دوره آموزشی «طلا و جواهرسازی» برای خانم‌ها را از اداره کل فنی و حرفه‌ای بگیرد. مدتی طول کشید تا این اجازه داده شد و من و چند خانم دیگر توانستیم سر کلاس حاضر شویم.»

مدت نخستین دوره‌ای که گوهرنیا گذرانده، هشت‌ماه است. در این مدت پیشینه هنری و شغلی‌اش خیلی به کارش می‌آید تا متفاوت از دیگر هنرجویان عمل کند و دست‌ساخته‌های چشم‌نوازتری بسازد؛ «من به‌واسط شغلم طراحی ۳D را بلد بودم و خودم جواهرات را طراحی می‌کردم. از‌طرفی به واسطه مهارت معرق‌کاری، دستم روی اره روان بود و کارهایم به چشم استاد می‌آمد.»

 

طراح جهانی در نمایشگاه خانگی

کمی بعد از اینکه گوهرنیا مدرک رسمی طلاسازی و جواهرسازی را می‌گیرد، پدرش فوت می‌کند؛ همین فقدان باعث می‌شود او بیشتر به‌سمت این هنر کشیده شود و به‌نوعی به آن پناه ببرد؛ «همراهی همسر و تشویق‌های پدرم -در زمان حیاتشان- به من کمک کرد که این هنر را جدی‌تر دنبال کنم؛ برای همین در همان دوره آموزشی، بخشی از خانه را به کارگاه تبدیل و تجهیز کردم.

ایده‌های زیادی برای طراحی و اجرا داشتم، اما به چشم یک بیزینس و کار تجاری به جواهرسازی نگاه نمی‌کردم. وجه هنری آن اولویت داشت و تلاش می‌کردم ارزش هنری اثری که می‌سازم خیلی بیشتر از ارزش مادی آن باشد.»

با همین دیدگاه است که گوهرنیا طرح‌ها و دست‌ساخته‌های زیادی را اجرا می‌کند؛ دست‌ساخته‌هایی که بیشترشان از ترکیب نقره و سنگ‌های زینتی و قیمتی ساخته می‌شوند. سال‌۱۳۹۵ او یک نمایشگاه خانگی برگزار می‌کند تا حدود هشتاد‌طرح از انواع انگشتر، گوشواره، گردن‌بند، دست‌بند و دیگر زیورآلات دست‌ساز خودش را به‌مدت سه‌روز به معرض تماشا بگذارد.

می‌گوید: «اطلاع‌رسانی چندانی نکردم. فقط به دوستان و آشنایان گفتم، اما بدون آنکه انتظارش را داشته باشم، جمعیت خیلی زیادی از نمایشگاه دیدن کردند. نه‌تنها چهارروز تمدیدش کردم، که بیش از ۴۵۰‌سفارش کار هم از بازدیدکنندگان گرفتم.»

یک مشکل بزرگ سر راهم بود؛ در مشهد هیچ آموزشگاهی برای آموزش خانم‌ها در حوزه جواهرسازی نبود

یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه، ایرج معینی است؛ طراح مشهور جواهر ساکن نیویورک که طرح‌هایش نه‌تنها در مجلات مد چاپ می‌شود که در برخی از موزه‌های معروف جهان مانند موزه متروپولیتن نیویورک نیز هست؛ «نکته‌ها و راهنمایی‌های آقای معینی برای من بسیار کارگشا و متفاوت بود. روی تک‌تک کار‌ها صحبت کردند و تجربیاتشان را با خلوص نیت در‌اختیار من گذاشتند و مسیری را نشانم دادند که خیلی اثرگذار بود و دید من را بازتر کرد.

راستش در زمان برگزاری نمایشگاه آن‌قدر سرم شلوغ بود که پیگیر آثار ایشان نشدم. چند‌روز بعد نامشان را جست‌و‌جو کردم و تازه فهمیدم چه جایگاهی در جواهرسازی دنیا دارد! آقای معینی اصالتا مشهدی است و آن روز خیلی اتفاقی مادرش را همراهی کرده بود تا به نمایشگاه من بیاید.»

نمی‌خواستم نگاه بازاری داشته باشم

«تفاوت» چیزی است که گوهرنیا در هر دوره کارش به‌دنبال آن بوده و هست. مثلا وقتی خیلی‌ها عیار نقره خود را فقط با مس و قلع می‌ساختند، او از آلیاژی به نام «آرژنیوم» استفاده می‌کند که در بازار فروش به نام «بار سفید» شهره است، اما چندان مرسوم نیست.

می‌گوید: عیار معیار استانداردی است برای تشخیص خلوص فلز گران‌بها. به بیان ساده‌تر، عیار به ما می‌گوید چه میزان از فلز موردنظر در این قطعه وجود دارد. در کار ما به‌دلیل نرمی و انعطاف زیاد طلا و نقره خالص، باید آنها را با سایر فلزات مخلوط کنیم تا استحکام آن افزایش‌یابد و پس از آن بتوانیم به آن فرم و شکل دلخواه را بدهیم.

عیار نقره ایران، عدد ۹۲۵ است یعنی ۹۲.۵ درصد قطعه موردنظر از نقره است. برای عیار‌کردن نقره به نقره خالص، مس و قلع نیاز داریم البته در بازار، فلز آماده‌ای به نام آرژنیوم هست که می‌توان از آن استفاده کرد. استفاده از این آلیاژ الان مرسوم است، اما هشت‌سال قبل هیچ‌کدام از سازنده‌های شخصی از آن استفاده نمی‌کردند، چون گران بود. من در آن سال‌ها نقره ساچمه می‌خریدم و با آرژنیوم ترکیب می‌کردم و خروجی کار را به آزمایشگاه می‌دادم تا عیارش درست باشد.

علاوه‌بر‌این در مرحله ساخت هم بار‌ها پیش می‌آمد که یک کار را بسازم، اما آن را آب کنم تا دوباره بسازم، درصورتی‌که همان اولی هم مشتری داشت، اما خودم را راضی نمی‌کرد. جواهرسازی برای من یک هنر بود و نمی‌خواستم نگاه بازاری به این هنر داشته باشم. می‌خواستم دست‌سازهایم منحصر‌به‌فرد باشد. سودش برایم مهم نبود.

شاید همین نگرش، ضعف هم باشد، اما ترجیحم این بود که هنر جواهرسازی در اولویت باشد. شخصا اگر بخواهم به لحاظ مالی به این موضوع نگاه کنم، باید بگویم در آن روز‌ها اصلا ارزشش را نداشت، من اگر در همان کار برنامه‌نویسی کامپیوتر و طراحی سایت می‌ماندم، درآمد خیلی بیشتری داشتم.»

 

باید در کارتان به روز باشید

«آموزش مداوم» دیگر موضوعی است که گوهرنیا تلاش کرده است همیشه در کارش لحاظ کند. او حتی در دوره‌ای که بازار طراحی جواهرات به‌سمت طراحی دیجیتال که آن را بلد است، میل می‌کند باز هم سراغ یادگیری می‌رود؛ «احساس کردم که باید ساختم را بهتر کنم. نیاز به آموزش دوباره داشتم؛ پس پیش یکی از استادان بنام جواهرسازی در مشهد رفتم.

ایشان به یک شرط درخواستم را پذیرفتند که در‌قبال آموزش سنتی، طراحی دیجیتالی را از من آموزش ببینند. بعد‌از مدتی به این دلیل که وارد‌شدن به دنیای دیجیتال برای نسل قدیمی جواهرساز کمی سخت است، قید یادگیری را زدند و از من خواستند طراحی‌های دیجیتالی‌شان را در‌قبال آموزش قبول کنم و البته من هم با کمال میل این درخواست را پذیرفتم.»

آنچه گوهرنیا در این دوره فرامی‌گیرد، آن‌قدر مؤثر است که احساس می‌کند در آن هشت‌ماه ابتدایی چیز خاصی یاد نگرفته است؛ «فرقی نمی‌کند کجا باشید. اگر در کارتان به‌روز نباشید و دنبال آموزش‌های جدید نروید، متوقف می‌شوید.

من حاضر بودم سختی ببینم، اما در هنرم پیشرفت کنم. برای همین دوباره به سراغ آموزش رفتم و یک دوره آموزش نرم‌افزار در تهران گذراندم که بیشتر به کار مجسمه‌سازان و انیماتور‌ها می‌آید. استفاده از این نرم‌افزار در حوزه جواهرسازی مرسوم نیست، اما وجه متفاوتی به کار من داد.»

 

افسانه گوهرنیا در طراحی جواهر همواره در حال آموزش‌دیدن است

 

همکاری با چند برند جواهری

او معتقد است که هنرمند نباید در کارش بایستد، برای ایستادن هم یک مترادف ویژه دارد؛ «ایستادن یعنی اینکه خودتان را از آموزش بی‌نیاز ببینید. باید مدام درحال یادگیری‌های جدید و تکمیلی باشید. نگویید این آموزش‌ها به کار من نمی‌آید. من علاوه‌بر آموزش طراحی دیجیتال، طراحی سنتی، طراحی دستی، میناکاری هم آموزش دیدم و مدرک فروشندگی جواهرات را هم گرفتم.

جواهرسازی برای من یک هنر بود و نمی‌خواستم نگاه بازاری به این هنر داشته باشم

شما وقتی در هرکدام از این وجوه کار حضور دارید، چیز‌هایی را درک می‌کنید که در وجه دیگر قابل‌فهم نیست.این خروجی کار شما را روزبه‌روز ارتقا می‌دهد. خیلی از مشتری‌های خود من در ایران نیستند.

شخصا فکر می‌کنم اصرار به آموزش‌دیدن و تجربه‌ای که در حوزه عمل جواهرسازی به دست آورده بودم باعث شد که طرح‌های پخته‌تر و قابل‌اجرایی بسازم و نظر جواهرسازان خارجی را هم جذب کنم. الان با چند برند جواهر همکاری می‌کنم، علاوه‌برآن در چند سایت طراحی خارجی نیز طرح‌ها را به‌صورت فریلنس می‌فروشم.»

 

طرح‌هایی که دزدیده می‌شوند

گوهرنیا یکی از مشکلات کار طراحان و جواهرسازان را در مشهد و داخل ایران به‌سرقت‌رفتن طرح‌ها می‌داند؛ برای همین خیلی از طرح‌ها را منتشر نمی‌کند؛ بااین‌حال بازهم طرح‌هایش به سرقت می‌رود. او این مشکل را، مشکل تمام طراحان در حوزه‌های دیگر هم می‌داند؛ «قبل از اینکه طرحتان را در نمایشگاه به معرض تماشا بگذارید، در کارگاه‌های مختلفی که با آنها در تعامل بوده‌اید، چند نمونه آن ساخته شده است!

اگر هم بخواهید طرحتان را ثبت کنید، باید هزینه‌ای نه‌چندان کم برای هر طرح خود بدهید که آن هم زیاد کارساز نیست و اگر شخصی سی‌درصد آن طرح را عوض کند، شما دیگر حقی نسبت به آن ندارید!»

 

افسانه گوهرنیا در طراحی جواهر همواره در حال آموزش‌دیدن است

 

پیشنهاد به سازندگان جوان

الان مسیر یادگیری خیلی باز است. جوان‌تر‌ها به این فکر نکنند که در این کار دست زیاد هست یا نه. به این فکر کنند که ما ۱۰‌نفر آموزش را شروع کردیم، اما فقط من هستم که آن را ادامه می‌دهم. با فضای امروز و فضای دیجیتال آشنا باشید و درعین‌حال همه ظرفیت‌های سنتی این شغل را نیز بشناسید تا بتوانید به‌صورت دستی نیز آن را انجام بدهید.

طراح باید اول کار را لمس کند، دستش بسوزد و یاد بگیرد. کسی که عملی کار نکرده باشد، عملا طراح خوبی نمی‌شود. شاید طرح‌های خیلی قشنگ و با جزئیاتی بکشد، اما در عمل هیچ‌چیز طرحش ساخته نمی‌شود. برای همین است که از طراحان می‌خواهند که به‌صورت دائم در کارگاه‌های ساخت حضور داشته باشند. طراح با تجربه ساخت می‌فهمد وقتی سازنده می‌گوید «چنگ» معنایش چیست یا اگر گفت «مخراجی کاسه‌ای» یعنی چه. الان خیلی پیش می‌آید که یک نفر نرم‌افزار را آموزش می‌بیند و می‌گوید تمام!

سعی کنید پیچ‌وخم‌ها و سختی‌های کار را بشناسید، بعد ببینید آدم این کار هستید یا نه. اگر آدم این کار بودید، ادامه بدهید و بدانید که ممکن است سال‌های اول درآمدی نداشته باشید، اما بعداز اینکه تجربیات متفاوتی کسب کنید، رجوع به شما خیلی زیاد می‌شود. خودتان را بیندازید وسط ماجرا.

 

* این گزارش چهارشنبه ۲۰ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۱ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44