داستان چشمپوشیدن بر مال و ثروت و وقف آن حکایت یکبام و دوهوایی است که یکسر آن دلکندن و دلبریدن از اندوخته زندگی است و سر دیگر آن حال خوش انفاق که حلاوت دارد و حس خوبی به انسان میدهد.
حالا فکرکنید میخواهید خانهای را که دارایی همه عمرتان حساب میشود ببخشید؛ باید روحی خیلی بزرگ و دریایی داشته باشید تا دستودلتان نلرزد. همان کاری که مرحوم حسن ملانصیر به پیشنهاد یکی از دوستانش در 40سال قبل کرد و با وقف خانه و محل زندگیاش باعث شد درمانگاه خیریه حضرترقیه(س) پا بگیرد.
مجموعهای که روزی با یک پرستار و دکتر اداره میشد و امروز به حدود 10بخش عمومی و تخصصی ارتقا یافته است.همهچیز برای شکلگرفتن این درمانگاه از صحبت خودمانی مرحوم ملانصیر و مرحوم نملالحسینی، مسئول هیئت حضرترقیه(س)، شروع شد؛ آنهم برای اینکه هیئت سیار مشهدی صاحب جا و مکان شود. اما خیلی زود زیرزمینی که مرحوم ملانصیر به این موضوع اختصاص داده بود، با موافقت خودش و همراهی حاجآقا نملالحسینی به درمانگاه تبدیل شد. همین باعث شد نقطه عطفی در زندگی ملانصیر اتفاق بیفتد و خانهاش را سال1360درست 3سال قبل از فوتش با همه وسایل به درمانگاه خیریه حضرترقیه(س) وقف کند.
سالها از فوت ملانصیر و نملالحسینی گذرد و درمانگاه بعد از فوت هردو آنها همچنان پابرجاست و این روزها در همان خانه ویلایی، عکس قابشده روی دیوار، یاد مرحوم ملانصیر را زنده نگه داشته است و پزشکان در 10بخش تخصصی و عمومی خدمات درمانی ارائه میکنند. محمد تنها پسر مرحوم حسن ملانصیر که سابقه حضورش در درمانگاه به 13سال قبل برمیگردد، آنجا را مدیریت میکند.
این روزها با گرانیهایی که سر به فلک کشیده است و از طرف دیگر قانونهایی که پشت سرهم صادر میشود، تأسیس درمانگاه و حتی درمانگاهداری کار سادهای نیست. مرحوم ملانصیر سال1360 با گذشتن از منزل شخصیاش راحتتر از امروز درمانگاه خیریه را راهاندازی کرده است.
پسرش با اشاره به عکس او که درست پس از عبور از صحن حیاط و گذشتن از در ورودی درمانگاه در اولین نقطه دید است، ما را مستقیم به 40سال قبل هدایت و روایت میکند: پدرم سنگتراش بود و مغازه انگشتر و سنگ زینتی در بازارچه حاجآقاجان در پایینخیابان داشت. خانهمان در همین محل بود. آن زمان هر چهارشنبه به سفارش پدرم جلسات قرآن مکتب جعفری قروی (قروی نام اولین مؤسس این جلسه در 100سال قبل است) در منزل ما برگزار میشد. بعدها به این جلسه هیئت حضرترقیه(س) هم اضافه شد که از سوی مرحوم نملالحسینی بهصورت سیار اداره میشد. چون این هیئت جا و مکان نداشت، زمانی که پدرم بهدلیل خرابی منزلش در طرح اطراف حرم (1356) خانهای در خیابان بیستوششم شهید هاشمینژاد خرید، زیرزمینش را به این هیئت داد. چندماه پس از حسینیهشدن خانه ما، مرحوم نملالحسینی پیشنهاد تبدیل آن به درمانگاه را داد و پدرم پذیرفت.
به این صورت دوسه شب در هفته در زیرزمین فرش پهن میکردند و از وسط پرده بزرگی برای جداکردن محل حضور زنان و مردان کشیده میشد تا جلسات هیئت برگزار شود و روزها این فرشها و پرده جمع میشد تا دکتر و پرستار ویزیت بیمار را انجام دهند. چندسال کار به همین صورت پیش رفت تا اینکه پدرم بعد از وقف کامل تنها خانهاش با تمام وسایل و بهنام درمانگاه خیریه حضرترقیه(س) در سال1363 از دنیا رفت و کل 320متر ملک به درمانگاه اختصاص یافت.
درمانگاه سال1360 با وقف ملانصیر با یک اتاق راهاندازی شده و امروز شامل بخشهای مختلف تخصصی و عمومی است
محمد ملانصیر از پیشرفتی که درمانگاه تا امروز داشته راضی و امیدوار است روح پدرش هم از این اتفاق شاد باشد. درمانگاهی که سال1360 با وقف ملانصیر با یک اتاق راهاندازی شده است، امروز شامل بخشهای مختلف تخصصی و عمومی است؛ بخش ویژه دندانپزشکی، مامایی، عمومی، بیناییسنجی، جراحیهای کوچک، سرمتراپی و تزریق، پوست و خالدرمانی و نوار قلب.
12نیرو در 2نوبت صبح و عصر (8صبح تا 8شب) این بخشها را اداره میکنند. مراجعهکنندگان با نرخهایی کمتر از تعرفه نظامپزشکی درمان میشوند. بهعنوان نمونه اگر ویزیت پزشک عمومی 30هزار تومان است، در این درمانگاه 20هزار تومان دریافت میشود یا برای تزریقات با نرخ 8000تومان، 5000تومان میگیرند. ملانصیر میگوید: از سال1385 با شناخت بیشتر مردم و مراجعه آنها به بخشهای درمانی، بخشی از هزینهها تأمین میشود. بهجز این، صندوقهای صدقاتی با نام این خیریه بین کسانی که قصد کار خیر دارند توزیع شده است که هرچند وقت یکبار پول جمعآوریشده صرف هزینه درمانگاه میشود.
درمانگاه با پذیرش روزانه حدود 100بیمار که بخش زیادی از آنها زائرند در 40سال سرپا مانده است و علاوه بر بحث درمان، خدمات اندکی هم در حوزه معیشت به نیازمندان ارائه میکند. خدماتی که پول آن بازهم از ویزیتهای مردمی کنار گذاشته میشود. کمکها شامل تهیه بستههای معیشتی برای توزیع در شب عید و همچنین پرداخت هزینه دارو برای تعدادی از افراد است که بیماری خاص و نیاز به مصرف دائم دارو دارند. اگر مردم با بخشها و هزینهها آشنایی نداشته باشند و از طرف دیگر زمین هم از آن خود درمانگاه نباشد، با هزینههای زیاد امروزی بههیچعنوان نمیتوان درمانگاه خیریه را راه برد.
تا قبل از شیوع کرونا هنوز در زیرزمین جلسات خانگی پابرجا بود، اما این روزها دندانپزشکی بزرگی است. ملانصیر تعریف میکند در این مکان با کمکهای خود خیریه و همچنین کادر درمانی که حضور دارند، هزینهها کمتر حساب میشود. به همین دلیل بیشترین مراجعه درمانگاه هم در همین بخش خلاصه میشود. از طرف دیگر بخش عمومی هم بهواسطه مراجعه اهالی آمار زیادی دارد. در بخش عمومی هزینهها 10 تا 15هزار تومان کمتر از سایر درمانگاههاست و در بخش دندانپزشکی هم این هزینهها به 300 تا 400هزار تومان کمتر از معمول است. البته افراد نیازمند بعد از مراجعه به این درمانگاه، اگر بعد از تحقیق واقعا نیازمند شناخته شوند، نیازی به پرداخت هزینه درمان ندارند.
کارهای خوب هیچوقت پاک نمیشود و از یاد نمیرود. تا وقتی مرحوم ملانصیر زنده بود، با کارهایش مورد لطف مردم بود و این روزها هم با اینکه سیوچندسال از فوتش میگذرد، هنوز دعای خیر بیماران کمبضاعت و نیازمند را همراه با خود دارد. پسرش به این بخش که میرسد با اشتیاق تعریف میکند: پدرم در زمان حیات هر روز برای حضور در نماز جماعت مسجد آیتالله میلانی با دستهای از گل رز که از باغچه همین خانه برداشت میکرد، وارد مسجد میشد. گلها را یکییکی مقابل سجادهها میگذاشت و به هر جانمازی هم کمی عطر خوش فرانسوی میزد. به همین دلیل مردم او را بهنام حاجآقا گلی و عطری میشناختند و بعد از تأسیس درمانگاهش به یکدیگر میگفتند حاجآقا گلی درمانگاهدار شده است. درمانگاهی که طبق وصیت او باید همیشه وقفی و بهصورت خیریه اداره شود.