صاحب فرزند شدن برای همه شیرین است. شیرینی که خیلیها آرزویش را دارند، ولی به یکباره سه فرزند آوردن همه را خوشحال نخواهد کرد و هر کسی نیست که دلش بخواهد این شیرینی را مزمزه کند.
شاید سختی زندگیهای امروزه، حس شیرینی سه فرزند که با هم بزرگ میشوند، بازی میکنند و شیرینکاریهای خاص خودشان را دارند، گم کند. اینها را پدری میگوید که بعد از پنج سال زندگی با همسرش در نخستین فرزنددارشدنشان صاحب سه پسر کاکلزری شده است.
اما سیدحسین حاجتمند، پدر سیدجواد، سیدطه و سیدرضا حالا بزرگترین دغدغهاش این است که چند روز پیش از به دنیا آمدن فرزندانش شغلش را از دست داده است.
حسین آقا که ساکن محله رده مشهد است در این مدت فقط با بیمه بیکاری و کمک خانوادهها و آشنایان، هفت ماه زندگی این بچهها را پیش برده و تا به حال کلی به این و آن، بدهکار شده است.
۲۷ شهریور بود. روز ولادت امام رضا (ع). سونوگرافی آخر میگفت در همین روزها باید منتظر سهقلوها باشند.
قل اول یککیلو و ۸۰۰ گرم بود و قلهای دیگر یک کیلو و ۹۰۰ گرم و پسر سوم، ۲ کیلو و پهلوان جمع بود
سهقلوهایی که بارها پزشکان گفته بودند برای سلامتی دو قلشان باید یکی از آنها سقط شود؛ اما این پدر و مادر از آن دسته والدینی نبودند که چشمانشان را روی صلاح خدا ببندند.
فردای آن روز بود که سهقلوها به دنیا آمدند و هر سه سالم بودند، نام اولی نام پسر امامرضا شد، دومی سیدطه وآخری هم رضا نام گرفت تا این اسمهای مبارک، تضمینی باشد برای اهل و صالح شدن و سلامتی بچهها.
بزرگترین قل، یککیلو و ۸۰۰ گرم بود که کمترین وزن را داشت و قلهای دیگر به ترتیب یک کیلو و ۹۰۰ گرم و پسر سوم، ۲ کیلو و پهلوان جمع بود.
آنطور که زهره توسلی مادر سهقلوها میگوید: با توجه به وزن کم زمان تولد و هشتماهه به دنیا آمدن سه قلوها تا سه ماه و نیم اول مادر خودش و همسرش در نگهداری بچهها کمک کردهاند و این امدادرسانیهای خانوادهها برای همراهی با این پدر و مادر هنوز هم ادامه دارد.
البته گاه مادربزرگهای این بچهها در منزلشان به این مادر و پدر کمک میکردند و خیلی از کارهایی که از دستشان میآمد برای این بچههایی که ضعیف بودند و گاهی بیمار میشدند، انجام میدادند.
اما با وجود همه این کمکهایی که در همراهی با این پدر و مادر در نگهداری از بچهها انجام شده است، همسر خانم توسلی میگوید: خانمم در این هفت ماه شاید فقط دو ماه و نیمش را توانسته شبها بخوابد.
زیرا شب تا صبح هر کدام از بچهها که دو یا سه بار هم بیدار شوند، دیگر خواب به چشم همسرم نمیآید و این یکی از سختیهای نگهداری از این بچههاست که در این مدت از وزن حدود دو کیلویی به وزن بیش از هشت کیلو رسیدهاند.
این روزها خانواده حاجتمند با مشکلات عدیدهای سر و کار دارند که یکی از مهمترین آن، بیکار شدن پدر خانواده و اجارهنشین بودنشان در محله دریای دوم است.
آقای حاجتمند تا پیش از به دنیا آمدن بچهها ۱۷سال سابقه کار فنی دارد و با حقوقی معادل یکمییلیون و ۷۰۰ هزار تومان فعالیت میکرده است.
حالا برای او بسیار سخت است که حالا با حقوق بیمه بیکاری، هیچ کاری نداشته باشد و گاه بهعنوان شاگرد همراه یکی از اقوام شود و درآمد ناچیزی در حد ۲۰۰، ۳۰۰ هزار تومان کسب کند.
حاجتمند با اشاره به این موارد معتقد است، اگر شغلی برایش پیدا نشود ناچار میشود بیشتر از این ۱۰ میلیون تومانی که تاکنون مقروض شده است، قرضمند شود.
حاجتمند در همین مدت بیکاری بارها از طریق ادارهکار جویای یافتن شغلی شده است، اما کارهایی که پیدا میشده معمولا شغلهایی با حقوق ۳۰۰، ۴۰۰ هزار تومان بوده که برای گرداندن سه فرزند در شرایط حاضر اصلا مناسب نبوده است.
خانم توسلی در بیان دیگر مشکلات نگهداری سه قلوها به هزینه هنگفت پوشک، شیرخشک و لباس اشاره میکند.
او میگوید: اوایل برای بچهها از کهنه استفاده میکردم؛ ولی برای شستن کهنه برای سه فرزند هر روز زمانی معادل نیمی از روز میگذاشتم و این مسئله سبب شده است که نتوانم روی فعالیت فرزندانم کار کنم و حس کنم بچههای من کمی دیرتر از بچههای دیگر حرکاتی را که باید انجام دهند، انجام میدهند.
سید جواد، سید طه و سیدرضا هنوز چهار دست و پا راه نمیروند و حتی سینه خیز هم بهسختی میکنند که این بسیار باعث نگرانی من است.
او ادامه میدهد: البته اقوام که سختیهای ما را دیدند، یک ماشین لباسشویی و کهنهشو برای ما خریدهاند که البته به صورت قرض هزینه آن را پرداخت کردهاند و این دِینی است که بهمحض مشغول به کار شدن همسرم باید پرداخت شود.
البته خانواده و دوستان، این خانواده را تنها نگذاشتهاند و هر کدام روروک، کالسکه و بسیاری از امکاناتی را که برای رفاه بیشتر بچهها لازم است، برای آنها تامین کردهاند.
آنطور که حاجتمند میگوید: با وجود پیشنهادهایی که از سوی خانوادههای دیگر برای نگهداری جداگانه از بچهها و زیر بار قرض رفتن این خانواده، آنها هرگز راضی به جدا کردن فرزندانشان از یکدیگر و از خود نیستند.
هستند پزشکانی که وقتی با اینگونه خانوادهها مواجه میشوند و با مشکلات آنها آشنایند، خیرخواهانه و انساندوستانه عمل میکنند.
مادر سه قلوها میگوید: در این مدت که بچهها بارها بیمار شدند، همیشه نگران هزینهها بودیم، اما پزشکی است که در حال حاضر بچهها را در درمانگاه ویزیت میکند، اما هزینه ویزیت یک بیمار را از ما میگیرد.
اوایلی که سه قلوها به دنیا آمدهاند به دلیل ضعیف بودن و وزن کم آنها خیلی وقتها بیمار میشدند و حتی سیدجواد مدتی را در دستگاه بود، حتی یکی از آنها عمل فتق هم کرده است؛ اما توسلی معتقد است همه این سختیها در شیرینی داشتن سه فرزند گم میشود.
خدا نکند که یکی از سهقلوها سرما بخورند، آن موقع همه با هم بیمار میشوند و کار این پدر و مادر خیلی سختتر میشود و باید بیشتر از پیش برای آنها وقت بگذارند.
خانم توسلی با اشاره به اینکه در این مدت بیکاری، همسرش بسیار به او در نگهداشتن بچهها کمک کرده و از هیچ کمکی دریغ نکرده است، میگوید: منحل شدن محل کار سابق همسرم اتفاق بسیار بدی در زندگی ما شد و باعث شد که ما مقروض شویم.
همسرم پوشک بچهها را تعویض و برای آنها شیر خشک درست میکند
اما این اتفاق سبب شد همسرم در خانه کمک بسیار خوبی باشد و تا حالا که بچهها تا حدودی از آب و گل درآمدهاند، بتواند کارهای زیادی را برای آنها انجام دهد.
او میتواند پوشک بچهها را تعویض کند. برای آنها شیر خشک درست کند و کارهایی را انجام دهد که بسیاری از مردها تصور میکنند، اینها فقط وظایف همسرانشان است.
این زوج جوان با اشاره به اینکه در زمان ریاست جمهوری سابق قرار بر این بوده که به همسرانی که فرزند دو قلو به بالا دارند، پرستاردهند، میگویند: وقتی برای دریافت کمک به استانداری مراجعه کردیم، پاسخ روشنی به ما ندادند.
«به بهزیستی هم که مراجعه کردیم، هیچ نتیجهای حاصل نشد و ما نتوانستیم هیچ کمکی از سوی آنها دریافت کنیم.»
در این هفت ماه این خانواده اینقدر مشغول بچهها بودهاند که اصلا زمانی برای درست کردن غذا نداشتهاند و آنطور که خانم خانه میگوید در پخت انواع خوراکهای تخممرغی استاد شدهاند و تنشان پر است از امگاسه.
انتهای صحبتمان این زن و شوهر جوان لبخندی بر چهرهشان مینشیند و آقای حاجتمند میگوید: «این هم از مزیتهای داشتن چند قلوست.»
* این گزارش یکشنبه، ۷ اردیبهشت ۹۳ در شماره ۱۰۰ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.