کد خبر: ۱۱۱۷۲
۱۱ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰
وزن زیاد، قدرت راه رفتن را از مهدیار ۴ ساله گرفته است

وزن زیاد، قدرت راه رفتن را از مهدیار ۴ ساله گرفته است

مهدیار افشارکهن کودکی ۴ ساله است که وزن بالایی دارد و نمی‌تواند ایستاده راه برود. پزشک‌ها به خانواده افشار توصیه کرده‌اند به پسرشان سوپ و مایعات بدهند، اما اگر مهدیار ماکارونی، برنج، تخم‌مرغ و پفک نخورد ناآرامی می‌کند.

شاید تصاویر چاق‌ترین کودک ۴ ساله دنیا را در فضای مجازی دیده باشید! او در یکی از عکس‌ها، بلوز کلاه‌دار آبی و شلوار راه‌راه به تن دارد و درحال خوردن قصد دارد توپی را شوت کند.

حتی آن‌قدر تُپل است که لباس‌هایش حجم شکم چاقش را تاب نمی‌آورد! حالا در محله کارگرانِ مشهد؛ شاید مهدیار افشارکهن را که ببینید یاد همان چاق‌ترین کودک ۴ ساله دنیا بیفتید. او نیز اکنون چهارسال دارد، اما نه می‌تواند بایستد نه راه برود.

آن‌قدر چهاردست‌وپایی خودش را روی زمین کشانده که سرانگشتان دست‌هایش زخمی و زانوهایش تاول زده‌اند، با این حال فقط می‌خورد و به خوردن می‌اندیشد تا آنجا که حاضر نیست برای رهاشدن از این سختی‌ها دست از غذا بکشد و وزنش را کم کند.

البته مهدیار مانند افراد معمولی، سه وعده غذایی در شبانه‌روز دارد، اما با این تفاوت که در هر وعده، غذا‌های پرکالری را زیاد می‌خورد.

پزشک‌ها به خانواده افشار توصیه کرده‌اند به پسرشان سوپ و مایعات بدهند، اما اگر مهدیار ماکارونی، برنج، تخم‌مرغ و پفک نخورد ناآرامی می‌کند و به قول خودش اعصابش به‌هم می‌ریزد!

افزایش غیرعادی وزن مشکلاتی را برای این کودک چهارساله و خانواده‌اش به وجود آورده است.

این مشکلات به مرور زمان و پشت سرهم اتفاق افتاده است. او از همان اوایلِ افزایش وزن، قدرت راه رفتنش را از دست می‌دهد و به دلیل کاهش تحرک قسمت‌هایی از پوستش که آفتاب ندیده، سیاه شده است.

نفس کشیدن برایش دشوارترین کار است و شب‌ها با عذاب می‌خوابد. به دلیل اینکه نمی‌تواند از سرویس بهداشتی استفاده کند روز‌ها به سختی خودش را کنترل می‌کند و شب‌ها در حالت خوابیده اجابت مزاج می‌کند.

علاوه‌بر اینها مادرش از تعدد شستن لحاف و تشک‌های او و پدرش نیز در اثر جابه‌جایی او کمردرد گرفته‌اند. از طرفی تهیه خرج و مخارج معاینات پزشکی و رعایت رژیم غذایی هزینه‌هایی است  که از شش‌ماهگی مهدیار، به خانواده او تحمیل شده است.

۸۰۰ گرم اضافه وزن در هر ماه

معصومه و محمد افشارکهن هفت‌سال است که با هم ازدواج کرده‌اند. مهدیار حاصل این ازدواج فامیلی است که در سال ۱۳۸۸ به دنیا آمد. وزن او هنگام تولد ۳ کیلو و ۲۵۰ گرم بود؛ یعنی وزن طبیعی برای یک کودک پسر.

اما این شرایط طبیعی از شش‌ماهگی تغییر می‌کند. مادر مهدیار می‌گوید: در مراجعه‌هایی که به مرکز بهداشت داشتیم نمودار‌های رشد قد و وزن پسرم تا شش‌ماهگی طبیعی بود طوری‌که در شش‌ماهگی ۹ کیلوگرم بود ولی از آن زمان به بعد در هرماه ۸۰۰ گرم اضافه وزن داشت که این روند تا سه‌سالگی ادامه پیدا کرد.

معصومه افشارکهن درباره رسیدگی‌های غذایی که به فرزندش داشته است، بیان می‌کند: از شش‌ماهگی روزی نصف شیشه کوچک حریره بادام و یک کاسه کوچک پوره سیب‌زمینی به مهدیار می‌دادم و او هم با اشتها می‌خورد برعکس خواهرش که اصلا تمایلی به خوردن اینها ندارد.

 

لباس ۱۴ ساله‌ها برتن کودک ۴ ساله!

مراجعه آنها به مرکز بهداشت ادامه داشت تا اینکه مهدیارِ یک‌ساله آن‌قدر وزنش زیاد شد که کارشناس‌ها به مادرش گفتند دیگر او را نیاورید.

حمل مهدیار یک‌ساله با ۱۸ کیلوگرم وزن برای مادرش سخت بود

بله حمل مهدیار یک‌ساله با ۱۸ کیلوگرم وزن برای مادرش سخت شد. معمولا کودک در یک‌سالگی سه برابر وزن هنگام تولدش را دارد، اما این وضعیت برای مهدیار در یک سالگی تقریبا دوبرابر وضعیت عادی و نگران‌کننده بود.

حالا، محدثه خواهر یک سال و ۴ ماهه مهدیار، تقریبا سن سه سال پیش او  را دارد و وزنش ۱۱ کیلوگرم و کاملا طبیعی است.

اضافه وزن غیرطبیعی کودک محله ما بسیاری از لباس‌های سیسمونی‌اش را غیرقابل استفاده کرد، زیرا پدر و مادر او مجبور بودند برایش لباس مناسب دوساله و سه‌ساله‌ها را بگیرند.

مادر محدثه می‌گوید: لباس‌های سیسمونی مهدیار را برای محدثه استفاده می‌کنم، چون غیر از لباس‌های نوزادی هیچ‌کدام آنها اندازه مهدیار نبود.

جالب است بدانید اکنون مهدیار ۴ ساله باید لباس راحتی نوجوان ۱۴ ساله را بپوشد و لباس‌های رسمی‌اش را هم حتما خیاط بدوزد!

البته مادرش می‌گوید بیشتر لباس‌های مهدیار، راحتی هستند و او تمایلی به لباس‌های رسمی ندارد، اگر هم شرایطی به وجود آید طاقت نمی‌آورد و پس از مدتی لباس‌هایش را عوض می‌کند.

 

وزن زیاد قدرت راه رفتن را از مهدیار ۴ ساله گرفته است

 

دوست ندارد کفش بپوشد!

راه‌نرفتن این کودک تُپل هم مراحلی داشته است طوری که؛ «تا یک‌سالگی فقط غلت ‌زد و از دوسالگی به سختی شروع به چهاردست‌و‌پایی راه‌رفتن کرد.

در این مدت و حتی بعد از آن اصلا اهل پوشیدن کفش نبوده است و خواهرش علاوه بر لباس‌های او کفش‌های سیسمونی‌اش را هم می‌پوشد.»

روزی پدر مهدیار فکر می‌کند اگر خودش را برای انتخاب کفش به بازار ببرد او کفش می‌پوشد و کمی راه می‌رود اما گویا مهدیار خیال راه رفتن ندارد و همان کفش‌ها را هم نمی‌پوشد!

معصومه افشار اضافه می‌کند: اگر قرار باشد جایی برویم جابه‌جا کردن او با کمک من، پدرش و گاهی پدربزرگ و مادربزرگش است اما معمولا با مهدیار بیرون از خانه نمی‌رویم و اگر عروسی و مهمانی‌ای ‌باشد، یا من یا پدرش خانه می‌مانیم و دیگری می‌رود.

او حتی زمان‌هایی هم که بیرون از خانه می‌رود کفش نمی‌پوشد با زانوهایش راه می‌رود.

 

اندازه‌گیری قد تا یک‌سالگی!

قد مهدیار فقط تا یک‌سالگی که ۷۰ سانتی‌متر بود در پرونده سلامتش ثبت شده است؛ «چون نمی‌توانست بایستد پزشک‌ها از یک‌سالگی به بعد قدش را اندازه نگرفته‌اند حتی برای کشیدن وزنش روی وزنه می‌نشیند!»

ما از معصومه افشارکهن خواستیم درفرصتی مناسب وقتی که مهدیار دراز کشید اندازه قدش را بگیرد؛ بنابراین قد فعلی او حدود ۱۳۰ سانتی‌متر است.

ولی مادرش از وزن فعلی‌اش آگاهی ندارد و اطلاعاتش مربوط به سال ۹۰ است یعنی زمانی که مهدیارِ ۲ سال و نیمه ۴۵ کیلوگرم داشت.

 

۳ کیلوگرم کاهش وزن در ۱۰ روز

در یک‌سالگی پزشک‌ها، رژیم مایعات را برای او تجویز کردند به این ترتیب که آبمیوه، آب‌هویج و... بخورد.

در یک‌سالگی پزشک‌ها، رژیم مایعات را برای او تجویز کردند به این ترتیب که آبمیوه، آب‌هویج و... بخورد

اما کامل رعایت نمی‌کنند و روز به روز وزن او افزایش می‌یابد تا اینکه به علت سخت نفس کشیدن و تب بستری می‌شود.

در پرونده‌های پزشکی او دو تاریخ وجود دارد که در ۱۰ روز، ۳ کیلوگرم وزن کم کرده و این بارزترین کاهش وزنش در مدت چهار سال است؛ «تاریخ پذیرش: ۱۶/۱۱/۹۰، بیمار کودکی ۲ سال و نیمه است که از شش‌ماهگی شروع به افزایش وزن کرده و به علت دیسترس تنفسی و تب بستری شده و برای بررسی بیشتر چاقی به سرویس غدد منتقل شد.»

همچنین «تاریخ ترخیص: ۲۶/۱۱/۹۰، بیمار تحت رژیم غذایی قرارگرفت. وزن بیمار از ۴۵ به ۴۳ کیلوگرم کاهش یافت.

حال عمومی بیمار خوب است بنابراین باتوجه به کاهش مختصر وزن و طبیعی بودن آزمایش‌ها می‌تواند ترخیص شود.»

او با رژیم یکی از فوق‌تخصص‌های غدد توانست وزنش را کاهش دهد. این رژیم سوپی شامل کلم، گوجه‌فرنگی، کاهو، جعفری، گوشت بدون چربی و مایعات بود به علاوه یک پرتقال و سیب در روز.

اما مشکل اینجاست که مهدیار اگر غذا نخورد یا پدرومادرش از او بخواهند کمتر بخورد ناآرام می‌شود و اعصابش به‌هم می‌ریزد.

 

بزرگ‌ترین آرزویم راه‌رفتن مهدیار است

تاکنون برای اینکه وضعیت کامل سلامتی کودک چاق محله کارگران بررسی شود اقدامات پزشکی زیادی شامل ام‌آرآی، رادیولوژی، گرفتن نوار قلب و... روی او انجام شده است که هرکدام هزینه‌ای دارد.

مادر مهدیار در رابطه با خرج و مخارج پزشکی پسرش و وضعیت شغلی همسرش می‌گوید: همسرم حدود دوسال در قسمت بارگیری یکی از کارخانه‌های چینی شاغل و مهدیار هم تا یک‌سالگی تحت پوشش بیمه بود اما به‌خاطر کار زیاد و سنگین در قسمت بارگیری، تاندون یکی از پاهای او به شدت آسیب دید و خانه‌نشین شد.

اگر بخواهیم به تاریخ دقیق بیکاری محمد افشارکهن اشاره کنیم او از دی‌ سال گذشته بیکار بود تا اینکه ماه پیش در تاکسی‌تلفنی مشغول به کار شد.

مادر مهدیار همان‌طور که کودک چاقش را در حال خزیدن نگاه می‌کند اشک در چشمانش حلقه می‌زند و می‌گوید: بعضی وقت‌ها همسرم می‌گوید از راه رفتن مهدیار دل بکن، ولی همچنان بزرگ‌ترین آرزویم راه‌رفتن مهدیار است.

ما حتی چندبار به بهزیستی مراجعه کردیم و برای انجام فیزیوتراپی کمک خواستیم اما آن‌ها انجام فیزیوتراپی را به بعد از کاهش وزن موکول کردند. بیشتر نگرانی‌ام از این است که دیگر مهدیار نتواند راه برود... .

 

وزن زیاد قدرت راه رفتن را از مهدیار ۴ ساله گرفته است

 

با دستگاه درازونشست حتما وزنم را کم می‌کنم

کودک چهارساله بی‌توجه به سختی‌هایی که خودش و خانواده‌اش تحمل می‌کنند اراده‌ای برای کم‌کردن وزنش ندارد و اگر از او بپرسید دوست دارد چه بخورد، می‌گوید: پفک!

مدتی قبل پدرش برای او «واکر»‌ی به مبلغ ۷۰ هزارتومان می‌خرد تا با کمک آن بتواند راه برود، اما از آن هم استفاده نمی‌کند و ترجیح می‌دهد با زانوهایش راه برود.

بالاخره پس چندبار عکس‌گرفتن و شوخی با مهدیار او یک جمله با ما صحبت می‌کند و می‌گوید: اگر پدرم دستگاه درازونشست برایم بخرد حتما وزنم را کم می‌کنم!

 

حداقل ۲۰ کیلوگرم کاهش وزن

برای دانستن اینکه بیماری چاقی در خانواده افشارکهن سابقه داشته است یا نه، با کبری افشارکهن مادربزرگ مهدیار گفت‌و‌گو می‌کنیم. او متولد ۱۳۲۱ است و پنج پسر دارد.

‌ می‌گوید: فرزندانم تا زمانی که نوزاد بودند و شیرمادر می‌خوردند جثه درشتی داشتند ولی بازهم طبیعی بودند.

ادامه می‌دهد: پسرم محمد نیز اکنون چهارشانه و قدبلند است ولی حدود ۹۰ کیلوگرم دارد. سخن پایانی را مادر مهدیار می‌گوید: پزشک‌ها می‌گویند پسرم باید حداقل ۲۰ کیلوگرم وزن کم کند تا بتواند راه برود.

 

*این گزارش سه شنبه، ۲۹ بهمن ۹۲ در شماره ۸۲ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44