نتایج ماراتن کنکور۱۴۰۳ اعلام و صندلی دانشگاهها مشخص شد. نمونهاش «ساغر اسفهبدی» دانشآموز ساکن محله کوی دکترا که در این رقابت حساس و بزرگ توانست نتیجه درخشانی به دست آورد و نام خود را در فهرست تکرقمیهای کنکور سراسری ثبت کند. به گفته خودش در کلاسهای خصوصی شرکت نکرده و تنها با حمایت خانواده و پشتکار خودش به این موفقیت رسیده است.
اسفهبدی که در کنکور سراسری امسال رتبه۲ گروه علوم انسانی را از آن خود کرده است، عقیده دارد که هرکس به اندازه تلاش و زحمت خود نتیجه میگیرد و اینکه بگوییم امکانات و خدمات مناطق بالای شهر بهتر است و فقط شرکت در کلاسهای خصوصی و آزاد، ما را به هدفمان میرساند، تصور اشتباهی است؛ زیرا هر فرد با برنامهریزی اصولی، تلاش و کوشش به اهدافی که میخواهد، میرسد.
قبل از اینکه نتایج کنکور بیاید، میدانست رتبه تکرقمی به دست میآورد، اما هرگز به رتبه۲ کنکور فکر نمیکرد. او دراینباره میگوید: از ابتدای سال تحصیلی با برنامهریزیای که برای خودم داشتم، خیلی تلاش کردم و احتمال میدادم که رتبه خوبی به دست آورم. قبولی در کنکور برای من چیز عجیبوغریبی نبود، اما آن لحظه که آدم میبیند مزد زحمتهایش را گرفته است و میفهمد که تلاشهایش بیثمر نبوده خوشحال میشود.
ساغر که پیش از این موفقیت در مسیر علوم تجربی قدم گذاشته بود، در دو سال آخر تحصیل در دبیرستان به خواسته قلبی خود رجوع کرده و به علوم انسانی تغییر رشته میدهد تا در مسیر دلخواه خودش گام بردارد. او نتیجه امروزش را مدیون حمایت خانواده و برگشت به علاقه خودش میداند.
وارد خانهشان که میشویم، کتابهای تاریخ بیهقی، حافظ، فردوسی و... درمقابل چشمانمان خودنمایی میکند. این خانواده چهارنفره علاقهمند به تاریخ و هویت با کتاب و کتابخوانی عجین شدهاند؛ برای همین خواندن کتاب در اوقات فراغت از سوی آنها کاری مرسوم است. به گفته ساغر، او از همان کودکی که کتاب را در دست پدر و مادرش دیده، یادگرفته است اوقات فراغتش را با کتاب بگذراند، اما کتابهای متفرقه و غیردرسی.
ساغر سال دوازدهم که باید مسیر زندگیاش را تعیین میکرد، کتابهای متفرقه را کنار گذاشت و چسبید به درس و مشقش تا به آنچه میخواهد برسد.
از رتبهدار کنکور۱۴۰۳ میخواهیم از افرادی صحبت کند که در این موفقیت تأثیرگذار بودهاند و او در پاسخ میگوید: بهجز تلاش و پشتکار هر فردی در کسب موفقیت، عوامل دیگری هم نقش دارند که مهمترینش خانواده است. من خودم را مدیون خانوادهام میدانم، زیرا با ایجاد فضا و محیطی آرام و مناسب، شرایط مطالعه و کتابخوانی را برایم فراهم کردند.
در خانه ما نه فشار مضاعفی برای درسخواندن بود و نه بیتوجهی؛ زیرا اگر اینها از یک حدی بگذرد، نتیجه عکس میدهد. خانوادهام شرایط من را بهخوبی درک میکردند و هریک بهنوعی در این مسیر هوای مرا داشتند. حتی زمانیکه خواستم از رشته تجربی به رشته انسانی بروم، خانوادهام نظرشان را به من تحمیل نکردند و اجازه دادند خودم انتخاب کنم.
در خانه ما نه فشاری برای درسخواندن بود و نه بیتوجهی؛ زیرا اگر اینها از یک حدی بگذرد، نتیجه عکس میدهد
شاید بارها از زبان افرادی که در کنکور سراسری قبول نمیشوند، شنیده باشید که میگویند فلان شخص که قبول شده در فلان آموزشگاه خصوصی درس خوانده، یا آن یکی برای قبولی دانشگاه هزینه کرده و حتی معلم خصوصی داشته است، اما کسب رتبه تکرقمی توسط یکی از دانشآموزان هممحلهای ما نشان میدهد که این عوامل میتواند اثرگذار باشد، اما صددرصدی نیست و همهچیز به تلاش و کوشش افراد بستگی دارد.
ساغر دانشآموز مدرسه نمونه دولتی مصلینژاد امالبنین (س) است. او جزو دانشآموزانی است که نه در کلاس کنکور شرکت کرده و نه مشاور داشته و صفرتاصد برنامهریزی تحصیلی هم با خودش بوده است.
اسفهبدی میگوید: آدمها با شناختی که از خودشان دارند، میتوانند براساس توانمندیها و امکاناتشان برنامهریزی کنند. من هم برهمیناساس برای خودم برنامهریزی کردم. روزهایی که مدرسه میرفتم، حدود ششساعت درس میخواندم و روزهای تعطیل هم سیزدهساعت. البته از حق و انصاف نگذریم، معلمانم هم در این مسیر راهنمای من بودند و بسیار زحمت کشیدند.
قبل از صحبت با ساغر تصور میکردیم انتخابش حقوق باشد؛ چون یکی از رشتههای پردرآمد در گروه انسانی است، اما علاقهاش روانشناسی است و دوست دارد در این زمینه به مردم خدمت کند.
او با اشارهبه این موضوع که با علم روانشناسی آشناست، میگوید: مادرم روانشناسی خوانده است و گاهی کتابهایش را میخواندم. اطلاعات کلی درباره آن دارم. علاوهبر آن رفتار و آرامش مادرم بر خانواده ما حکمفرماست و جو خوبی ایجاد کرده است. این سبک تربیتی او سبب شده است من هم شنونده خوبی شوم. برای همین فکر میکنم در این رشته موفق خواهم شد.
اگر سری به برنامه بچهکنکوریها بزنیم، در اغلب برنامههایشان میبینیم جایی برای تفریح و میهمانی نیست. آنقدر خودشان و خانوادههایشان را اذیت میکنند که سالها بعد از کنکور بهعنوان سختترین زمان زندگیشان یاد خواهند کرد. وقتی این را از ساغر میپرسیم، لبخندی بر لب مینشاند و میگوید: زمان استراحت و تفریح برایم مهم بود. به نظر من، تفریحاتمان نباید قربانی کنکور شود.
همراه با خانواده یا دوستانم بیرون میرفتم، گردش و تفریحم را داشتم، اما طوری که مانع درسخواندنم نباشد. دان ۲ تکواندو را دارم، درست است در این مدت بهصورت حرفهای ورزش نمیکردم، اما در حد معمول، نرمش و ورزشهایی مانند دویدن را انجام میدادم.
تفاوت ساغر با خیلیها در این است که او توجهی به فضای مجازی ندارد و به قول خودش جذب آن نشده است. او تعریف میکند: در فضای مجازی، تنها پیامرسان من «شاد» بود. طی این سالها صفحه شخصی نداشتم. اگر نیازی به پیامرسانهای دیگر غیر از شاد داشتم، از موبایل مادرم استفاده میکردم. برنامههای دیگر تاکنون برایم جذابیتی نداشته است که بخواهم روی گوشیام نصب کنم و وقتم را برایش صرف کنم.
تفاوت ساغر با خیلیها در این است که او توجهی به فضای مجازی ندارد و به قول خودش جذب آن نشده است
وی رمز موفقیتش را اینگونه بیان میکند: کنکور را برای رقابت آغاز نکردم و بیتوجه به شرایط دیگر داوطلبان، مسیر خودم را طی کردم تا به هدفی که میخواهم برسم. از حواشی کنکور هم دوری کردم و با حمایت خانوادهام درسم را خواندم.
علاقه من به رشته روانشناسی و گرایشهایی مانند جامعهشناسی و درسهای حوزه علوم اجتماعی است و دوست دارم با مردم سروکار داشته باشم.
ساغر در پاسخ به این پرسش که همه باید به دانشگاه بروند یا نه، میگوید: به نظرم نیازی نیست همه به دانشگاه بروند. اگر فردی خیلی درسخوان است و اهداف تحصیلی دارد که در این مسیر به آن میرسد، دانشگاهرفتن برایش خوب است، اما اگر فردی قصد درسخواندن ندارد و به دنبال کسب حرفههای مهارتی است، بهتر است از اول وارد بازار کار شود و در آنچه استعداد دارد، گام بگذارد؛ زیرا راحتتر میتواند به جایی که میخواهد برسد. نباید تحصیلات دانشگاهی ملاک تخصص و توانایی آدمها باشد.
عطاءالله اسفهبدی، پدر
منتظر این موفقیتش بودم. نه اینکه بگویم حتما باید رتبه تکرقمی را کسب میکرد، نه. فقط اینکه باتوجهبه تلاش دخترم میدانستم موفق میشود. البته این ابتدای پیشرفتش است و ساغر هنوز راه زیادی در زندگی دارد. وقتی به دخترم نگاه میکنم، میبینم طی این سالها در هر مقطعی از نظر اخلاقی و شخصیتی بهترین بوده است.
یادم نمیآید تاکنون کاری را به او سپرده باشیم و درست انجامش نداده باشد. مسئولیتپذیریاش عالی است و در این زمینه اگر بگویم یکی از استادان زندگیام ساغر است، بیراه نگفتهام. زمانیکه میخواست تغییر رشته بدهد، زیاد موافق نبودم. البته این مخالفت، نظر شخصی خودم بود؛ چون از بازار کار این رشته مطمئن نبودم. اما حرفم را در حد توصیه به او گفتم و اجبارش نکردم. با آرامشی که در دخترم میبینم، فکر میکنم روحیه ساغر به رشتههای علوم انسانی نزدیکتر است؛ بههمیندلیل او این مسیر را انتخاب کرده است.
من در زندگی به فرزندانم یاددادهام اولین و مهمترین اصل خانواده است و درکنار آن، تعهد و خدمت به کشور و همنوعان. بههمیندلیل به انتخاب دخترم که بهنوعی خدمت به هموطنانش است، احترام میگذارم و در این مسیر همراهش خواهم بود.
فائزه ایزدی، مادر
ساغر همیشه احساساتش را بهدرستی بیان و احساسات دیگران را هم خوب درک میکند. در برقراری ارتباط با دیگران مشکلی ندارد و خیلی سریع دوست میشود. در مجموع از وقتی به سن بلوغ رسیده، راه خودش را بهتر پیدا کرده است.
او سعی دارد بهدنبال علاقهاش برود و به آنچه روحش را آرام میکند، برسد. ما طی این سالها بهعنوان اعضای خانوادهاش سعی کردیم پشتیبانیاش کنیم. برای همین او را راهنمایی میکنیم، اما اجبار نه؛ چون اگر در مسیری که دوست ندارد قدم بگذارد، فکر نمیکنم موفقیت لازم را کسب کند. در یکسالی که ساغر کنکور داشت، ما هم روند زندگی عادی داشتیم و ساغر را به کاری اجبار نمیکردیم. حتی بهخاطر او سبک زندگیمان را تغییر ندادیم.
بهنظرم خانوادههایی که بهشدت خودشان را محدود میکنند، استرس به فرزندشان وارد میشود که باید او هم خودش را محدود کرده و برای رسیدن به موفقیت بیش از حد توانش تلاش کند. به خانوادهها توصیه میکنم به فرزندانشان آرامش بدهند.
پارسا اسفهبدی، برادر
از نظر درسی که نمیتوانستم به خواهرم کمک کنم، اما سعی میکردم اگر کاری یا خریدی داشت، برایش انجام دهم. هر چیزی در توانم بود، دریغ نمیکردم. ساغر یکسال ونیم آخر زمانش را وقف درسش کرده است، اما میدانم من اینطور نیستم. تلاش میکنم، اما صددرصد زندگیام را برای درس نمیگذارم.
در حال حاضر در مدرسه تیزهوشان درس میخوانم، اما درکنار آن به کلاس موسیقی میروم. مطمئن هستم زمان کنکور هم قصد ندارم از همه خواستههایم بگذرم و زمانم را فقط برای درسخواندن بگذارم. من از والدینم یاد گرفتهام که اگر برای خودت و خانوادهات بهدرستی از زمان استفاده کنی، موفق خواهی شد.