وقتی علی توسلی ورزش حرفهای را شروع کرد، خیلیها با توجه به سنش امیدی به موفقیت او نداشتند، اما این حرفها خللی در اراده علی برای انجام ورزش قهرمانی ایجاد نکرد.
دختران محله بهمن باوجود محدودیتها، بارها روی سکوی قهرمانی ایستادهاند و نام سالن ورزشی «کارن نو» و تیم «اوژن» را بین باشگاههای کاراته کشور شهره کردهاند.
دست روزگار نرگس انگزبانی را به سمت ورزش کشاند تا با وجود قبولی در رشته دندانپزشکی کرمانشاه، به دانشگاه فردوسی مشهد برود و تربیتبدنی بخواند.
آنیسا دختر سختکوشی است و حداقل روزی سهساعت تمرین میکند و تا امروز هیچوقت تمریناتش را متوقف نکرده است. گاهی هم با خواهر کوچکترش به پارک محله میرود و آنجا تمرین میکند.
فرانک طالعی میگوید: مادربزرگ میدانست که من چقدر ورزش را دوست دارم و همیشه دوست داشت که بتواند برایم کاری کند.
۱۱ سال ماه بیشتر ندارند و از یکسالگی بهخاطر حرکات و جستوخیزهای تند و تیز و حرفهای موردتوجه پدر ورزشکار خود قرار گرفتهاند. علیآقاییفر دلش میخواسته دخترانش وارد رشتۀ ووشو شوند، اما دوقلوها سر از رشته کوهنوردی درمیآورند.
مریم یزدانی میگوید: یکی از دلایلی که همیشه پرانرژی هستم، این است که هیچروزی را بدون ورزش تمام نمیکنم.