علیرضا قربانعلیزاده میگوید: هدفم این است که پساز کسب عناوین قهرمانی کشور و مسابقات بینالمللی، مدرک مربیگری بگیرم.
امیرعلی بین جمعیت پدرش را پیدا کرد. با دیدنش انگار نیروی دوبارهای گرفت و در یک لحظه استثنایی، حریف را ضربهفنی کرد و پیروز میدان شد.
بیستسال پیش در خیابان کوشک مهدی باشگاه ورزشی نبود. حسین غلامی، مربی کاراته میخواست برای بچههای علاقهمند کاری کند تا وقتشان را با ورزش پر کنند.
دنیا لسانیعارفی درکنار پرداختن به درس و مدرسه، در مسابقات کاراته هم حاضر میشود و بهدنبال فتح بیشتر سکوهای قهرمانی است.
با وجود بردم در رقابتهای دروناردویی، بازیکنی از وزنی پایینتر از من را مقابلم گذاشتند تا حریف بتواند با امتیاز وزن پایینتر، نمره کسب کند و به اردوی کشوری راه یابد و من در نهایت حذف شدم.
هادی امینیمقدم و محدثه ابراهیمی زوج ورزشکار شهرک شهیدرجایی، از کنار بچههای بااستعداد محله ساده نمیگذرند و در همین خاک نابارور بذر رؤیاهایشان را میکارند.
مبینا چوپانی که سال گذشته توانست مقام سوم کنگفو را در کشور کسب کند میگوید: غرور آفت زندگی ورزشکار است.