«ابراهیم عبداللهی» یکی از اولین روحانیانی که برای تعلیم مجرمان و بزهکاران، پا به پشت دیوارهای بلند گذاشت. او روحی لطیف و طبعی شاعرانه دارد و میخواهد روزی اشعارش را به چاپ برساند.
۲ معلم جوان محله استادیوسفی با همراهی دانشآموزان، پویشی را برای آزادی زندان یهای غیرعمد راه انداختند.
رشید پسندیدهرهورد میگوید: شب به شهر عشقآباد رسیدیم. آنجا دو تا زندان داشت؛ یکی مربوطبه افراد خطرناک که در داخل شهر بود و دیگری برای زندان یان عادی بود که در مسافتی نزدیک به شهر قرار داشت.
ابراهیم ذاکری میگوید: شرایط رفاهی اسرای ایرانی در مقایسه با اردوگاههای عراق صد به صفر بود. من این را بهعنوان کسی میگویم که هم فرماندهی اردوگاه اسرای عرقی را برعهده داشتم و هم در لباس اسیر چهار سال در عراق در بند بودم.
صدف ۳۰ از سرسبزترین معابر محله تربیت است که تا پشت زندان مرکزی کشیده شده است؛ به همین دلیل برخی اهالی آن را با نام «کوچه پشت زندان » میشناسند.
دل گشاده و قلبی مهربان باید داشته باشی که حاضر شوی پا به زندان بگذاری و به سارق، قاچاقچی، قاتل و... دوختودوز یاد بدهی تا در زندان و پس از آزادی، راه کسب پول حلال برایش باز باشد و دوباره در مسیر جرمهای قبلی قرار نگیرد. مینا سبحانی با همین یک جمله که از استادش یاد گرفت، تاکنون استقامت به خرج داده و ناجی دهها بانوی خودسرپرست شده است.
قرارمان با نفیسه فاضلزاده (تهرانی) در منزلش است. خانهای که از سال96 در روزهای شنبه و یکشنبه محل قرار بانوان نیکاندیش و دغدغهمندی است که برای تهیه جهیزیه و سیسمونی به آنجا میآیند. البته خانم تهرانی سالهاست که دستش به کار خیر است و تا کنون حدود 50 زندان ی را آزاد کرده است. او برای انجام نیکوکاریهایش خیریه «حضرت نجمه خاتون» را تأسیس کرده است. مجید گچکار تهرانی، پسر این بانوی نیکاندیش نیز در بخشی از خانه که به او تعلق دارد در زمینه مشاوره خانوادهها فعالیت میکند. به عبارتی افرادی که مشکلی در زندگیشان دارند از سمت مادر برای مشاوره به پسر معرفی میشوند. امروز آمدهایم تا بیشتر با او و کارهایش آشنا شویم.