حسینآقا یک باربر ساده است که درآمد چندانی ندارد، اما به پشتوانه ارادت و عشقی که به امام مهربانیها دارد، دلش به دریای بیکران محبت به زائران تبدیل شده است.
تعریف میکند: بارها با مسافرانی روبهرو شدهام که در طول سفر پولشان سرقت یا گم شده است. خودم هزینه فیش حمل بارشان را دادم. بعضیها قبول نمیکردند. میگفتم: بگیرید. آقا خودش با من حساب میکند. این را هم بگویم که زائرها خوشحساب هستند و بلافاصله بعد از برگشت به شهرشان پول را واریز کردند. خیلی از زائران شماره من را گرفتهاند و گاهی تماس میگیرند و میخواهند سلامشان را به امام برسانم و من را به شهر خود دعوت میکنند.
پویش عروسکهای «رضا» و «رضوان» نخستین بار امسال از میلاد امام هشتم(ع) به کوشش بانوان در اداره انتظامات حرم مطهر شروع شد. «رضا» و «رضوان» دو عروسکی هستند که قرار است فرهنگ رضوی، رضایت و عفاف را با خودشان به خانه کودکان ببرند. سه هفته است که حدود دوازده نفر از خادمیاران رضوی در حال ساخت عروسکهای اربعین هستند.
کلثوم فاروقی از سال۹۸ میگوید. اولین باری که تصمیم به راهاندازی کاروان خانمهای محله گرفتند؛ نه راه را بلد بودیم نه جایی را میشناختیم اما دلمان میخواست یک قدم کوچک برداریم برای برآورده شدن آرزوی زیارت اولیهای محله. خانمهای مسنی که زیرپوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) بودند و بیشترشان یک بار هم به کربلا نرفته بودند. بعضیها عصا به دست بودند و بعضیها به سختی مسیری کوتاه را طی میکردند. با همه این ها ۴۸ نفر را صحیح و سالم بردیم و برگرداندیم. هنوز که هنوز است ما را که میبینند به جانمان دعا میکنند.
داستان هیئت توانیابان متوسل به حضرت رقیه(س) که ادعا دارند بزرگترین هیئت مذهبی این گروه در ایران هستند گاهی روایت شده است اما شاید کمتر کسی بداند این گروه وسیع و گسترده بهواقع از یک جمع دوستانه چهارنفری در محله گاز پا گرفته است.
پاییز است و سه جوان که معلولیت دارند، میهمان یکی از دوستان خود به نام سید محسن نیرومند میشوند. سید قرائت دعای توسل را به میهمانانش پیشنهاد میدهد. سپس خودش پیشقدم میشود و آن را قرائت میکند. دعا خوانده میشود. همه سکوت میکنند. معلوم است به دل جمع نشسته است. همه در حال خودند که سید محسن این سکوت را با پیشنهاد دلنشین دیگری میشکند: «به دلم افتاده است این جمع کوچک آینده خوبی دارد.»
برای رسیدن به این زیارت گاه باید وارد جاده فریمان شوید. در محوطه بیرونی آن تعدادی غرفه تجاری فعالیت میکنند که برای رسیدن به داخل آرامگاه باید از آنها گذشت. اجناس بیشتر این غرفهها محصولات صنایع دستی است و مشتریان آنها اغلب زائران خارجی هستند.
به علت قرار گرفتن آرامگاه در دل کوه باید از یک مسیر شیبدار گذر کرد که همین امر سختیهایی را برای زائران سالمند فراهم میآورد. این زیارت گاه به دلیل بودن در دل کوه بسیار زیباست به همین دلیل در ابتدا بیشتر مراجعان به گرفتن عکسهای متعدد از گوشه و کنار آن اقدام میکنند.
بعد از گذر از پل کشف در بولوار پنجتن، راه را که ادامه دهی و 4روستای شترک، شیرحصار، امرغان و گوشهکنار را در جاده هلالی پشت سر بگذاری، به روستای برزشآباد میرسی؛ روستایی در 14 کیلومتری مشهد. روستایی که بنا به نقلها و روایات، روزگاری یکی از نوادگان امام چهارم(ع) در آنجا زندگی میکرده و امروز آستانه امامزاده سیدعبدالله اسحاق(ع)، محلی برای زیارت اهل دل است. در روستا از هر که سراغ صحن و سرای این امامزاده را بگیری، مسیر تنها قبرستان ده را نشان میدهد.
سیدمحمود رئیسالسادات با اشاره به شجرهنامه امامزادگان روستای اندرخ میگوید: مقبره 3 امامزاده به نامهای سیدفتحالله(ع)، سیدعمادالدین(ع) و بیبی ربابه(ع) در کنار هم و در داخل یک ضریح قرار دارد و طبق شجرهنامهای که در زیارت گاه نصب شده است، نسبت شریفشان به امام موسی کاظم(ع) میرسد و مردم مهربان و مهماننواز روستای اندرخ ارادت خاصی به این امامزادگان دارند و طبق شجرهنامهای که در زیارت گاه نصب شده است، نسبت شریفشان به امام موسی کاظم(ع) میرسد