سیدمحمدرضا زرقانی میگوید: بهترین خاطرهام در جریان مسابقات کشوری اتفاق افتاد. چون سنگ کلیه داشتم در اواسط مسابقات درد زیادی داشتم. در مسابقه پایانی با وجود درد کلیه وارد میدان شدم و در آخرین لحظات که از درد میخواستم فریاد بکشم با چند ضربه حریفم را شکست دادم. لحظهای که دستانم به عنوان برنده مسابقه بالا رفت از خوشحالی درد کلیهام را فراموش کرده بودم.
کویزرگران و کویامیر در کنار هم، محله کوی امیرالمومنین را تشکیل میدهند. کویزرگران در ابتدای بولوار توس، مجاور پل روسها قرار دارد.داستان ساخت این پل به شهریور۱۳۲۰و ورود روسها به مشهد و فرار فرماندهان نظامی از مشهد برمیگردد. وقتی روسها شهر را دردست گرفتند، پاسگاههایی تأسیس کردند که یکی از این پاسگاهها به پل روسها معروف شد.بازار گل فتحآباد در این محله یکی ازمراکز خرید گل است.

بازار گل خیام یکی از مراکز اصلی فروش انواع گلهای طبیعی، مصنوعی و لوازم جانبی است. در میان مغازههای فراوانی که در این بازار وجود دارد تعداد کمی هستند که هم تولیدکننده و هم فروشنده گل باشند. چون تولید به مراتب سختتر و پرهزینهتر از خرید آن است. تولید گل نیاز به هزینه و مجوزهای زیادی دارد به همین دلیل خیلی از گلفروشان در این مجتمع ترجیح میدهند فقط فروشنده باشند.
رضا عفتی یکی از گلفروشان بازار گل خیام است که از 10سال قبل تولید و پرورش گلهای طبیعی را شروع کرده است و یکی از افراد موفق در این شغل شناخته میشود.
محمد نظام طلا میگوید: اولین اشتباه در کار ما آخرین اشتباه است. شلبودن یک پیچ یا جانخوردن کامل لنتهای ترمز میتواند فاجعهآفرین باشد به همین دلیل من بعد از پایان کار تعمیر و تعویض لنتهای ترمز خودرو توسط شاگردم، خودم در مرحله نهایی لاستیکها و لنتها را بررسی و بعد از مطمئنشدن از وضعیت لنت ترمزها اجازه بستن چرخها را میدهم.
این روزها بازار فروش کاشی و سرامیک نیز مثل بیشتر شغلها حال و روز خوشی ندارد. با وجودی که کرونا مقصر اصلی این کسادی است اما بیشتر از خود کرونا تبعات آن در کسادی بازار کاشی و سرامیک مؤثر بوده است. بسیاری از سازندگان مجتمعهای ساختمانی به دلیل افزایش چند برابری قیمت سیمان، آجر، کاشی وسرامیک دیگر میلی به ساخت وساز ندارند. مردم نیز ترجیح میدهند تا بهتر شدن اوضاع اقتصادی و قیمتها دست نگهدارند و کارهای ساختمانیشان را به زمان دیگری موکول کنند.
محمدمهدی زارع متولد سال 1389و ساکن محله امیرالمؤمنین(ع) است. او ورزش را خیلی زود و از ششسالگی با ژیمناستیک شروع میکند. اما بعد از چند ماه بهدلیل صدمهای که در تمرینات کششی ژیمناستیک به پاهایش وارد میشود برای مدتی ورزش را کنار میگذارد. او در جریان دیدار با استاد عزیزالله موجریان دوباره به ورزش حرفهای باز میگردد.
سارینا موجریان از پنجسالگی ورزش را با ژیمناستیک و تکنیکهای پایه در باشگاه ورزشی طهماسبی شروع میکند. در ششسالگی وارد هنرهای رزمی شده و رشته ووشو را تحت مربیگری پدرش (استاد عزیزالله موجریان) ادامه میدهد. خودش میگوید: با تشویق پدرم برای انعطاف و آمادگی جسمانی بیشتر کارم را با ژیمناستیک شروع و بعد از یکسال ورزش ووشو را شروع کردم. برادرم نیز بهعنوان حریف ورزشی در خانه با من تمرین میکرد. ما با هم رزم دونفره انجام میدادیم. در کنار خانواده معلمهای مدرسه هم برای حضور در میدانهای ورزشی تشویقم کردند.
یگانه قهرمان میگوید: برای اینکه همیشه آمادگی جسمانی لازم را داشته باشم روزی 2تا 3ساعت را به تمرینات ورزشی میگذرانم. درجریان یکی از همین تمرینات به زمین خوردم و استخوان پایم ترک برداشت. چند هفته بیشتر تا مسابقات کشوری ووشو جام خلیج فارس نمانده بود. مدتها بود که برای حضور در این مسابقات لحظهشماری میکردم و حالا این اتفاق افتاده بود. با وجود مخالفتهای مربیان بهویژه استادم عزیزالله موجریان تمریناتم را ادامه دادم و با همان وضعیت درمسابقات شرکت کردم و رتبه سوم مسابقات بخش نوجوانان را به دست آوردم.