یگانه قهرمان میگوید: برای اینکه همیشه آمادگی جسمانی لازم را داشته باشم روزی 2تا 3ساعت را به تمرینات ورزشی میگذرانم. درجریان یکی از همین تمرینات به زمین خوردم و استخوان پایم ترک برداشت. چند هفته بیشتر تا مسابقات کشوری ووشو جام خلیج فارس نمانده بود. مدتها بود که برای حضور در این مسابقات لحظهشماری میکردم و حالا این اتفاق افتاده بود. با وجود مخالفتهای مربیان بهویژه استادم عزیزالله موجریان تمریناتم را ادامه دادم و با همان وضعیت درمسابقات شرکت کردم و رتبه سوم مسابقات بخش نوجوانان را به دست آوردم.
کویزرگران و کویامیر در کنار هم، محله کوی امیرالمومنین را تشکیل میدهند. کویزرگران در ابتدای بولوار توس، مجاور پل روسها قرار دارد.داستان ساخت این پل به شهریور۱۳۲۰و ورود روسها به مشهد و فرار فرماندهان نظامی از مشهد برمیگردد. وقتی روسها شهر را دردست گرفتند، پاسگاههایی تأسیس کردند که یکی از این پاسگاهها به پل روسها معروف شد.بازار گل فتحآباد در این محله یکی ازمراکز خرید گل است.
محمدحسین که ورزش حرفهای را از کودکی و با رشته ووشو شروع کرده، میگوید: از هشتسالگی به ورزش علاقه داشتم و تا به امروز در رقابتهای متعدد ورزشهای رزمی حاضر و 46مدال مختلف در عرصه ورزشهای استانی، کشوری و بینالمللی کسب کردهام. 4سال قبل در مسابقات کشوری ووشو با رسیدن به مرحله نیمهنهایی از حریفم شکست خوردم و نتوانستم به دور نهایی بروم. مدال برنز گرفتم. خیلی ناراحت بودم و بلندبلند گریه میکردم. استاد از دیدن حال و روزم دلداریام داد و همراهم گریه کرد. منظره عجیبی بود همه سالن با تعجب به ما نگاه میکردند. همانجا به خودم قول دادم که مدال طلای این مسابقه را بگیرم و سال بعد موفق شدم.
یکی از مکانهایی که از حدود دو هفته مانده به «شب یلدا» مملو از جمعیت میشود، بازار گل فتحآباد در کوی امیرالمونین است.
وقتی وارد بازار میشوم، دسته دسته آدم را میبینم که در حال خرید هستند و با بستههای خرید خود به مغازههای دیگر سرک میکشند که مبادا چیزی را از قلم انداخته باشند. صاحبان فروشگاهها و مغازهداران هم چیزی کم نگذاشتهاند و آنچنان مغازهها و جلوی در آنها را آراسته و تزئین کردهاند، که زرق و برق آن هر بینندهای را جذب میکند و حتی اگر کسی هم قصد خرید آنچنانی نداشته باشد، شیفته این رنگ و لعاب میشود و حداقل دقایقی را مات و مبهوت به تماشا کردن میایستد.
کوچه خیبر28 که به دلیل قرارگرفتن ایستگاه آتشنشانی شماره12 در ورودی آن با نام کوچه آتشنشانی نیز شناخته میشود سابقه 40ساله سکونت دارد. اولین ساکنان آن خانواده شهدا وجانبازان ارتش و سپاه هستند. هنوز هم اکثریت این کوچه را خانواده شهدا و جانبازان تشکیل میدهند. یک سمت خیابان مسکونی است و در سمت دیگر پارک و فضای سبز قرار گرفته است.
رمضانعلی صفایی میگوید: شب چله طولانیترین شب سال است و مردم در این شب سنت صلهرحم را به جا میآورند. اعتقاد مردم قدیم این بود که در این شب جنگ بین نیروهای اهریمنی(شر و تاریکی) و اهورایی (خیر و روشنایی) به اوج خود میرسد. چون آتش، سنبل غلبه روشنی بر تاریکی بود در هرخانه آتشی روشن میشد و کسی حق خاموشکردن این آتش را نداشت چون خاموشکردن آن را بدشگون و مایه بدبختی میدانستند.در میهمانی شب چله یکی از افراد باسواد و خوشصدای حاضر در میهمانی بنا بر رسم، شروع به خواندن شاهنامه میکرد.
یک روز مدیر من را به دفتر مدرسه برد و در جریان یک گفتوگو به من فهماند که قرار است در برنامه معرفی شاگردان برتر مدرسه، همان پسر معلم را بهعنوان شاگرد اول کلاس معرفی کنند. مدیر گفت من میدانم تو شاگرد اول کلاس هستی، ولی قول بده ناراحت نشوی و این موضوع را قبول کنی. پایان سال و زمان معرفی شاگردان برتر مدرسه، با وجود اینکه من بالاترین معدل را داشتم، بهعنوان شاگرد دوم معرفی شدم.
کوچه فدک15یکی از کوچههای محله کوی امیرالمؤمنین است. به دلیل ساخت و تأسیس هنرستان کارودانش پسرانه انصاری در دهه70 این کوچه به کوچه هنرستان معروف شده است. 50سال قبل در بیشتر زمینهای این کوچه جو و گندم کشت می شد. با تأسیس هنرستان فنی کار ودانش انصاری روند سکونت و پیشرفت در این خیابان افزایش چشمگیری پیدا کرد. قدیمیترین مجتمع مسکونی محله فدک که به کارکنان یک شرکت ریسندگی معروف تعلق دارد در این کوچه است.