لیلا خانم حدود 23 سال فرمانده پایگاه بسیج است. همان سالهای آغاز خدمت، عازم محلهای در حاشیه شهر شد. محل سکونتشان در مرکز شهر بود اما او به عنوان کسی که درس حوزوی خوانده بود وظیفه تبلیغ و ترویج فرهنگ قرآنی و اسلامی را بر دوش احساس میکرد و میخواست در محلهای دور از خانه، بخشندگی و مهربانی را تمرین کند. او محله شهید قربانی را برای آموزش قرآن و فعالیتهای مربوط به آن انتخاب کرد و برای خدمت به اهالی این منطقه ماندگار شد.
محله شهید قربانی پرجمعیتترین محله مشهد است. بر اساس آخرین سرشماری، ۷۱ هزار و ۵۰۲ نفر در این محله سکونت دارند. محله شهیدقربانی تا حدود ۲۵سال پیش، همراه با محلههای اطرافش به محدوده التیمورمعروف بود. بعد از تقسیمبندی محلات بهدلیل سکونت شهید امیررضا قربانی، بهنام «شهید قربانی» نامگذاری شد.
![محله شهید قربانی](/files/fa/tags/60/27378_845.jpg)
وارد پنجتن 48 که بشوید، در شهید قربانی3 به خیابان ابرار میرسید، این خیابان بخشی از محله شهید قربانی است و روزگاری در آن گندم، جو و جارو کشت میشده است. این محدوده در گذشته روستامانند بوده و آب و برق و گاز نداشته است. گفته میشود آب این خیابان در گذشته نهچندان دور مالک شخصی داشته و از اهالی بر حسب میزان مصرف پول میگرفته است. خیابان ابرار در کنار همه مجموعههای فرهنگیای که دارد، از آذرماه امسال صاحب تنها مجموعه آبی منطقه4 میشود.
مونا لوخی متولد 1389 و ساکن محله شهید قربانی است و دبستان غیردولتی شکوفههای انتظار درس میخواند. او یک برادر دارد که پنج سال از خودش بزرگتر است و در رشته مکاترونیک هنرستان مشغول تحصیل است. همچنین دو خواهر دوقلو دارد که پنج سال از خودش کوچکترند. میگوید: «عاشق شعر خواندن هستم و این عشق سبب شده است در نقالی هم موفق باشم. معلمها هم بیتأثیر نیستند. خانم بیات، معلممان، هم تشویقم کرد تا در مسابقات در رشته نقالی شرکت کنم.»
برای بی بی اعظم حسینی این حس زیبا از همان دوران کودکی شروع شد؛ وقتی خاک باغچه کوچک خانه با دستانش در زلال آب در هم می تابید و ظرف های خاله بازی اش را می ساخت و زیر نور خورشید آن ها را خشک می کرد. بزرگ ترین عشقش سفالگری بود.
سال ها از آن زمان می گذرد و بی بی اعظم از کودکی اش فاصله گرفته است. او ساکن محله شهیدقربانی و کدبانویی تمام عیار است و از هر انگشتش یک هنر می ریزد، اما سفال و عشق به آن حرف اول را می زند.
بافت فرسوده و قدیمی در کوچه شهیدحسینیمحراب87 واقع در محله شهیدقربانی و کوچههای مجاور بیش از هر چیزی چشمگیر است. فرعیهای تنگ و باریک و جویهایی که میانه هرکدام از آنها را گرفته است، نخستین تصویر از کوچهای است که ورودی آن زمین بزرگ خاکی و رهاشدهای قرار دارد و به گفته اهالی بیشتر از 15سال به همین شکل مانده است. همه دلخوشی اهالی به استخری است که میتواند اوقات فراغتشان را پر کند.
زوجی جوان تصمیم گرفتند که خرج مراسم عروسیشان را همزمان با عید غدیر بهصورت اطعام ویژه افراد تهیدست صرف کنند. آنان در دورانی که شیوع کرونا بیداد میکند و برگزاری هرگونه دورهمی نتایج ناگواری به دنبال خواهد داشت، دست به این ابتکار زدند تا ضمن شادکردن افراد نیازمند به طوری شایسته به خانه مشترکشان پای گذاشته باشند. در ادامه جزئیات ماجرا را از زبان این نوعروس و نوداماد خواهیم شنید.
از روزی که ویروس کرونا جهان را تحتتأثیر قرار داد، اهمیت کار پرستاران بیشتر پیش چشممان آمد. تحمل چندساعته گانها در تابستان، بیداریهای شبانه و ندیدنهای چندروزه خانواده، فداکاریهایی نیست که به این زودی از ذهن مردم پاک شود. یکی از سختترین دوران کار پرستاران در این 2سال، تماشای پرپرشدن بیماران کرونایی جلو چشمشان بود. آنان که در خط مقدم مبارزه با این ویروس بودند، در این راه جانشان را نیز فدا کردند و به جمع شهدای سلامت پیوستند. روز پرستار بهانهای است تا نگاهی بیندازیم به داستان زندگی 4پرستار مشهدی که نشان میدهند در هر برههای آمادهباش هستند و جانشان را برای سلامتی مردمشان میدهند.