محله فاطمیه

محله
منطقه ۳ 

فاطمیه

محله فاطمیه

محله فاطمیه امروزی که وسعتی ۱۷۴ هکتاری دارد، روی چهار مزرعه قدیمی مشهد شکل گرفته است. مزرعه‌های شقا، باقرآباد (بُقراباد)، دنجان (دنگان) و خیرآباد چهار مزرعه‌ای هستند که اگر نشانی‌شان را در اسناد با نقشه امروز مشهد تطبیق دهیم، متوجه می‌شویم در حدود محله فاطمیه قرار می‌گیرند.مزرعه «شقا» شامل سه قلعه به نام‌های یزدی‌ها، بالا و پایین بوده و سه صحرا و شش جفت زمین زراعی داشته است.

محله فاطمیه
کوچه خاطره‌ساز شقا
کوچه مسلم‌جنوبی8 تنها معبری است که خیابان مسلم را به رسالت وصل می‌کند. این کوچه که حالا 2مسجد، دارالقرآن، هنرستان، مرکز بهداشت و... را در برمی‌گیرد، در قدیم روستا و قبرستان شقا را شامل می‌شده است. برخی قدیمی‌های محله می‌گویند مکان دینی محله در دوره‌ای به مسجد شفا هم معروف بوده است و علت آن نذر زنی تهرانی برای بچه‌دارشدن بوده است و با برآورده شدن نذرش، قالی گران‌قیمتی برای مسجد خریده است.
روزگار نو کوچه قدیمی
کوچه ابوذر غربی13 قبل از انقلاب «مهدوی» نام داشته است. سیدصفی ا... حسینی که تا چندسال دیگر هشتادسالگی را تجربه می کند، می‌گوید: این کوچه بعد از انقلاب به نام شهیدطالقانی شد و به دلیل مشابهت اسمی با یک محله در احمدآباد، «ابوذر» نام گرفت و حالا به ابوذر غربی معروف است؛ هرچند قدیمی ها هنوز هم آن را به نام طالقانی می شناسند.جالبی کوچه به این است که آدم‌‎های قدیمی، شغل‌های قدیمی‌شان را حفظ کرده‌ اند و در مغازه‌هایی با همان شکل و شمایل گذشته کار می‌کنند و کنارشان حرفه‌های جدید هم پا گرفته است؛ مثل کافی شاپ‌هایی که برای نسل تازه جذابیت دارد.
از دکتر موسی و نصرا... حجازی تنها یک نام بر سر در بیمارستان باقی مانده است
در زمانه‌ای که هر موضوعی با چند کلیک ساده در اینترنت پیدا می‌شود و ذیل آن می‌توان مطالب متنوعی یافت، انگار همه دست‌به‌دست هم داده‌اند تا خبری از «طبیب اعظم» نباشد. «دکتر سید موسی حجازی» که نام ماندگارش فقط بر سر در بیمارستانی به همین نام باقی مانده است.او متعلق به خاندانی است که به دربار ناصری راه داشته‌اند. او با استفاده از این موقعیت دست به خدمات مختلفی زده و با اینکه زاده پایتخت بوده به مشهد آمده و در این شهر 2 بیمارستان از خود به یادگار گذاشته است.
مادری برای ادبیات شهری مشهد
«شهربانو» حاصل مدت‌ها اندیشه و پرس‌و‌جو درباره ناگفته‌های مادران شهدا بود. چیزهایی که به ظاهر در جامعه و بین مردم فراموش‌شده است اما در زندگی خانواده‌های شهدا پررنگ و پراهمیت باقی مانده است. این رمان روایتی ساده و ازدل‌برآمده است که اول خودم و دوم دیگر نویسندگان را به چالش می‌کشد. چالشی عمیق اما ساده. چرا روایت‌های زنانه جنگ را در قالب زنانی چریک‌گونه خلاصه می‌کنیم و آن‌ها برای ما اصل شده‌اند؟ در حالی که زندگی ساده مادران و همسران شهدا که شاید به چشم هم نیاید، خیلی مهم است.
مجالس حسینیه بیت الحسن(ع) را ساکنان «مجلسی» می‌چرخانند
ماجرای پاگرفتن حسینیه بیت‌الحسن(ع)در بولوار مجلسی غربی، به ماجرای زندگی جوان‌های محله برمی‌گردد که خیلی‌هایشان توان هزینه‌کردن برای مراسم عروسی نداشتند. یک نفر از بین اهالی محله پیش‌قدم می‌شود و زمینی را وقف می‌کند و بقیه کارهایش می‌افتد گردن مردم که با جان و دل انجام می‌دهند
فضای دانشگاه شاگردسالاری شده است
سعیده فیاض مدرس دانشگاه و دبیرستان در رشته تربیت‌بدنی است و تیم‌داری هم می‌کند. این مربی فوتسال و هندبال دختران اهل محله فاطمیه شاگردان پرشماری را به سطح حرفه‌ای معرفی کرده است. سعیده صراحت لهجه دارد و بی‌دانشی برخی مربیان سابقش را دلیل مصدومیت همیشگی‌اش می‌داند