از 3سال پیش که مدارس به سبب شیوع کرونا تعطیل و کلاس ها مجازی شد، حسین همراه دوستان و هم کلاسی هایش بیشتر وقتشان را در زمین های خاکی فوتبال بازی می کردند. با اینکه او و دوستانش برای تشخیص استعداد فوتبال رفته بودند اما مربی تشخیص داد که حسین در ورزش رزمی استعداد دارد.
محله بهمن نامش را از مکانی فرهنگی گرفته است که از بد روزگار ۱۰ سالی میشود تعطیل شده است. «سینمابهمن» در موج چهارم سینماسازی در مشهد، سال ۱۳۷۸ با سه سالن نمایش و ظرفیت حدود ۵۷۰ نفر افتتاح شد. هنگام ساخت سینمابهمن، بولوار ۲۲ بهمن کنونی در میان عموم مردم به جاده کلات مشهور بود که بعد از ساخت سینما، بولوار ۲۲ بهمن نیز سروشکل گرفت.
«وقتی بر سکوی مسابقات جهانی و برون مرزی ایستادم، پرچم کشورم برای موفقیت من به اهتزاز درآمد و سرود ملی را پخش کردند. آن لحظه چنان خوش حال و ذوق زده بودم که با خودم گفتم دیگران را هم به این سکو می رسانم. بعد از آن بود که وارد عرصه مربیگری شدم.» این ها را عزت فرمانی، مربی کاراته کیوکوشین محله بهمن ، میگوید. او که قهرمانی در آسیا و اروپا را در کارنامهاش دارد و مربی تیم ملی و داور رسمی فدراسیون کاراته است، ۴نفر از شاگردانش را به تیم ملی، بیش از ۴۰نفر را به سکوی قهرمانی کشور و حدود ۲۰نفر را به قهرمانی اوراسیا رسانده است.
هانیه عابدی رشته ورزشی کاراته را در سیزدهسالگی از یک باشگاه ورزشی در بولوار 22بهمن آغاز کرد و توانست پس از مدت کوتاهی با حضور در رقابتهای مختلف استانی، کشوری و حتی رقابتهای بینالمللی، دهها مدال رنگارنگ به دست بیاورد و از آن مهمتر، افتخار عضویت در تیمملی کاراته بانوان را در نوزدهسالگی کسب کند.
شاید اگر اصرار خانواده در سال1388 برای نامنویسی هانیه در یک باشگاه ورزشی نبود، سرنوشت دیگری داشت، اما او حالا قهرمان رزمیکار محله بهمن است که آرزوی حضور روی تاتامی مسابقات جهانی کاراته ژاپن را دارد.
نازنینزهرا بندودیان سنوسال چندانی ندارد. دیماه هجدهساله میشود، اما مقامهای اول، دوم، سوم کشوری و حتی آسیایی را در کارنامه ورزشیاش دارد. او سال دهم رشته تربیتبدنی است و در هنرستان عذرا نورموسوی درس میخواند. پدرش شغل آزاد دارد و مادرش کارمند بازنشسته بیمارستان امام رضا(ع) است. ایمان، برادر بزرگترش، ورزشکار است و چندین دوره قهرمان استان در مسابقات دو بوده است. انگیزه نازنینزهرا در ابتدای رفتن به این سمت، کسب سلامتی و رسیدن به وزن متناسب بود که ماجرا جور دیگری رقم خورد.
شهید رجبعلی دلدار سال 1348 در روستای بهار از توابع مشهد مقدس متولد میشود. دوره کودکی و نوجوانیاش را در کنار پدرش مشغول کشاورزی میشود. در بحبوحه روزهای پس از پیروزی انقلاب، رجبعلی و دوستانش، یک گروه مردمی تشکیل میدهند و شبها از خانه بیرون میروند و دورتادور روستا گشتزنی میکردند تا کسی به مزارع کشاورزان روستا آسیب و خسارتی وارد نکند. جنگ شروع میشود. رجبعلی حدود 13 سال سن دارد، دلش میخواهد مثل روزهای انقلاب وارد میدان شود و از کشور دفاع کند ولی سن و سالش اجازه نمیدهد و سماجتهایش هم اثری ندارد.
اینکه دختری هنرستانی در منطقه کمبرخوردار مشهد برای پسران و دختران کودک و نوجوان کلاس طراحی و عکاسی برگزار کند اتفاقی نادر است. «فاطمه پورنوا» با همکاری مادر و پایگاه محلی بسیج توانسته با هدف افزایش تواناییهای کودکان و نوجوانان علاقهمند به هنر کلاسهای مختلفی را در این دو رشته هنری برپا کند.
حسن نمایانی 11سال است که بوکس میزند و ووشو کار میکند. 11سالی که هیچوقت تصور نمیکرد برایش بدون پول و آینده باشد. باوجود این، هنوز هم درگیر این ورزش و علاقهاش است تا شاید بتواند به نحو دیگری با آن برای خودش آینده خوبی بسازد. مقدمه را با پیشفرض این موضوع دنبال کنید که در سابقهاش بیشاز 25مدال قهرمانی استانی، کشوری و آسیایی ووشو، بوکس و کیکبوکس دارد.