منطقه ۵

منطقه ۵

همسایگان میهمان‌نواز

گلشهر یکی از بخش‌های حاشیه‌ای و پرتراکم منطقه ۵ است که در ۴ دهه گذشته جمعیت زیادی از مهاجران افغانستانی را در خود جا داده و اکنون بزرگ‌ترین محله مهاجرنشین ایران است. فراوانی رستوران‌ها و لباس‌فروشی‌های افغانستانی موجب شده «گلشهر» به عنوان یک جاذبه گردشگری در مشهد شناخته شود. «شلوغ‌بازار گلشهر» از خیابان‌های مهم این منطقه است. برگزاری بازی‌های گروهی چون: بادبادک‌بازی، چوب دنده، فوتبال و... در این منطقه به جذابیت‌های آن افزوده است. 
خیابان سرخس (شهدای فاطمیون) که فعال‌ترین راسته مشاغل سنتی و قدیمی مشهد است و ۲ میل کوره آجرپزی با قدمت بیش از ۷۰ سال که ثبت ملی شده، هویتی تاریخی به این منطقه می‌دهد. زمین‌های بایر و رهاشده یکی از معضلات جدی این منطقه به‌شمار می‌آید که مشکلاتی ازجمله حضور معتادان، ایجاد گردوغبار و بیماری‌های مختلفی را به‌همراه داشته است.  شهرداری منطقه ۵ سال ۱۳۷۴ شکل گرفته و در مساحت ۱۴۳۸ هکتاری آن ۱۷۶ هزار نفر زندگی می‌کنند.

نانوایی آقا یحیی پنج‌شنبه‌های هر هفته نان خیرات می‌کند
یحیی زارع مهرجردی متولد 1358 در مشهد است. از فامیلشان مشخص است که اهل کشت و زرع بودند و با گندم سروکار داشتند. تهیه نان مهارت خانوادگی و فامیلی‌شان است. علاوه بر پدر، عموهای آقا یحیی نیز نانوا هستند. آقا یحیی در نانوایی‌اش علاوه بر توزیع رایگان نان که از طرف خود اوست، واسطه کار خیر نیز شده است. با اعتمادی که مردم به او دارند، در طول هفته پول به دستش می‌رسانند تا آخر هفته نان خیرات کند، همه می‌دانند خیرات آن‌ها پنجشنبه‌هاست.
کاراته اعتماد به نفسم را بیشتر می‌کند
دو یا سه ساله بودم که مادر من را همراه خودش به سالن ورزشی فرهنگ‌سرای غدیر می‌برد تا ورزش کند. 5سال داشتم که با مادر ژیمناستیک را شروع کردم. ژیمناستیک بدن را انعطاف‌پذیر می‌کند و راحت‌تر می‌توان ورزش‌های رزمی را آموخت. بعد از آن کاراته را شروع کردم و تا نه سالگی ادامه دادم. بعد از گرفتن کمربند بنفش مدتی کاراته را رها کردم و به دنبال والیبال رفتم. در این مدت که والیبال کار می‌کردم خیلی قد کشیدم و پدر پیشنهاد داد که والیبال را دنبال نکنم. دیدم حرف پدر منطقی است و اگر این قد کشیدن ادامه پیدا می‌کرد می‌توانست مسیر آینده زندگی‌ام را تغییر دهد برای همین دوباره به سراغ کاراته رفتم.
بلبل فاطمیون
غلام‌علی فصیحی ملقب به بلبل فاطمیون از بدو تولد تاکنون که 43 ساله است در ایران زندگی می‌کند. پدر و مادرش اهل ولایت غزنی و منطقه جاغوری هستند. آن‌ها یک سال قبل از تولد او از مزارشریف به ایران مهاجرت کرده‌ و در محدوده گلشهر مشهد ساکن شدند. یک بار در سال 1374 قصد برگشت به افغانستان را داشته‌اند و همه چیزشان را فروختند، اما نتوانستند از هم جواری امام رضا(ع) دل بکنند و ماندنی شدند. غلام‌علی در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمده است. 5برادر و 2خواهر دارد و اولین فرزند خانه است. پدر و مادرشان نام همگی را از اهل بیت(ع) انتخاب کرده‌اند زیرا این خانواده با اهل بیت(ع) عجین شده‌اند.
خیریه‌ای بزرگ در مغازه‌ای کوچک
وارد مغازه که می‌شوی چیزی توجهت را جلب نمی‌کند. یک چهاردیواری کوچک ساده می‌بینی با اجناسی که توی طبقه‌ها چیده شده‌اند، همین. به ظاهر تفاوتی با دیگر مغازه‌ها ندارد اما در پشت صحنه آن فعالیت‌های زیادی در جریان است. اینجا شبیه پایگاهی کوچک شده است برای انجام فعالیت‌های عام‌المنفعه در محله. یک خیریه جامع و بزرگ برای کمک به نیازمندان محله که حالا خیلی‌ها آن را می‌شناسند. مجید اسلامی، جوان دغدغه‌مند ساکن خیابان سرخس کاسب خوش‌نام این مغازه کوچک است که سال٩٥ با هدف اجرای همین ایده‌ها و فعالیت‌ها آن را به راه انداخته است.
عروسک‌های دست‌ساز فاطمه خانم شخصیت دارند
خانواده عرب اهوازی چندسالی است به مشهد مهاجرت کرده‌اند. در اینجا غریبند و تنها دلخوشی‌شان همسایگی آقا امام رضا(ع) است. فاطمه خانم عروسک می‌سازد، عروسک‌هایی زیبا که برای او عزیزند و هر کدام اسم و شخصیت مخصوصی دارند و لباس‌ زیبای اقوام ایرانی را پوشیده‌اند. این عروسک‌ها در فضای مجازی مورد استفبال قرار گرفتند و از نقاط مختلف کشور سر درآوردند.
آینده روشن با حرکت قلم
نازنین نوروزی 16سال دارد. او از 14سالگی متوجه استعداد و علاقه‌اش به نقاشی و طراحی می‌شود. حالا دانش‌آموز رشته گرافیک در هنرستان شده و در این مدت کوتاه آثار زیادی بر روی شیشه، بوم، پارچه و سفال کشیده است. نازنین در تفسیر قرآن هم رتبه اول استان را در بین مدارس دارد. به جز این‌ها به نوشتن هم علاقه دارد و به‌طور افتخاری برای روزنامه جام جم در ضمیمه «نوجوانه» آن می‌نویسد.
گپ و گفتی با عکاس حرفه‌ای و مؤسس گروه «هر روز گلشهر»
صفحه هر روز با گلشهر با هدف فعال کردن جوانان مهاجر افغانستانی در حوزه عکاسی راه‌اندازی شد. طرح را با یک دوره 100 ساعت عکاسی در گلشهر آغاز کردیم. خروجی عکس‌ها رضایت‌بخش بود. تصمیم گرفتیم فضایی برای انتشار آن پیدا کنیم و دیدیم هیچ فضایی به اندازه فضای مجازی و اینستاگرام قابلیت ارتباط وسیع با مخاطب را ندارد.