سید مصطفی قدمگاهی میگوید: اولین مداح یام را در سال 1375 در مسجد ولی عصر(عج) محلهمان انجام دادم. نوجوانی هفدهساله بودم ترس و اضطراب تمام وجودم را فراگرفته بود اولش کمیسخت بود اما وقتی چهرههای مشتاق بچهمحلها و عزاداران منتظر را دیدم مداح ی را با همان ریتم و آهنگی که بارها و بارها تمرین کرده بودم ادامه دادم. مداح ی که به پایان رسید با صلوات همه عزاداران مسجد روبهرو شدم. چند نفری از بزرگان مجلس به پدرم تبریک گفتند روزها و سالهای بعد مداح ی ماه محرم را ادامه دادم و الان 25سال است که افتخارم مداح ی برای امام حسین(ع) است.
داستان و روایت درباره محرم و عزاداری هایش زیاد است. البته این روایت ها این روزها فراموش شده و هیئتی های قدیمی دست وپا شکسته چیزهایی در ذهنشان باقی مانده است. یکی از این خاطرات مربوط به عباس شمر است. این عباس شمر، اوایل انقلاب، خیمه گاه کربلا را بعد از نماز ظهر عاشورا آتش می زد. محافظانی داشت که مردم را کنترل می کردند تا از غیظ و خشم به او آسیبی نزنند. یک سال غافل شدند و مردم، عباس شمر را کشتند. یکی از عالمان شنیده بود که این آقا شهید شده. رفته بود کربلا. شبی در خواب او را دید که می گوید: « امام حسین(ع) آمد دیدنم و شفاعت مردم را کرد و گفت این مردم به عشق من احساساتی شدند؛ از آن ها درگذر.» دستگاه امام حسین(ع) این است؛ بد را خوب می کند.
سیدعلی حسینی که اکنون 15سال از فعالیتش در قرائت و اذان میگذرد سال گذشته مقام ممتاز مسابقات کشوری نیروهای مسلح را در رشته اذان کسب کرده است. او که متولد 1380 است توانسته مقامهای مختلفی را در مسابقات استانی و کشوری کسب کند. با حسینی از ساکنان محله آبشار همکلام شدیم تا از علاقه و رمز موفقیت خود بگوید.
هفته گذشته نهمین سالگرد درگذشت مردی بود که در این شهر غریب بود، اما همه عمر ساده و بیریا به مجاوران و زائران حضرت رضا(ع) خدمت کرد. مرحوم حاجرضا انصاریان، از کسبه قدیمی صنف پارچهفروشان سرای عالی (خیابان شهیداندرزگو) و مداح اهلبیت(ع)، به صلوات خاصهای که از او به یادگار مانده است، شناخته میشود. البته حاجرضا هربار میخواست در یک کلام خودش را معرفی کند، میگفت: «من پناهنده حضرتم!»
محمدتقی صداقت پیرغلام محله آبکوه میگوید: زمانی را در اتوبوسرانی خدمت میکردم و پس از آن در شهرداری مشغول به کار شده و در همانجا نیز بازنشست شدم. گرچه در طول عمر خود فعالیتهای زیادی کردهام و حرفههای مختلفی مانند آرایشگری، بنایی، جوشکاری و برشکاری را یاد دارم اما همواره نوحهخوانی را از واجبات زندگیام دانستهام. در بسیاری از مساجد مشهد نوجهخوانی کردم، حتی برای مردم روستاهای اطراف هم اینکار را انجام دادهام. همچنین برای هیئتهایی در قوچان، کاشمر، فیضآباد، فردوس و یزد نوحهخوانی کردهام.
سید محمد تقی رضوی، مداح قدیمی چهاربرج را همه اهالی محل میشناسند و بارها و بارها همراه و همگام با مداح یهای سوزناکش عزاداری و سینهزنی کردهاند، سید که بیش از 50سال از عمرش را به مداح ی برای امام حسین(ع) گذرانده، معتقد است که با نظر و لطف امام رضا(ع)، نوکری خانه و مداح ی در وصف ارباب نصیب او شده است. سید چهاربرجی شاگردان زیادی را تربیت کرده که هرکدام از آنها الان برای خودشان یک پا مداح هستند، علی اسلامی نژاد یکی از این افراد است که از سن 12سالگی مداح ی را آغاز کرده و علمگردانی هم میکند. این دو مداح از دونسل متفاوت، ما را با آداب و رسوم اهالی چهابرج در آغاز ماه محرم و عزاداری امام حسین(ع) آشنا میکنند.
خانهای کوچک که هر سال ماه رمضانها تبدیل به محفل قرآنی ومعنوی جمع و جور میشود. اهالی اینجا میآیند و از روز اول تا شب سیام ماه رمضان قرآن میخوانند. حسن آقا علاوهبر روضهخوانی و مداح ی، مؤسس و سرپرست مجمعالذاکرین متوسلین به حضرت ابالفضل(ع) هم هست. او در این مجمع به افراد مداح ی را آموزش میدهد. چند سالی هم هست که مداح حرم امام رضا(ع) شده و شبهای ماه رمضان تا سحر صدای او توی صحنها میپیچد.