دنیوی میگوید: کفشهای طرح چرمی چینیها قیمت کمی داشت و مردم با تصور اینکه چرم هستند، آنها را میخریدند اما هنوز مدت زمان زیادی نگذشته که کفش خراب میشد.
با زیاد شدن واردات کفش چینی، رضا نادمی ورشکست میشود، اما او خانهاش را میفروشد تا چکهایش را پاس کند و اعتبارش در بازار خراب نشود.
دیوانهای حافظ و سعدی و میرزادۀ عشقی جزو جدانشدنی مغازۀ کفاش ی استاد محمد است و در زمانهای بیکاریاش، ناخنکی به هرکدامشان میزند و به قول خودش کیف میکند.
کفاش قدیمی پایین خیابان شبها را تا صبح رویهکاری میکرده و روزها به سینما و جنگل میرفته است.
کفش ملی که ۵۷ سال پیش چکمه سربازان ارتش شوروی را تأمین میکرد، حالا فقط به خاطرهای در ذهن دوستدارانش تبدیل شده است و نه حتی کفش پایشان.
آخرین نسل از گیوهدوزهای مشهد است و اگر او دست به دوختودوز نبرد، دوختن گیوه بهشکل سنتی بهخاطرهها و تاریخ میپیوندد. درباره علیاکبر حمامی صحبت میکنیم. کسی که این روزها بیماری و تولیدات کارخانهای و کفشهای برند دیگر به او اجازه نمیدهند در بازار کفش جولان دهد، اما 62سال بازار گیوه را قبضه کرده بود.
سید محمدجواد فانی در 18سالگی نشان استادشاگردیاش را از بسیج محله سیدی (پایگاه بسیج کمیل، مسجد بیت المهدی(عج)) گرفته است. با این نوجوان موفق محله سیدی همراه شدیم تا در ادامه از کارش بیشتر برایمان بگوید.
سید جواد از 8سالگی به کارگاه کفاش ی آمده است. هدف او در ابتدا فقط گذراندن تعطیلات تابستان بوده اما کمکم برایش اینکار جدی شده است. او اکنون در سن 18سالگی میگوید که میخواهد در آینده به عنوان شغل دومش کفاش ی را ادامه بدهد: آن روزها برای اینکه در کنار پسرداییهایم باشم به کارگاه کفاش ی آمدم. آنها چند سال از من بزرگتر هستند و با هم رفاقت خوبی داریم.