محله کوی دکتری

محله
منطقه ۱

کوی دکتری

محله کوی دکترا یا بهشت در گذشته به شفتالوزار معروف بود؛ در واقع بخشی از محل، باغ و زمین‌های کشاورزی و بخشی دیگر آن بیابان بوده است. این محله از حدود سال ۱۳۴۰ به‌تدریج وارد بافت شهری شد. وجه‌تسمیه کوی دکترا به سکونت تعداد زیادی از پزشکان در این محله برمی‌گردد، بعد‌ها خیابان‌های این قسمت ابن‌سینا نام گرفت و محله نیز به بهشت معروف شد.

 

محله کوی دکتری
خواستگاری ساده بعد از زیارت امامزاده
با خوانده‌شدن خطبه عقد پیوندی جاودان بین این زوج جوان شکل گرفت اما بخش شنیدنی ماجرا این است که محمد در آن روز حتی حاضر نشد از مرخصی استحقاقی‌اش استفاده کند، مبادا کار زمین بماند. محمد رفعتی دراین باره می‌گوید: روز عقدمان، روز شیفتم بود. معمولا روز کاری ما از ساعت هفت صبح امروز تا هفت صبح فرداست و من می‌دانستم روز عقدم باید در محل کارم حاضر باشم. برای همین روز قبل آرایشگاه ساده‌ای رفته بودم. خانواده هم قرار بود کت و شلوارم را با خودشان بیاورند. وقتی برای گرفتن مرخصی ساعتی نزد مافوقم رفتم و گفتم قرار است در مراسم عقدی که در حرم برگزار می‌شود حاضر شوم، باور نمی‌کرد عقد خودم باشد و من سر خدمتم باشم!
کتاب‌فروشی فلسطین محل رفت‌و‌آمد شاعران بنام مشهد بود
کتاب‌فروشی فلسطین که‌‌ حوالی نیم‌قرن قبل در چهارراه دکترا پا گرفته، جایی است که خیلی از دانشجویان و درس‌خوان‌های دیروز و حتی امروز از آنجا خاطره‌ها دارند‌. یکی از اولین کتاب‌فروشی‌هایی که امانت‌دادن کتاب را در مغازه‌اش باب کرد. گواه این ادعا پرده‌نوشته‌ای است که سال‌ها سر در کتاب‌فروشی‌اش مردم را به کتاب ‌و کتاب‌خوانی دعوت می‌کرد: آهای مردم نازنین، کتاب کرایه می‌دهیم. روالی که با گذشت سال‌ها هنوز ادامه دارد. ‌از محمد اقبال می‌گوییم.
خیاطی که دل‌ها را به هم می‌دوخت
مرحوم علی اصغری بیش‌از 50سال پیش بود که به این محل آمد. او خیاطی را از مدت‌ها قبل پیش استادانی چون حاج‌آقا قدیریان و آقای همتیان فرا‌گرفته بود. البته علی‌آقا از آن‌ها فقط دوخت‌ودوز یاد نگرفت، بلکه درس قرآن را هم از آن‌ها آموخته بود. بعد از اینکه خوب این حرفه را فراگرفت، زیرزمین منزلش را مغازه کرد و تا وقتی توان کار کردن داشت، همان‌جا به خیاطی مشغول بود.
چابک سوار خراسانی گوی قهرمانی کشور را از سوارکاران پایتخت ربود
جوان‌ترین عضو تیم ملی سوارکاری است. دوبار موفق به شکست رکورد قهرمانی پرش با اسب شده است. یک‌بار در نوزده‌سالگی در مسابقات قهرمانی کشوری جوانان پرش با اسب اول می‌شود و بعد از 28سال جام قهرمانی را از دست پایتخت‌نشین‌ها می‌رباید. دومین‌بار ‌در آبان‌ سال 1400 بعد از 48سال، طلسم سوارکاری خراسان رضوی را با دریافت مدال طلا می‌شکند و جام قهرمانی کشور در رده بزرگسالان را در این رشته ورزشی برای استان و مشهد به ارمغان می‌آورد.
خیابان ابومسلم؛ کوچه مسجد قدیمی قائم (عج)
خیابان ابومسلم در منطقه یک و در محله کوی دکتری(بهشت) قرار دارد. این خیابان به معابر مهمی مانند دانشگاه، بولوار احمدآباد، سلمان‌فارسی، پاستور، بابک، بهشت، احمد آباد3، قائم، احمد آباد7، احمدآباد5 و همچنین قائم20 متصل است. به گفته قدیمی‌های محله در گذشته به مجموع این معابر شفتالوزار می‌گفتند. محلاتی که خانه‌هایش بیشتر ویلایی و باغ‌مانند و متعلق به طبقه متمول بوده است.
تابلویی که هیچ‌وقت پایین نیامد
رجب زاده از هجده سالگی دوباره پیش پدرش بازمی گردد که حرفه اش تهیه خامه قالی بوده است. در همین زمان‌ها دوباره به صورت شبانه، تحصیلش را پی می‌گیرد؛ چراکه میلش به مطالعه بیشتر از آن بوده است که رفتن پی حرفه و شغل، هوای کتاب خواندن را از سرش بیندازد. این علاقه سال ۵۷ به بار می‌نشیند و کتابفروشی «انتشارات امام» در خیابان ابن سینای مشهد پامی گیرد تا برای سال ها، مکانی جمع وجور و نقلی، اما پررمزوراز برای اهل فضل و دانش باشد.
کلیدساز امین
به گفته مجید جومند، کلیدسازی کاری بی‌سروصدا و تمیز است. او توضیح می‌دهد: حرفه ما همان‌طور که یک هنر و مهارت است، کاری فکری نیز هست. به این معنا که با دیدن قفل باید متوجه مشکل به وجود آمده شویم. این‌کار با تجربه به دست می‌آید. موضوع آن‌چنان اهمیت دارد که گاهی ممکن است یک فرد یک قفل را نزد چندین قفل‌ساز و کلیدساز ببرد و کسی متوجه مشکلش نشود.