اهدا عضو

اعضای بدن صالح صالحان به دیگران زندگی را هدیه داد
مادر صالح، هنوز باور ندارد پسرش را از دست داده است اما همین مادر، در دلش آرامش دارد و می‌داند بخشی از وجود صالح هنوز زنده است. هر بار که یاد قلب او می‌افتد که در سینه دیگری می‌تپد، یا پوستش که مرهمی برای درد سوختگان شده، کمی تسلی پیدا می‌کند.
من دوباره زنده شده‌ام!
بعد از اهدای عضو؛ شادی کاظمی خواب پدرشوهرش، مرحوم محمدجواد ادبی، را می‌بیند که به او می‌گوید: من ۲۹روز است دوباره زنده شده‌ام و چند‌باری این جمله را تکرار کرد.
مریم می‌گفت دوست دارد اعضای بدنش را اهدا کند
مریم رحمانیان در چهل‌و‌شش‌سالگی براثر افت ناگهانی فشار خون به کما رفت و چشم‌ها، کلیه‌ها، کبد و پوستش به ۶‌بیمار زندگی دوباره بخشید. او در زمان حیاتش عنوان می‌کرده دوست دارد بتواند جزو اهداکنندگان عضو باشد.
علی اسعدی، فوتسالیستی که پیش از وفاتش جان‌بخشی کرده بود
علی اسعدی، ورزشکار پرتلاش مشهدی اگرچه به آرزویش رسیده بود و موقعیت خوبی داشت اما یک تصمیم بزرگ گرفته بود و آن هم اعلام آمادگی و پذیرفتن اهدای اعضای بدن خود پس‌از مرگ بود.
سجاد شکری‌زاده زندگی هشت بیمار را نجات داد
زینب‌کریم‌پور مادر سجاد می‌گوید: فکر کردم حالا که سجاد نیست و کل خانواده و دوستانش و یک محله داغ‌دار پرکشیدنش هستند، چقدر خوب است که با اعضای بدنش، جانی دوباره به آدم‌های دیگر ببخشیم.
ریحانه بهشتی، با اهدای اعضاء بدنش بهشتی شد
ریحانه بهشتی شد. این بهترین تیتری است که می توان برای «ریحانه بهشتی» استفاده کرد. بانوی ورزشکار مشهدی که پس از مرگش با اهدای اعضاء بدنش بسیاری را از مرگ نجات داد.
بانوی شهید حادثه تروریستی کرمان به ۴ نفر جان بخشید
نفسِ مادر جوان مشهدی در انفجار کرمان به شماره افتاده بود، اما قلبش سرِ ایستادن نداشت. همان قلبی که چند روز پس از این حادثه تروریستی در تن نوجوانی پانزده‌ساله در تهران تپشش را از سر گرفت.