حاشیه شهر

دنیای شیرین «یاسمین»
سال اول دبستان انعطاف بدنی یاسمین مورد توجه دبیر ورزش قرار می‌گیرد و او از طرف مدرسه امام علی(ع) به کلاس ژیمناستیک در همین محله ساختمان فرستاده می‌شود توی یک سال در مسابقات مختلف چند مدال کسب می‌کند اما پس از مدتی مربی متوجه می‌شود که یاسمین در رشته‌های رزمی هم استعداد دارد و برای استعدادیابی به باشگاه رزمی در همین منطقه معرفی می‌شود. ته همه این پشت‌کار، تلاش و تمرین‌ها می‌شود مدال‌های طلا و برنز و نقره که یاسمین توی مسابقات مختلف در ناحیه و استان و کشور کسب کرده است.
ووشوکار از حریف شکست نمی‌خورد، به خودش می‌بازد
سال‌های زندگانی استاد سیدعلی معراجی از شش‌سالگی به این سو همواره با ورزش رزمی همراه بوده است. او سال‌ها در قامت ورزشکار مبارزه می‌کرده و بعد از اتفاق ناگواری که هنوز آثار آن بر پیکر او هویداست، ترجیح داده وارد صنف مربیان شود. حالا با همکاری نهادهای مختلف منطقه تمام تلاش خود را برای ارتقای ورزش و اخلاق نوجوانان صرف می‌کند. او هم‌اکنون استاد ووشو با کمربند مشکی دان5 است و البته ریاست شورای اجتماعی محله خواجه ربیع را هم برعهده دارد.
پای رویای دختران ایستاده‌ام
فاطمه عزتمند، مربی جوان و پرانرژی دخترهای رزمی‌کار پورسیناست. او تا چند سال پیش یک مربی ساده و معمولی بود در منطقه‌ای دیگر. اتفاقی گذرش به این نقطه از شهر می‌افتد و استعداد این بچه‌ها را که می‌بیند تصمیم می‌گیرد در پرورش آن‌ها سهمی داشته باشد. آن‌قدر درگیر این بچه‌ها می‌شود که محل زندگی‌اش را هم به پورسینا تغییر می‌دهد.
آینده سازِ خود ساخته
اصلا استعداد مهم نیست. خود من این تجربه را داشتم و در دام این اشتباه نمی‌افتم. استعدادیابی مسئله‌ای تخصصی است و به صورت حرفه‌ای باید آن را انجام داد. در برخی از افراد این استعداد ذاتی است و با آموزش تکنیک‌ها فرد به موفقیت می‌رسد. اما در برخی از افراد استعداد وجود ندارد اما علاقه شدید به این رشته باعث می‌شود تا با تمرینات مستمر و دلسرد نشدن به نتیجه برسد. دو نکته برای من دارای اهمیت است. اول خانواده با حضور او در کلاس‌ها موافق باشند و دوم هنرجو بیماری خاصی نداشته باشد.
طبیبِ خادم
شاید بهترین عنوانی که بشود برای «سیدرضا گلشاهیان» انتخاب کرد (پزشک مهربان محله) باشد! پزشکی که همّ و غمش مردم حاشیه هستند و دردهایشان. پزشکی که می‌توانست در دیگر نقاط شهر مطب داشته باشد، اما قید درآمد بیشتر را زد و به این سوی شهر آمد. او اکنون حدود 50 درصد مراجعانش را رایگان ویزیت می‌کند. علاوه بر ویزیت رایگان، فکری هم برای افرادی که هزینه خرید دارو‌ها را ندارند کرده است. صندوقی در مطب گذاشته است که هر وقت بیماری نتوانست هزینه دارو را بپردازد آن هزینه از طریق صندوق پرداخت شود.
مدرسه‌ غیرانتفاعی اما غیر پولی!
ماجرای مدرسه مهر1396 با اقدام علی عدالتیان و مرحوم پدرش آغاز شد. مدرسه‌ای که رویکردی متفاوت نسبت به مدارس معمولی دارد. متفاوت نه فقط به این دلیل که بچه‌های بی‌بضاعت و باهوش در آن حق تحصیل دارند، بلکه از این نظر که غیرانتفاعی است، اما حتی ریالی از کسی گرفته نمی‌شود. متفاوت‌تر از این نظر که همه‌چیز در مدرسه حتی پول سرویس، پول درمان، پول کتاب و فرم مدرسه و حتی رهن خانه دانش‌آموزان داده می‌شود و عجیب‌تر از همه موارد اینکه با پول خمس اداره می‌شود؛ خمس دارایی علی عدالتیان و پدرش که اجازه شرعی‌اش برای خرج در راه تربیت توسط آیت‌ا...سیستانی صادر شد.
خطرات معبر خاکی برای دانش‌آموزان
در سال‌های اخیر محدوده سیدی به‌ویژه بولوار صبا رشد بسیار زیادی کرده است، اما به نظر می‌رسد صبا56 که در انتهای آن تابلوی شهید قاسمی37 نصب شده از این پیشرفت‌ها به طور کامل جا مانده است. همسایگی این خیابان با زمین‌های بایر آستان قدس و خاکی بودن آن به نظر از جمله دلایل عقب‌افتادگی این معبر و محروم بودن آن از حداقل‌ زیرساخت‌هاست.