خانواده ژینا تصمیم گرفتند برای پیشرفت بیشتر بچهها در این رشته به مشهد بیایند اما آمدن آنها به مشهد همزمان شد با شیوع کرونا و ژینا تنها مدت کوتاهی فرصت کرد در سالن حمیدی با اکرم حصاری یکی از مربیان مشهدی تمرین کند. البته او پس از آن با همراهی خواهرش نگین تمرین را رها نکرده است.
زهرا اکبری یک خاطره منفی اما تأثیرگذار در زندگی ورزشیاش را اینگونه روایت میکند: در آن زمان هر چند برای مسابقههای مدارس و ناحیه بازی میکردم، اما آنقدر اعتماد به نفسم بالا بود که به اردوی تیم ملی و... فکر میکردم. سال اول راهنمایی بودم که برای مسابقههای المپیاد کشوری بازی میکردیم در آن مسابقهها باختیم و مقامی کسب نکردیم. یادم میآید مربیمان به من گفت: تو نمیخواهد ورزش کنی. در این ورزش هیچی نمیشوی؛ این حرفش ملکه ذهنم شده بود و به جای اینکه دلسردم کند سبب شد تا خوب تمرین کنم.
من هیچ وقت احساس نکردم که در فعالیتهای روزانه از دیگر بچهها عقب میمانم. هرچند بعضی وقتها افرادی باعث ناراحتیام میشدند اما ناامید نمیشدم. به یاد دارم برای ورود به دبستان با مشکلات بزرگی روبه رو بودم. مدیر مدرسه من را ثبت نام نمیکرد. این قضیه خیلی ناراحت کننده بود، اما هیچ وقت دلسرد نشدم.
فاطمه میری توضیح میدهد: آن زمان که دانشجو بودم فاصله خانه تا دانشگاه را با یکی از همکلاسیهایم با دویدن طی میکردیم. این باعث شده بود تا قدرت بدنی و آمادگی جسمانیام در سطح خوبی باشد. در دانشگاه هم رشتههای مختلف ورزشی را تمرین میکردم. به طور کلی از هر فرصت برای ورزش استفاده میکردم. ورزش کردن نه زمان خاصی میخواهد و نه امکانات خاصی. از کوچکترین زمانها میتوان برای این امر استفاده کرد.
برای موفق و شادبودن حتما نباید همهچیز مهیا باشد، بلکه میشود با کمترین داشتهها هم آرامشی داشت که خیلیها برای بهدستآوردنش حاضرند هزینه بپردازند. کاری که زهرا سالاری باوجود داشتن معلولیت، در حق زندگیاش کرد، حکم همین جملات را دارد. دختر توانیاب محله پنجتن پولدار نیست، اما ارادهای بزرگ دارد؛ ارادهای که او را در چهاردهسالگی به اردوهای تیمملی والیبال نشسته کشورمان رساند و با تلاشش در این اردوها تا حدی درخشید که نامش در فهرست اعزامیهای مسابقات پاراالمپیک2021 توکیو قرار گرفت، اما سنوسال کم مانع شد.
برای اثبات تواناییهایش کاری نبوده که نکرده باشد و عنوانی نبوده که به دست نیاورده باشد اما باز هم در مشهد ارگان و تیمی پیدا نشده که از مبینا سادات غفاریان و دیگر ورزشکاران بااستعدادی مانند او پشتیبانی کند. این ورزشکار 15ساله والیبال فقط 6سال است که رشته ورزشی والیبال را بهطور حرفهای آغاز کرده، اما در همین مدت او با داشتن 190سانتیمتر قد، لقب بلندقامتترین دختر نوجوان ایران را به دست آورده است.
امید مرتضایی از بدو تولد نه صدایی را میشنیده و نه قدرت تکلم داشته. با وجود این از همان اول شور و انگیزه زیادی برای زندگی کردن داشته است. او در کودکی به مدرسه ناشنوایان میرود و تا کلاس ششم درس میخواند. بعد هم هر کار مؤثری که فکرش را بکنید انجام میدهد تا کمک خرج خانواده باشد از بنایی بگیرید تا باربری. اما نقطه پررنگ زندگی امید، ورزش کشتی است. از نوجوانی فعالیتش را شروع میکند و کلی مدال استانی و کشوری هم کسب میکند اما مهمترین مدال او مدال برنز مسابقات جهانی کشتی ارمنستان است.