هنر دوستان فرهاد هوشیار را با آهنگ «آفرینِ فردوسی» میشناسند؛ خواننده و نوازنده جوانی که تلاش میکند تا در دنیای علاقهاش یعنی موسیقی به آنچه میخواسته و میخواهد برسد.
وقتی نام پورعطایی یا گروه موسیقی بیدل به میان میآید ذهنها به سمت غلامعلی پورعطایی و نواهای ماندگار او میرود و این افتخار بزرگی برای بازماندگان پورعطایی است.
جواد احمدپور هنرمند محلۀ گاز سالهای زیادی از محضر استادان بزرگ موسیقی ایران و خراسان بهره برده و با شاعرانی، چون محمد قهرمان نشست و برخاست داشته است.
حبیبالله حاصل هنرمندی هندی بود که به عشق حافظ و سعدی در جوانی به ایران آمد و با وجود سفرهای زیاد در نهایت ساکن مشهد شد.
ابراهیم رحمانی را شاید بتوان یکی از آخرین بازماندههای نسل سحرخوانان دانست که با رواج وسایل ارتباط جمعی فرصتی برای آموختن سحرخوانی به نسل بعد پیدا نکرده است.
احمد قربانی، یکی از هنرمندان مشهدی، همسایه ما در محله صیاد شیرازی است؛ هنرمندی که شاید صدایش را بارها و بارها از رادیوخراسان یا شبکههای مختلف استانی و ملی شنیده باشید.
یک روز آرزوی دیدار با بزرگانی مثل کیهان کلهر و حسین علیزاده را در دل داشته و روز دیگر پا را از آرزوهایش هم فراتر گذاشته و کنار این بزرگان سنتور نواخته و آواز خوانده است. او حالا سرپرستی گروهی به نام «خسروان» را برعهده دارد و در این گروه در کنار خوانندگان قهاری مثل «سالار عقیلی» مینوازد و هنرنمایی میکند.احسان انوریان تاکنون سه آلبوم موسیقی را روانه بازار کرده است. «پیدای پنهان» با صدای سالار عقیلی، «چنگ عشق» با صدای جاهد ملکزاده و «رنجنامه نسلی سوخته» که ارکستری از سازهای زهی است و خاطرات، دغدغهها و رنجهای 25سال زندگی هنری احسان را با زبان موسیقی بیان میکند.