جوان

 روح «روح‌بخش» در یکشنبه خونین مشهد آسمانی شد
شهید سیدمحمد روح‌بخش‌باغی در هفده‌سالگی، وقتی شور مبارزه داشت، در 9و10دی سال1357 خودش را از پایین‌خیابان به بیت آیت‌الله شیرازی رسانده بود تا اعتراضش را با حضور در راهپیمایی بیان کند. او روز یکشنبه، دهم دی، بعد از مدت کوتاهی شعاردادن در چهارراه شهدا، هدف گلوله رگبار مسلسل قرار گرفت و با اصابت تیر به سرش به شهادت رسید.
اصلاحِ رایگانِ نیازمندان؛ کار زیبای آرایشگر محله الهیه
مسعود رحمتی اولین آرایشگاه محله الهیه را دایر کرده است. او می‌گوید: «هرکس وارد آرایشگاه من می‌شود، اصلاح شده به خانه‌اش برمی‌گردد و اصلا مهم نیست که چقدر پول در جیبش دارد. خدا را شکر، همیشه هم نتیجه کار‌های خیر را دیده‌ام و با اینکه مغازه رهن است، هزار مدل قسط و خرج و برج در زندگی‌ام وجود دارد و آرایشگری تنها حرفه و هنر من است، ولی تاکنون هیچ گاه بی‌پول نبوده و همیشه امور من گذشته است».
زورخانه‌‌های محله پایین خیابان با حضور پیش‌کسوتان و جوانان تعطیلی ندارد
زورخانه شهدا در محله عیدگاه جزو قدیمی‌ترین زورخانه‌ها محسوب می‌شود و پیش‌کسوتان پیشتر از آن استفاده می‌کردند، اما استقبال جوان ان باعث شد زورخانه دیگری در محله پایین‌خیابان مخصوص تمرین و آموزش جوان ان و به همان سبک زورخانه شهدا با نام استاد ریاحی به‌وسیله شهرداری مشهد در مجموعه ورزشی وحدت افتتاح ‌شود. 2مکانی که این روزها تنها زورخانه‌های اطراف حرم مطهر رضوی هستند.
مینی‌ولووی «کاربخش» در خیابان‌های مشهد
مصطفی کاربخش، جوان محله شهیدآوینی که از کودکی ماشین‌های چوبی می‌ساخت، ‌اکنون موفق به ساخت یک مینی ولوو شده است.
از دل جلسه خانوادگی محله رسالت، هیئتی پا گرفت که امروز نامدار است
هیئت فاطمیون مشهدالرضا(ع) در دل یک محله کم‌برخوردار شکل گرفته است، این هیئت کاملا مردمی است. سابقه پاگرفتن این هیئت مذهبی به محرم سال1387 برمی‌گردد که گروهی از جوان ان محله با همه چالش‌هایی که پیش‌رویشان بود، سنگ‌بنای آن را با عشق گذاشتند. گروهشان مختص آدم‌های خاصی نیست و ورود همه افراد آزاد است. فقط هرکسی به آن وارد می‌شود، باید عشق به خدمت داشته باشد.
هرکاره، قدیمی‌ترین سوغات مشهد
بیش از ۲۰ سال است که مغازه صنایع دستی در مقابل پارک کوهسنگی داریم و با وجود اینکه بیشتر دیگ‌های سنگی می‌فروشیم، اما در کنار آن ظروف سنگی دیگر مانند قندان، بشقاب‌های تزئینی، هاون و... که همگی تولیدی ماست نیز برای فروش وجود دارد.
غلام‌حسین بر بال پرنده‌های سفید
در صورت نجیب مادر غمی عجیب نشسته است. غمی که از همه مخفی‌اش می‌کند و بعد از این همه سال، خودش را با مرور خاطراتش سرگرم می‌کند. خیلی وقت‌ها پنهانی یک دل سیر با عکس پسرش صحبت می‌کند و این‌طور دلش آرام می‌شود. معتقد است؛ این همه سال خدا صبر فراق را داده اما هنوز هم یاد پسر در ذهن و دلش جای دارد؛ رفتارهایش، کارهایش، حرف‌ها و خنده‌هایش. پدر هم صبورانه از مردمداری فرزندش غلام‌حسین می‌گوید، اینکه پسرش با آن سن کم هوای فامیل و دور و بری‌ها را داشت و همیشه به دیدارشان می‌رفت. پسر جوان 19ساله‌ای که در سال67 درست 40روز قبل از اعلام آتش‌بس جنگ ایران و عراق به شهادت می‌رسد.