نوجوان

پهلوان پروری در تنها سالن ورزشی محله فردوسی
جعفرقادرآبادی آموزش گروه سنی بزرگسالان را برعهده دارد. می‌گوید: این ورزش بر پایه تقوا و انسانیت است. با این ورزش جوان‌ها دچار آسیب‌های اجتماعی نمی‌شوند. جوانان مناطق محروم و حاشیه شهر هیچ دلخوشی‌ای جز ورزش ندارند. اگر همت این مربیان نبود این سالن تعطیل می‌شد و احتمالا جوانان درگیر اعتیاد و بزهکاری‌های دیگری می‌شدند که می‌تواند باعث فروپاشی خانواده‌ها شود.
در راه مسابقات ژاپن
محمدطاها عیدی آن‌قدر در کاراته زبده و آب‌دیده می‌شود که در همان سن کم وقتی پا به میدان مسابقات می‌گذارد، بیشتر حریفانش را در همان راند اول ناک‌اوت‌ می‌کند و درنهایت هم قهرمانی مسابقات کشوری و رقابت‌های بین‌المللی را به‌دست می‌آورد. ورزشکار محله اقبال این روزها با پنج ساعت تمرین در خانه و باشگاه، خودش را برای مسابقات آسیایی که زمستان امسال در ژاپن برگزار می‌شود، آماده می‌کند.
رسیدن به کمربند سبز در یک سال
«پرستش دانا» دختر موفق محله طرق است که با وجود ورود یک‌ساله‌اش در ورزش کونگ‌فو توانسته دو مقام استانی را در کارنامه‌اش داشته باشد. او به این ورزش علاقه بسیاری دارد و تا کمربند سبز پیشرفته است. پرستش در کلاس پنجم دبستان تحصیل می‌کند و در کنار درس، ورزش را هم ادامه داده است.
یخچال دست‌ساز علیرضا
علیرضا غلامی از آن دسته دانش‌آموزان کوشا است که تنها به درس خواندن اکتفا نکرده و با آزمون و خطای زیاد موفق شده است مرزهای خواستن تا توانستن را پشت سر بگذارد. علیرضا کلاس نهم مدرسه خواجه نصیرالدین طوسی محله کوی مهدی است. با همت و اراده‌اش دستگاهی را اختراع کرد و یکی از شرکت‌کنندگان در جشنواره خوارزمی سال گذشته بود و موفق شد در استان رتبه دوم را از آن خود کند.
میراث نورمحمد برای مبین درپور
مبین چهارده‌ساله چند ماه است برای تحصیل در دبیرستان خواجه‌نصیر طوسی و آموختن تخصصی علم موسیقی به مشهد آمده است. ظاهر و رفتارش همچون دیگر دانش‌آموزان مدرسه است اما با همه نوجوان ی، افکار و گفتارش همچون یک هنرمند باسابقه است. بزرگ‌ترین آرزویش توجه بیشتر مردم و مسئولان به موسیقی نواحی است و اینکه بتواند در موسیقی ایران حرفی برای گفتن داشته باشد، اما نگرانی‌های به‌حقی دارد: نگرانی از اینکه مردم کار او را دوست نداشته باشد نگرانی برای فراموش شدن سبک موسیقی نواحی که ده‌ها سال پدربزرگش برای معرفی آن زحمت کشیده.
کاپیتان 14ساله «ابرار»
اشکان بشیان تعریف می‌کند: برای اینکه پدرش بتواند او را به فوتبال علاقه‌مند کند، برای تولد دوسالگی‌اش به او توپ هدیه داده است. «هنوز خردسال بودم که پدرم من را در مدرسه فوتبال ثبت‌نام کرد. مربی با توجه به سن‌وسال کم و نداشتن توانایی جسمانی از پدرم خواست اسمم را در کلاس ژیمناستیک بنویسد تا بعد از اینکه توانایی بدنی‌ام بیشتر شد، به فوتبال برگردم.انعطاف، سرعت و آمادگی جسمانی که در ژیمناستیک به دست آوردم، تأثیر مثبتی برایم داشت.»
اعجوبه ای با آی کیوی مجهول
خانه‌‌ای در حاشیه  شهر مشهد، محل زندگی فرزندانی است که «شگفت‌انگیز»، شایسته‌ترین کلمه برای توصیف آن‌هاست و والدینی که به‌معنای واقعی کلمه، عمر و سرمایه خود را برای آموزش بچه‌ها گذاشته‌اند. پرهان هشت‌ساله، مهر سال گذشته، کلاس اول را ثبت نام کرد و در خرداد، کنار پسرهای کلاس‌ششمی آزمون داد.