در ضمیر ناخودآگاهمان نشسته است، نمیتوانیم بگوییم خانم گرگه، گرگها در ذهن ما همیشه آقا هستند و خورشید همیشه خانم، کمتر کسی است که ترکیب «خورشید آقا» را بپسندد. از گذشتههای دور این طور در ذهنمان نشسته که کنار واژههای زیبا، از لفظ خانم استفاده کنیم. شهرها هم یکی از آن واژههای زیبا هستند که از دیرباز مونث بودهاند، به همین خاطر شهرها با هم پیمان خواهرخواندگی میبندند نه برادرخواندگی. شهرها چون دخترانی هستند که گرچه هر روز با مشکلات مختلف دست به گریبانند، هیچگاه دست از تلاش برای زیباتر شدن برنمیدارند. تمیزی، لطافت و مهربانی شهرها مرهون همین حس دخترانه است. دخترانی که داستان زندگیشان را در ادامه آوردیم، همانهایی هستند که به حس دخترانهشان اعتماد کردند و توانستند در وادی علم، ادب و هنر افتخارآفرینی کنند.
شاگرد اول مدرسه بود و حس کنجکاوی و ذهن خلاقش تنها با درس خواندن اشباع نمیشد؛ بنابراین اولین قدم را برای کارهای فرهنگی برداشت. عضو هلال احمر و بسیج مدرسه شد و در ادامه راهاندازی کتابخانه را به عهده گرفت. اکنون سالها از آنزمان میگذرد و محدثه رشید در بیستوهفتسالگی دختری است که علاوهبر دریافت جوایز در جشنوارههای مختلف دانشآموزی همچون ورزشی و قرآنی توانسته است در حوزه اشتغالآفرینی، آموزشی و پرورشی نیز گام بردارد و عضو فعال و پویای خانواده خود باشد. با این بانوی بسیجی که ساکن محله پروین اعتصامی است به مناسبت روز دختر همکلام شدیم.
چند هفته قبل، زمانی که مینا دانشآموز رشته تربیت بدنی هنرستان فنی و حرفهای فاطمةالزهرا در محله پنجتن، عازم مسابقات رزمی کشوری در لرستان میشد، تصورش را نمیکرد یکی از پرافتخارترین رقابتهای ورزشی خود را پشت سر بگذارد. او با کنار زدن همه مشکلاتی که در مناطق کمبرخودار سد راه دختران است بین رزمیکاران شرکتکننده کیکبوکسینگ کمربند طلا را از آن خود کرد.
رئوف پاشایی متولد سال1392در محله ابوطالب (موسوی قوچانی) است. خودش با زبان کودکانه میگوید: با شاهنامه قبل از اینکه مدرسه بروم آشنا شدم. پدر و مادرم بهویژه مادرم علاقه زیادی به خواندن شاهنامه داشتند. مادرم داستانهای شاهنامه را برایم میخواند و من با علاقه گوش میکردم. در کلاس دوم زمانی که خواندن و نوشتن را یاد گرفته بودم شعرهایی از زال، سیمرغ، رستم و سهراب را برای خانواده و اطرافیان می خواندم و آنها تشویقم میکردند.
حنانه نیکرفتار 19سال بیشتر ندارد اما با هنرش برای خودش کسب و کار خانگی راهانداخته است و درآمد خوبی هم دارد. از کودکی علاقه و استعداد ذاتی به نقاشی داشت اما با ورود به هنرستان هنر، عرصههای جدیدی به رویش گشوده شد و هنرهای مختلفی را تجربه کرد طوریکه اکنون با صرف پشتکار و خلاقیت، کارهایی فراتر از سن و تجربهاش انجام میدهد و ظرافت و زیبایی نهفته در آثارش باعث شده است آنقدر سفارش کار داشته باشد که دنبال فروش در فضای مجازی نرود.
ترنم کلاس یازدهم رشته تجربی دبیرستان مصلی نژاد است و امسال موفق شده است به مرحله دوم المپیاد زمین شناسی کشوری راه پیدا کند. او سال گذشته هم در المپیادهای شیمی و زیست شناسی موفق بوده و مرحله اول را به خوبی پشت سر گذاشته است. او معتقد است کنکور و المپیاد نمی توانند اهداف مشترک یک نوجوان باشند و باید یکی از این دو را انتخاب کند. بی شک قبولی در المپیاد خطر بیشتر و احتمال قبولی کمتری دارد و فردی باید این مسیر را دنبال کند که این موفقیت را در توان خود می بیند.
این نوجوان جهادی که هنگام شیوع کرونا در دوخت ماسک و تهیه بستههای معیشتی نیز حضور فعال داشته است، برای نیازمندان و محرومان در تهیه و توزیع غذای گرم هم مشارکت دارد. میگوید: من در حالت عادی روزی هفتاد هشتاد هزار تومان خرج میکنم اما از وقتی اردوهای جهادی میرویم، خرج خودم را به 20هزار تومان رساندهام و باقی این پول را کنار میگذارم تا در اردوهای جهادی صرف نیازمندان کنم.