نشستن شاه اسماعیل بر اریکه قدرت، یک نقطه عطف در تاریخ مشهد است و تبدیل آن به یک کلانشهر از همین مقطع زمانی شتاب گرفت.
دوچرخه وقتی به ایران آمد که مردم سنتی و عوام جامعه آن را وسیله شیطان و یا ابزار جادو مینامیدند. با وجود این راه افتادن دوچرخه در شهرهای ایران طولی نکشید.
مردم هجوم میآوردند برای دیدن شتر و موهایش را میکندند! بعد منتقلش کردند به مزرعه نمونه. من خودم بعد از آنکه خادم شدم، هفت تا هشت سال هر سال به دیدنش میرفتم.
کفش ملی که ۵۷ سال پیش چکمه سربازان ارتش شوروی را تأمین میکرد، حالا فقط به خاطرهای در ذهن دوستدارانش تبدیل شده است و نه حتی کفش پایشان.
برادران خیامی با سختی، چهارصدتومان سرمایه اولیه، صرف تجهیز کارواش میکنند و نخستین شراکتشان را سقف و ستون میزنند.
اسناد میگویند از سال زلزله تا هفت سال بعد، بهترتیب دارالسیاده و گنبد حرم مطهر، مسجد گوهرشاد، مدارس پریزاد، بالاسر، دودر و پایینپا تعمیر میشوند.
مشهد طوس هم از روز پیدایش آن و در روزگاری که تشیع هنوز در ایران استقرار نیافته بود، مورد احترام و مزار و مطاف دینداران و روشندلان این سرزمین بوده است.