عسکریه مانند دیگر بناها و مدارس مرحوم عابدزاده است که در شکلگیری عقاید سیاسی و مذهبی و هویتبخشی به بافت تاریخی که در آن واقع شده نقش مهمی داشته و دارد. همین امر هم مسئولان میراث فرهنگی استان را مجاب به ثبت آن در فهرست میراث ملی کرد.
برای نگریستن به قامتشان، باید سر را تا جایی که امکان دارد، بلند کرد، گردن را به پشت چسباند و بعد همین طور عقب عقب رفت و چشم چرخاند. مشهدیها حتما میلهای کورههای آجرپزی را در شهر دیده اند و بارها و بارها از عظمت و بلندی اش شگفت زده شده اند.
«محمدحسین پارسایی دامن سبز» متولد ۱۳۰۲ در زابل بود و هرچند که سه چهارم عمرش را در آن خطه گذرانده بود، اما چارک آخرش را ساکن شهرک ابوذر شده بود تا لقب کهنسالترین ساکن این شهرک را در اختیار گیرد. بارها از طرف افراد مختلف پیشنهاد گفتگو با وی داده شده بود، اما هر بار به دلیلی یا دستور سردبیر برای پرداخت به سوژهای زماندار یا تنظیم نشدن زمان وی با کارهای من و در این اواخر بیماری چندین و چند ماهه او این دیدار وگفتوگو محقق نشد تا اکنون مجبور شوم برای دانستن درباره اویی که لقب کهنسالترین فرد ساکن شهرک ابوذر و همچنین آخرین بازمانده قیام «یاعلی» سیستان را در اختیار داشت، در مراسم ختمش به سراغ خانوادهاش بروم.
در قدیم امنیت و حفاظت از اموال عمومی و خصوصی، اقتضا میکرد اطراف شهر برج و بارو داشته باشد و تردد تنها از معابر مشخصی انجام شود. این معابر همان دروازههای شهر بودند. مشهد قدیم در دوره افشار، 8 دروازه داشت؛ تقریبا برای هر محله، یک یا دو دروازه تعبیه شده بود و همه این دروازهها محل آمد و شد بودند، به جز یکی!
شاید اگر این بنا که براساس شواهد بیش از ۷۰۰ سال عُمر دارد، متعلق به فرنگیها بود، جدا از اینکه بنا را لایِ زرورق نگه میداشتند و به حال و روزش میرسیدند، که کرور کرور گردشگر از سرتاسر دنیا برای دیدن آن شال و کلاه کنند.
حمامی قدیمی در کوچه شهید محسن کاشانی۸ به نام حمام باغ قرار داشته که ابتدای دهه70 تخریب و جای آن را بوستان سرسبزی گرفته است. روبهروی حمام گودالی بوده است که به آن «گوشله» میگفتهاند و کودکان در این گودال بازی میکردهاند. آبانباری نیز در نزدیکی حمام قرار داشته که دیگر اثری از آن نیست و جایش ساختمان ساخته شده است.
همه شهرها از بناها و عمارتهای قدیمیشان هویت میگیرند؛ بناهایی که شاید دیگر اثری از آنها باقی نمانده باشد؛ مانند بازار بزرگ مشهد که بین سناباد و نوغان و در همسایگی حرم مطهر حضرت رضا(ع) شکل گرفته بود. در این بازار بیش از 10سرا و راسته با تنوع شغلی وجود داشت و نام هر بازار از شغل آن گرفته میشد؛ همچون بازار حکاکها، سنگتراشها، مسگرها، کفاشها، آهنگرها و... . این بازار بزرگ قدیمی در دورههای مختلف تخریب شد و فقط بخش کوچکی از آن با نام بازار فرش مشهد بهجای مانده است.






