حوزه مرمت حرم همزمان با کتابخانه پایهاش گذاشته شده است و تا کنون ادامه دارد. در اسناد دوره صفویه نیز که دخل و خرج کتابخانه را نوشته جایی به هزینه ملاصحافباشی اشاره کرده که نشان میدهد از دوران صفویه کارمندانی این کار را انجام میدادهاند.
شهروندان محله آزادشهر که قبل از انقلاب آریاشهر نام داشت، مسافران مینیبوس انقلاب شده بودند. آن زمان آزادشهر محلهای دورافتاده از شهر محسوب میشد که دسترسی ساکنانش به شهر به واسطه فاصله زیاد و کمبود وسایل نقلیه خیلی راحت نبود، یک مینیبوس بود که مسافران محله تا مرکز شهر را هر روز جابهجا میکرد، انقلابیها در روزهای منتهی به انقلاب، مسافران این مینیبوس شده بودند، مقصدشان مرکز شهر و هدفشان رسیدن به تظاهرات بود.
خیابان سرخس یکی از خیابانهای قدیمی و هویتی مشهد است. این خیابان مرز منطقه5و6 قرار گرفته و از پنجراه پایین خیابان به صورت اُریب جدا میشود و خودش را تا چهارراه قهوهخانه عرب میرساند. پیرمردهای با تجربهای در این خیابان به چشم میخورند که هر کدام در حُجره زهوار در رفتهای شغلی را سر پا نگه داشتهاند و لقمه نان حلالی را در میآورند. اگر نام این خیابان به گوشتان خورده و اطلاعی از مشاغل این خیابان ندارید؛ این گزارش را از دست ندهید.
بابانظر ۱۰ یا همان خیابان میثم شمالی در ابتدای محله رده واقع شده است. در گذشته قلعهکهنه، قلعه گنابادیها، قلعه نو، قلعه خردو، قلعه منتقی (محمدتقی)، قلعه حاجرمضان و... جزیی از همین محله رده بوده است.
قبرستان خردو تا سال1345 محل دفن اهالی محله نوغان به شمار میرفت، اما در گذر زمان و با شکلگیری قبرستان بهشت رضا(ع)، این قبرستان نیز مانند دیگر قبرستانهای کوچک محلی متروک و تخریب شد، بهطوری که اکنون دیگر اثر و نشانهای از آن وجود ندارد. نکته متفاوتی که در ارتباط با قبرستان خردو وجود دارد، مسجد این قبرستان است که با وجود گذشت بیش از نیمقرن، هنوز هم در محله پابرجاست.
در منطقه ثامن مشهد 40حمام بزرگ و کوچک وجود داشت و دسترسی به حمام آسان بود، اما بستن بار و بنه و اجرای مراسم مخصوص عید، حمامکردن را مثل هفتخان رستم کرده بودند.
مدیران شهری سالهاست به این نتیجه رسیدهاند که فضاهای محلی باید به گونهای باشند که یک اثر هنری جنبه هویتبخشی برای آن محله و منطقه را داشته باشد. اتفاقی که پای هر رهگذری را ناخودآگاه سست کند و آنها را به این فکر بیندازد که این شخصیت چهکسی است و به نظر میرسد اثر هنرمند بنام مشهدی، محمدحسین مأموریان، این اتفاق را رقم زده است.