بست و بستنشینی در تاریخ مشهد قدیم مفهومی سنتی بر پایه اعتقادات مردم بوده است. به باور خیلیها، بست به مکانهای خاصی گفته میشود، اما در فرهنگهای لغت به حریم امنی گفته شده است که انسان در پناه آن از تعرض مصون میماند. در لغتنامه دهخدا نیز با معانی مختلفی آمده است؛ ازجمله پناهجستن به مرقد امامزاده، یا پناهگاهی که مردم در آن متحصن میشوند و نیز محوطهای که اگر مقصری وارد شود، حکومت به او دست نمییابد. مکانهای بستنشینی بقاع متبرکه و مزارهای امامزادگان جزو مکانهایی به شمار میآمد که ضابطان و عمال و حکام حکومت نمیتوانستند به آن تعرض کنند و کسی را از آنجا بیرون بیاورند.
همزمان با روز بزرگداشت خواجوی کرمانی، نفیسترین نسخه خطی موجود در گنجینه رضوی رونمایی شد.
مولدی که برای اولینمرتبه به شهر مشهد و خراسان وارد میشود، مخصوص حرم مطهر امامرضا(ع) است.
این بانوی اهل طالقان میتوانست تابلو و سکههای یادگاریاش را به بالاترین قیمت به مجموعهداران دنیا و در حراجیهای معروف به فروشد، اما تصمیم به وقف آنها گرفت.
بقالیهای قدیم فقط جنس نمیفروختند، سفرههای خالی را هم پر میکردند. دفترهای نسیه همیشه به روی اهل محل باز بود.
کانون نشر حقایق اسلامی در محله چهارباغ این روزها به مغازه فروش تولیدات پلاستیکی تبدیل شده است. دیدن سقف با ستونهای چوبی هنوز هم حالوهوای برگزاری جلسات آن زمان را برای مخاطب در ذهن به تصویر میکشد.
بازارچه وقفی این کوچه به نام بانیاش، یعنی حاجآقاجان، شناخته میشود و مهر خورده است. بعضی قدیمیها هم آن را به نام «آقبابا»میشناسند. حاجآقاجان ملاک بزرگ نوغان بود که در اواخر دوره قاجار بهواسطه هنر و اعتبار فامیلیاش با دربار و همچنین با مهربانی و دست خیرش در نزد مردم بسیار محبوب بود.