امیر مهدی از کودکی استعدادش را برای یادگیری نشان داده است؛ مادر که ذوق یادگیری فرزندش را میبیند تمایل پیدا میکند آموزشهایش را بیشتر و منسجمتر کند. خانم دربر میگوید: «امیرمهدی چهار سال داشت که برای دوچرخهسواری بیرون میبردمش.
هنگامی که از خانه خارج میشدیم آیهالکرسی و دعای فرج را زمزمه میکردم. بعد از چند روز دیدم که پسرم همین دعاها را با خودش تکرار میکند. خیلی خوشحال شدم و با همفکری همسرم تصمیم گرفتیم که آموزشهای دیگری از جمله حفظ قرآن را برایش شروع کنیم.»
آن روزها جذام خوره زندگی خیلیها شد. افتاد به جانشان و همه آرزوهایشان را بلعید. اما جذام برای «مدینه نیستانی» و «عباسقلی انباز» و فرزندخواندهشان غلامحسن نیستانی یک عزم دوباره بود. همه اهالی محله طلاب دیده بودند عباسقلی را جذام زمینگیر نکرد.
عباسقلی با همسرش مدینه نیستانی، دختر زیباروی کدخدای روستای نیستانه بجنورد که جذام داشت خوشگلیهایش را میخورد، نیتشان یکی شد برای ساخت مسجد. سال 1347 آجربهآجر مسجد را در ورودی صحن حیاط خانهشان روی هم چیدند با این نیت که در آن به روی مردم باز باشد، برای نماز و عبادت و عزاداریهای مذهبی و درراهماندهها و خستگان راه. سالها در پس هم گذشتند تا آن مسجد سیمتری شد یک بنای هزارمتری با نام مسجد و حسینیه حضرت موسیبنجعفر(ع).
عباسقلی سال1375و مدینه بعد از او به سال 1392 با دنیا وداع کردند اما نامشان به عنوان واقف و بانی روی کاشی فیروزهای طاق بلند مسجد حک شده است و تا همیشه میماند.
جنب وجوش جوانان محب امامحسین(ع) درحالی در زیر پوست شهر جریان پیدا کرده است که سادگی و بیریابودن کارشان موجب شده است روزبهروز به خیل مشتاقان اضافه و صف سربازان و احیاگران در این موکبها بزرگ و بزرگتر شود. موکبهایی که از حدود یکسال پیش با فروکشکردن شیوع کرونا دوباره جان گرفتهاند و هرشب جمعه در نقاط مختلف شهر پذیرای مردم میشوند. یکی از نقاط ثابتشان در اطراف حرم مطهر هم خیابان شهید نوابصفوی۱۰ است.
سیدمولا مردی مخلص و بیپیرایه بود که نامش به نام امام حسین( ع) مهر شده بود و ناداری او را از میزبانی زائران امام هشتم غافل نکرده بود؛ مردی که خودش را وقف هیئت سیدالشهدا( ع) کرده بود و درِ خانهاش در محله قدیمی قبر میر در پایینخیابان به روی زائران حضرت رضا( ع) باز بود.سیداحمد گلابگیران که میان هیئتهای مذهبی و مردم کوچه و بازار به سیدمولا معروف بود، در ساخت یکی از درهای چوبی حرم نیز مشارکت داشت تا یادگارش در حرم مطهر رضوی نیز باقی بماند.
تلاوت قرآن را از زمانی که به پیشدبستانی و دبستان قرآنی رفت شروع کرد و بهدلیل علاقهاش در کنار روانخوانی حفظ کلامالله مجید را هم شروع کرد. علیرضا معصومی سیزدهساله حافظ جزء30 قرآن کریم چهار سال پیاپی در مسابقات آموزش و پرورش ناحیه3 مقام آورده است. این ساکن محله امام خمینی(ره) در حال حاضر زبان و مفاهیم عربی را در مسجد محلهاش به کودکان و نوجوانان علاقهمند آموزش میدهد.
کوچه شهید حسنی در محله رضائیه از معابر مهم و کلیدی این محدوده است. این کوچه از میانه محله و در کنار دیوار راهآهن آغاز میشود و تا بولوار ولایت ادامه دارد. از این کوچه، هم شهدای زیادی برخاستهاند و هم قهرمانهای ورزشی در آن پرورش یافتهاند. خانواده شهید سیدعباس حسنی از سالهای دور در این محله و کوچه ساکن شدهاند. هممحلهایها میگویند در وصیتنامهاش نوشته که دلش میخواهد همانند آقا ابا عبدالله الحسین(ع) بدنش تکه تکه شود و به شهادت برسد که همانطور شده و به آرزویش رسیده است.
کوچه به رسم هر ساله مشکیپوش شده است. از همان خانه اول، پرچمهای «باز این چه شورش است» و «یا حسین(ع)» خبر از عزاداری اباعبدالله (ع) در این نزدیکی میدهند. در یکی از خانهها از دهه اول محرم تا انتهای دهه دوم به روی عزاداران باز است؛ خانه صدیقه سادات قریشی معروف به بیبی کلاتی. خانهای در محله امیرالمؤمنین(ع) که برای مراسم عزاداری و ولادت ائمه(ع) درنظر گرفته شده است و هر کس بخواهد مراسم روضه و مولودی برگزار کند، در خانه بیبی را میزند.