این اولینبار است که یک روان درمانگر برای بازیدرمانی به یکی از مراکز منطقه6 در محله محمدآباد آمده است. مدرسه استثنایی کوثر، مدرسهای است برای کودکان این منطقه که نیازهای ویژه دارند و آموزش به آنها اصول ویژهتری را هم میطلبد و بازیدرمانی یکی از آنهاست. هفته گذشته با کمک اداره فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه6، اولین جلسه بازیدرمانی با حضور جمعی از این کودکان در مدرسه کوثر واقع در محله محمدآباد تشکیل شد تا خانوادهها و کودکان این منطقه هم بدون پرداخت هیچ هزینهای از این آموزشها بهرهمند شوند.
تا سال۱۴۰۰، نام محله کوی۲۲بهمن، اسوههای دفاعمقدس بود.با شروع جنگتحمیلی؛ برخی خوزستانیها ناگزیر به مهاجرت و در شهرکی در محله کوی۲۲بهمن که بعدها «مجتمع شهیدبهشتی» نام گرفت، ساکن شدند. این شهرک ۲۱۳هزارمترمربعی، ۴۴ بلوک و ۱۳۵۰ واحد مسکونی دارد. فعال بودن بازارچه محلی محصولات جنوب، دکههای فلافل و سمبوسه رنگ و بوی خاصی به محله بخشیده است.
علی موسوی از سیزدهسالگی فوتبالش را از کوچهپسکوچههای شهرک شهید بهشتی مشهد مشهور به شهرکعربها آغاز کرد و بعدها مرزهای خوشبختی را با درخشش در استقلال، بایرلوکوزن و تیم ملی فوتبال درنوردید. موسوی حالا دوران بازنشستگی و سکوت خبری را پشتسر میگذارد و به قول خودش «میخواهد در آرامش باشد».
درست از کلاس هشتم ابتدایی سرودن شعر را شروع میکند. میگوید که فقط قالب مثنوی را دوست دارد و مضامین اشعارش هم بیشتر اخلاقی و تعلیمی هستند. چند بیتی را میخواند. آنقدر استخواندار و قوی هستند که بهسختی میتوان باور کرد یک دختر هفده ساله آنها را سروده باشد. گپ و گفتی با یگانه رضایی در کتابخانه آیتالله قزوینی در محله محمدآباد داشتیم. شاعر جوان همین محله که از کودکی عضو کتابخانه بوده است. او یکی از دلایل علاقهاش به کتاب، مطالعه و نوشتن را هم همین کتابخانه میداند. البته خانواده و مطالعه مستمر پدر و مادرش هم در ایجاد این علاقه نقش بسزایی داشتند.
شمایل شهید حسین صادقی در همان ابتدای ورود به خیابان، روی دیواری بلند دیده میشود. او یکی از اهالی همین محله بوده که سال ١٣٦٢ در عملیات خیبر در جزیره مجنون به شهادت میرسد. ابتدای امسال به درخواست اهالی و مشارکت اداره فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه6 شمایل او روی دیوار این محله نقش میبندد. کوچهای که سالها با نام ٢٢بهمن یا کوی صادقیه شناخته میشد اما حالا مدتی است که به نام یکی از شهدای محله نامگذاری شده است.
از همان دوران کودکی با قرآن انس میگیرد و آرزوی حفظ آن در وجودش شکل میگیرد. مدتی از این آرزو دور میماند تا اینکه عزمش را جزم میکند و ظرف یک سال و نیم میتواند حافظ کل قرآن شود. زهرا ملکی بیرجندی متولد سال ١٣٨١ ساکن محله اسوههای دفاع مقدس، حالا علاوهبر حفظ قرآن، مدرک مربیگریاش را هم گرفته و حفظ قرآن را در مسجد شهرک پردیس به بچهها رایگان آموزش میدهد تا به قول خودش زکات علمش را بپردازد.
نام زنان شهید را شاید کمتر از نام مردان شنیده باشیم، زنانی که در هشت سال جنگ تحمیلی دوشادوش مردان مبارزه میکردند. شهید زری موسوی یکی از همین زنان است. زنی از خطه آبادان که همسرش را سالها پیش از جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ایران از دست داده بود و طالب تک فرزندش را با کار در زمینهای کشاورزی و باغهای نخل بزرگ میکرد، اما آنطور که طالب میگوید یک روز ظهر تابستان زمانی که کنار تنور مشغول پخت نان بوده بر اثر اصابت ترکش شهید میشود و طالب ١٢ساله مادرش را هم از دست میدهد. طالب که معلولیت جسمی دارد و کاری از دستش برنمیآید، حالا ٥٤سال سن دارد.
اولین چیزی که با ورود به این خانه توجهم را جلب میکند عکس قاب شده آویزان به دیوار است. محمد توی این عکس انگار هنوز زنده است و نفس میکشد با همان لبخند روی لب و نگاه گرم و گیرا که به نقطهای نامعلوم دوخته شده است. ناخوداگاه این بیت توی سرم مرور میشود: (هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق!)
محمد قدمگاهی شهید نیروی انتظامی است که دوازدهم تیرماه سال١٣٨٧ در روستای لار سیستان و بلوچستان توسط اشرار به شهادت میرسد.