سعیده زنبوری تعریف میکند: بهطورکامل فلج شده بودم. تنها چیزی که زنده بود، مغزم بود. پنجسالم که شد، کمکم توانستم دستهایم را تکان بدهم.
تا سال۱۴۰۰، نام محله کوی۲۲بهمن، اسوههای دفاعمقدس بود.با شروع جنگتحمیلی؛ برخی خوزستانیها ناگزیر به مهاجرت و در شهرکی در محله کوی۲۲بهمن که بعدها «مجتمع شهیدبهشتی» نام گرفت، ساکن شدند. این شهرک ۲۱۳هزارمترمربعی، ۴۴ بلوک و ۱۳۵۰ واحد مسکونی دارد. فعال بودن بازارچه محلی محصولات جنوب، دکههای فلافل و سمبوسه رنگ و بوی خاصی به محله بخشیده است.

محمدحسین ماضینژاد و سجاد دشتی، ۲ فوتبالیستیاند که از زمینهای آسفالتی شهرک شهید بهشتی به بازیهای استانی و تیمهای کشوری راه پیدا کردند.
دود پاره هیزمهای سوخته در هوا گیج میخورد و عطر چای زغالی و قهوه عربی را به مشام میرساند. صدای نوحه عربی تمام شهرک شهیدبهشتی را در بر گرفته است.
موذن و سحرخوان قدیمی شهرک شهید بهشتی بیش از ۳۰ سال است که هر روز در وعدههای مختلف نماز اذان میگوید.
مراسم آیینی سینیگردانی «عرس القاسم» حدود چهاردهه بیوقفه در شهرک عربها برگزار میشود.
ما بچههای قد و نیمقد با دمپاییهای پلاستیکی به مشهد سفیدپوش و برفی رسیدیم. آنقدر از دیدن برف برای اولینبار ذوقزده شده بودیم که خستگی جنگ و خانه به دوشی از خاطرمان رفته بود.
داستان مهاجرت خرمشهریها و آبادانیها به مشهد با یک واقعه دردناک گره خورده است و حالا میتوان ادامه جنگ را بر درودیوار شهرک عربهای مشهد دید.