حاجمحمد جعفری، جایی در نوجوانی سرنوشتش به مشهد کوک میخورد تا در شکلگیری صحنههای انقلابی مشهد سهیم باشد. کارنامه انقلابیاش جای خالی ندارد و هنوز پاسدار انقلاببودنش مثل رودی در زندگیاش در جریان است.
محله حجاب ازمحلات پررفتوآمد محدوده قاسمآباد است وبولواری به همین نام نیز از دل آن میگذرد.این محله که زمان نادرشاه، یوسفیه خوانده میشد،قدمت شهرنشینی چندانی ندارد و ازحدودسال ۱۳۶۵بهتدریج سکونت درآن آغاز شدهاست. بوستان نیلوفرآبی بزرگترین ومحوریترین بوستانهای این محله است.
در مجتمع گلایل، افرادی از همه اقشار جامعه زندگی میکنند؛ کسانی که در حوزه علمیه درس میخوانند یا در نیروی انتظامی مشغول کارند و زن و شوهرهای مسن یا زوجهای جوان. مدیر مجتمع میگوید: ارتباط با اقشار مختلف جامعه، خیلی سخت است. وقتی قرار است برای مجتمع تصمیمی بگیریم، باید رضایت همه را داشته باشیم. خانمی اینجا ساکن است که پسرش در کارهای قضایی مربوطبه ساختوساز فعالیت میکند و اگر کاری حقوقی داشته باشیم، میتواند به ما و اهالی کمک کند.
خیابان حجاب17 در محله رازی واقع شده و مزین به نام شهیدحسین هریری است. این خیابان در سیر تاریخی شهر مشهد تا سال1365 جزو محدوده شهری محسوب نمیشد، اما پس از آن بهتدریج وارد بافت شهری شد. از ویژگیهای این خیابان میتوان به تراکم جمعیت و سکونت خانوادههای رزمندگان دفاعمقدس اشاره کرد که باعث فعالشدن برنامههای فرهنگیومذهبی مساجد شده است. وجود کاربریهای مذهبی، فضای سبز، آموزشی و ورزشی باعث شده است تا گروههای سنی گوناگون و خانوادههای بسیاری به این محدوده جذب شوند و مرکز محلهای امن با حضور اهالی در همه ساعات روز به وجود آورده است.
دختر نوجوان خوشانرژی روایت ما، همان سالها با محسن میرجلالی، بچه مو بلند و درسخوان آسایشگاه فیاضبخش که مادرش همه دنیایش را برای پیشرفتش میدهد، وصلت میکند. سال ها بعد از ازدواج، امیرعلی پسر ارشدشان عضو تیم ملی میشود و مقام قهرمان قهرمانان آسیا را در رشته بسکتبال بهدست میآورد. امیررضا پسر دومشان هم که در جناح حمله بسکتبال خیلی استعداد دارد، قهرمانی لیگ جوانان خراسان را از آن خود میکند و تازگیها به اردوی تیم ملی هم دعوت شده است.
مادرش زهرا خانم میگوید: از وقتی کمیل دو سه ساله بود، در خانه ما جوراب پیدا نمیشد، او همه جورابها را در هم میکشید و با آنها توپی برای فوتبال بازیکردن درست میکرد. از نهسالگی هم زندگی او فوتبال است و هرکاری کردهایم تا به آرزویش برسد، اما افسوس که بچه بااستعدادی مثل کمیل هم برای دیدهشدن در مدارس فوتبال باید پول خرج کند!
ورزش باستانی به بازوی درشت و سینه ستبر نیست. پیشکسوتان به ما میآموختند وقتی بیرون هستید طوری سر به زیر راه بروید که دیگران فکر کنند با یک دست شما را میاندازند، یعنی ادعایی نداشته باشید. ولی وقتی داخل سالن هستید با توجه به سن و سال و مدت زمانی که ورزش میکنید از کسوت خودتان دفاع کنید همانطور که مرشد از شما داخل گود دفاع میکند.
حدود یکسال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ارتش تصمیم گرفت که کارمندان مشهدیاش را خانهدار کند. آن زمان طبق طرحهای تفصیلی مصوب که معروفترینش طرحی موسوم به خازنی بود، شهر مشهد باید به سمت غرب گسترش پیدا میکرد.
در همان سال فاز اول این اراضی که درست وسط بیابانهای اطراف روستای قاسمآباد بود، به ارتشیها تحویل داده شد. زمینهایی که هرکدام 300تا 350 متر بود. بعد از انقلاب کار ساخت خانهها تمام و شهرکلشکر به صورت رسمی افتتاح شد. آن هم در جایی که به گفته خودِ اهالیاش بیابانی لمیزرع بود و کسی امیدی به آبادی این محله نداشت.