محله فرهنگیان

محله
منطقه ۱۰

فرهنگیان

محله فرهنگیان نامش را از شرکت تعاونی فرهنگیان که اولین بانی ساخت‌وساز خانه در این محدوده بوده، گرفته است. با ساخت‌وساز منازل تعاونی توسط این شرکت، آموزش‌ وپرورشی‌ها و کارمندان دانشگاه فردوسی در دهه۷۰ به قاسم‌آباد آمدند. محله فرهنگیان یازدهمین محله پرجمعیت مشهد است.

محله فرهنگیان
گذرگاه پیاده دکتر حسابی
کوچه دکتر حسابی شمالی11 یک پیاده‌راه کوچک است که به بوستان ماهور منتهی می‌شود. این کوچه یک مرکز تجاری فعال هم دارد که محل تردد روزانه اهالی برای تأمین مایحتاج روزانه است. یک زمین ورزشی روباز هم در این کوچه قرار دارد که صدای هیجان و شادی بچه‌ها اغلب از آن شنیده می‌شود. ساختمان سرای محله هم در انتهای این کوچه است. پیش از این وعده افتتاح این ساختمان تا اواسط پاییز داده شده بود اما هنوز به سرانجام نرسیده است. این سرا قرار است محل استقرار شوراهای اجتماعی محلات منطقه باشد.
دنیای گل‌ها در بزرگ‌ترین بیمارستان تخصصی سرطان مشهد
خرداد 1394 که کلنگ ساخت مجموعه‌ای در محله فرهنگیان و در خیابان شریعتی47 به زمین خورد، بیشتر ساکنان اطراف فکر می‌کردند قرار است یک مجتمع آپارتمانی یا فروشگاه بزرگ دیگری ایجاد شود. نمایان شدن تدریجی ساختمان با نمای نیم‌کره‌ای، فرضیه ساخت مرکز خرید را قوت بخشید، اما خیلی زود اهالی متوجه شدند قرار است در این مکان بزرگ‌ترین بیمارستان تخصصی سرطان شهر توسط انجمن خیریه حمایت از بیماران سرطانی مشهد ساخته شود.
دونده بلندپرواز
خاطرات کودکی یلدا صفائیان پر است از همراهی‌هایش با پدر در کوه‌های هزارمسجد و زمین‌های شالیزار برنج. در آن طبیعت‌گردی‌ها، آقای صفائیان به دخترش می‌گفت: تو هم مثل من استعداد ورزش داری. خودش غیر ازآنکه به اقتضای شرایط زندگی کوهنورد و طبیعت‌گرد بود، والیبال هم کار می‌کرد. بعد که به مشهد آمدند دخترش را به سالن دوومیدانی استاد باغبان‌باشی در مجموعه ورزشی شهید بهشتی برد و گفت از او امتحان بگیرند. یلدا تعریف می‌کند: گفتند کفش مناسب نداری، نمی‌شود امتحان بدهی. گفتم خب کفش‌هایم را درمی‌آورم. اشتیاقم را که دیدند اجازه دادند با همان کفش‌ها امتحان بدهم.
چطور یک داستان‌نویس شویم؟
حسین عباس‌زاده می‌گوید: هر نویسنده برای به‌دست‌آوردن این هنر، مسیری را طی می‌کند و تجربه این مسیر به رشد او کمک می‌کند. فردی که می‌خواهد در این مسیر حرکت کند، باید به 3نکته توجه کند؛ بخواند، بنویسد و پشتکار داشته باشد. اگر کسی این ویژگی‌ها را نداشته باشد، نویسنده نمی‌شود. خواندن داستان‌های زیاد، نقد و بررسی آن‌ها و پشتکار در نوشتن به خلق داستان‌های جدید کمک زیادی می‌کند. نویسنده در بلندمدت به نتیجه می‌رسد و نباید انتظار داشته باشد در مدتی کوتاه به نویسنده‌ای معروف و شناخته‌شده تبدیل شود. کلاس‌های داستان‌نویسی فقط مسیر را کوتاه‌تر می‌کنند.
روزهای سخت مهران جبرائیلی در  اورژانس کرونایی‌ها
گان یک‌سره است وقتی آن را می‌پوشیم، بیمار نمی‌تواند به‌راحتی ما را تشخیص دهد و ارتباط مستقیم و روانی ما با بیمار کم می‌شود و فقط به ‌طور روزمره باید کارهایمان را انجام دهیم. در حالی‌که بیمار به این ارتباط و گرفتن روحیه از طرف دکتر و پرستار نیاز دارد. از طرفی خود این لباس‌ها بسیار گرم هستند و باید ساعت‌ها در شیفت کاری آن‌ها را می‌پوشیدیم. درآوردن و دوباره پوشیدن آن‌ها خیلی سخت‌تر بود. ساعت‌ها لب به غذا نمی‌زدیم یا سرویس بهداشتی نمی‌رفتیم. لباس‌ها اندازه‌بندی نداشتند برای بعضی‌ها بزرگ بودند و برای بعضی کوچک. این چیزها سرعت کار را کاهش می‌داد ولی چاره‌ای هم نیست.
کوچه مسجد حضرت عباس(ع)
کوچه عریض و طویل شاهد10 از یک بوستان با زمین ورزشی فنس‌کشی شده شروع می‌شود. بیشتر زمین‌های این محدوده متعلق به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی بوده‌اند که به اشخاص یا شرکت تعاونی‌های سازمان‌های مختلف واگذار شده‌اند تا مجتمع‌های مسکونی ریز و درشتی را در دو سوی آن بسازند. اما دیگر ارگان‌ها هم جزو مالکان اولیه این زمین‌ها بوده‌اند. این کوچه از محوری‌ترین کوچه‌های محله فرهنگیان است که فضای سبز آن مانند یک نوار سبز تا بولوار شریعتی و شهید رفیعی ادامه پیدا می‌کند.
گزارشی از روند واکسیناسیون کرونا در مرکز آموزش بهورزی
مهدی صدیقی، روابط عمومی مرکز بهداشت شماره یک می‌گوید: در مرکز آموزش بهورزی از 7 و نیم صبح تا ۷ و نیم شب برای بیش از 800نفر در یک روز پیامک ارسال می‌شود. انجام واکسیناسیون نیز توسط 4گروه دونفری شامل «ثبات» و «واکسیناتور»به علاوه یک پزشک و یک ناظر که درمجموع یک گروه 10 نفره را در این مرکز تشکیل می‌دهند انجام می‌شود. اما می‌گوید هنوز اتاق خالی و فضای مناسب در این مرکز هست و اگر گروهشان بزرگ‌تر باشد می‌توانند سرعت بیشتری به واکسیناسیون بدهند.