محله بالاخیابان

محله
منطقه ثامن

بالاخیابان

محله بالاخیابان

محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خرده‌محلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمی‌گردد. آب خیابان و بیشترین قنات‌های مشهد از این محله وارد شهر می‌شده و باغ‌ها و باغچه‌های اعیان‌نشین‌ها را آبیاری می‌کرده است.

محله بالاخیابان
خیابان آیت‌الله طبسی ،کوچه کبوترخانه
از خیابان‌هایی که وقت مرور خاطرات زیارتی‌مان ردپای آن در ذهنمان پررنگ است، خیابان آیت‌الله طبسی است که با داشتن دید مستقیم به حرم‌مطهر، این روزها یکی از گذرهای اصلی تشرف و پاتوق عکاسی است. این خیابان پنج‌ساله که ساختش نیز پنج سال طول کشید، قراربود دوسطحی باشد؛ طبقه بالا ماشین‌رو و سطح زیرین تجاری. از همین رو موقتا روگذر آن در سال1396 به بهره‌برداری رسید تا طبقه زیرین آماده‌شود، اما این روزها با کش‌وقوس‌های به‌وجودآمده بر سر طرح جدید حریم رضوی که طبقه زیرین آن را برای فضای فرهنگی و گردشگری پیش‌‌بینی کرده، بخش دوم آن تعطیل است
اجابت نامه‌ها
وقتی داشتیم به این مکان می‌آمدیم، یکی از کاسبان خیابان شهیداندرزگو گفت: «دنبال آقای آرزوها می‎‌گردید؟» به خود حاجی‌هاشمیان که می‌گوییم شما را «آقای آرزوها» صدا می‌زنند، خبر ندارد. امیر هاشمیان همان فردی است که این نامه‌های محرمانه را در مغازه‌اش مانند گنجی نگه می‌دارد. آن‌ها را می‌خواند، به تلفن نوشته‌شده در نامه‌ها زنگ می‌زند و می‌گوید: «امام‌رضا(ع) شما را دعوت کرده است به مشهد.»
خدمت زیر سایه  خورشید
قصه موفقیت‌های فائزه متولد سال1386 خیلی زود و از همان سن پیش‌دبستانی آغاز شد. او که همراه مادرش برای شرکت در مراسم مذهبی یکی از حسینیه‌های اصفهان برنامه‌ریزی می‌کردند، هنگام پیداکردن آدرسی که از آن مکان داشتند، اشتباهی از حسینیه دیگری سردرآوردند. هنگام ورود، متوجه دوربین صداوسیما و حضور جمعی از دختربچه‌ها شدند که در حال دادن آزمایش صدا بودند. مادر جوان فائزه با زیرکی چند و چون موضوع را جویا شد و بدون معطلی فائزه پنج‌ساله را برای آزمون صدا آماده کرد.
کوچه شهید آستانه‌پرست،بازمانده وقف آق‌بابا
حدود 150سال قبل وقف بزرگی در حرم‌مطهر ثبت شد که واقفش مردی به‌نام آق‌بابا بود. کسی‌ که در کوچه و بازار مردم او را با نام «حاج‌آقاجان» می‌شناختند. او که معمار‌باشی بود و صحن آزادی را به دستور علی‌نقی‌میرزا، پسر فتحعلی‌شاه، ساخت، درست در مجاورت همین بنا در پشت باغ‌ رضوان چندهزار متر زمینش را هم وقف امام‌رضا(ع) کرد.
گشتی در پیدا و پنهانِ مسجد شاه که از نیم قرن پیش در آن باز نیست!
ورودی غربی حرم امام‌رضا(ع)، درست نقطه‌ای که باید با گذر از بازار فرش قدیمی به آن رسید، با مسجدی زینت یافته‌ که هرکسی آن را به یک نام می‌شناسد؛ یکی «شاه» می‌نامد و دیگری «هفتادودوتن». در حقیقت این مکان قبل از مسجد شدن، آرامگاه «امیر غیاث‌الدین ملک‌شاه» بوده و گویا سال‌ها بعد از فوت و دفنش در سرداب مقبره، تبدیل به مسجد شده و از زمان ساخت محراب کج داخل آن (برای تبدیل شدن به مسجد) نام «شاه» -برگرفته از لقب خود امیر غیاث‌الدین- گرفته است.
آیت الله بهجت1، کوچه‌ای که به نام هتل شد
کوچه آیت‌الله بهجت1 که از 25سال پیش هتل بزرگ الغدیر در آن ساخته شده، سال‌هاست به نام همین هتل در بین مردم شناخته می‌شود؛ کوچه‌ای عریض که بین زائران به‌عنوان میان‌بر پیاده از چهارراه شهدا تا خیابان شهیدکاشانی معروف است. این کوچه محل خانه‌های پانصدمتری و ششصدمتری مشهد در گذشته بود که امروز اندکی از آن‌ها مانده‌است. درست پشت ساختمان همین هتل آب‌انبار قدیمی و خانه تاریخی سبزواری‌ها قرار دارد. متأسفانه خانه که سال1383 ثبت ملی شده‌بود، با شکایت مالک به دیوان عدالت‌اداری از ثبت خارج و در سال1398 تخریب شد، اما همچنان آب‌انبار که ورودی‌اش دیوار شده، موجود است.
نان و ماست؛ نذر 300ساله گنبدخشتی
«یادم می‌آید وقتی هفت‌هشت سالم بود، در حیاط خانه‌مان تئاتر یوسف و زلیخا اجرا شد. خانه سیصدمتری‌مان پر شده بود و حتی پشت‌بام همسایه‌ها هم مردم جمع شده بودند. هنوز هم صحنه‌ها و نورپردازی‌های عجیب آن را یادم می‌آید. حالا اما به‌جای آن خانه بزرگ و آدم‌هایش هتل و مهمان‌سرا ساخته‌اند.» این‌ها را جعفر منسوب‌آستانه می‌گوید؛ کسی که به‌سبب ۲۸سال خادمی گنبدخشتی، شده است صندوقچه اسرار و تاریخ سال‌های ۱۳۳۰ به بعد.