کوچه سبحان23 که به نام شهید «محمود خوشظاهر» نامیده شده درختان قدیمیای دارد، داخل کوچه که میشویم گنجشکها و قمریهای روی درختان یک لحظه از خواندن دست نمیکشند.
قائم؛ گرانترین محله در کوی سیدی است. این محله تا پیش از الحاق کوی سیدی به مشهد، بخشی از این کوی بود و هویت جداگانهای نداشت، اما بعد از تقسیمبندی محلات بهنام محله قائم شناخته میشود. قائم از محلات پیشرو درمحدوده سیدی است و خیابانهای آن به بازارهایی تبدیل شده که جزو پرترددترین معابر منطقه است.

محمدامین اقبالی بزرگ شده محله سیدی است و درد حاشیهنشینی را خوب میداند. حدود ۲ سال است که دفترش را از راهنمایی به سیدی آورده است تا برای کسانی کار کند که دردشان را خوب میشناسد. او میگوید: «نشستن پشت میز دردی را از مردم دوا نمیکند. من میتوانم اینجا بنشینم بدون اینکه بدانم در حاشیه شهر مشهد چه خبر است. میتوانم خودم را در حصار امن اتاقم نگه دارم بدون اینکه خودم را به خطر بیندازم.»
«شنیدم برخی از مغازهها فروش اقساطی دارند به همین دلیل آمدیم تا برای ۳ دخترم جهیزیه بخریم. دلیل آن هم این است که با روند افزایش قیمتها اگر از الان شروع نکنم دیگر به تکمیل جهیزیه آنها قادر نخواهم بود. البته الان هم دیر است و اگر میدانستم شرایط این گونه میشود از بدو تولد آنها این کار را شروع میکردم.»
خیریه «قائم آل محمد» از شعبههای خیریه آبشار عاطفهها، یکی از مراکزی است که بسیاری در محدوده سیدی و طرق چشم به کمکهای او دارند. 2سال از شروع به کار شعبه خیابان قائم آبشار عاطفهها میگذرد. همین مدت اندک کافی است که ساختمان این شعبه به خانه امید صدها خانواده ناتوان از پرداخت هزینههای زندگی تبدیل شود.
سید هاشم حسینی بیش از 33سال سابقه فعالیت در کار مشاوره املاک را در محدوده سیدی دارد. او درباره رکود بازار مسکن میگوید: پس از شیوع کرونا خرید و فروش ملک و واحدهای تجاری در مغازه من نسبت به سالهای گذشته حدود 90درصد کاهش پیدا کرد. مستأجران برای اینکه در روزهای کرونا اسبابکشی نکنند حاضر هستند به هر قیمتی که صاحبخانه بگوید تن بدهند و تقریبا همه مالکان هم بهای اجاره خود را در این مدت بالا بردهاند.
ویزیتورها و تحصیلداران بنا به شغلشان باید به طور دائم در بازار حضور داشته باشند. ویزیتورها صبح که از خانه خارج میشوند باید به انبار یا شرکت مراجعه کنند و کالای مورد نظر را دریافت و در بازار به فروشگاههای مختلف ارائه کنند. تحصیلدار هم باید اوراقی مانند چک، سفته و پول نقد را از مشتریها دریافت و به بانک تحویل بدهد. حال تصور کنید که این حرفه با آمدن کرونا و قرنطینه چطور میتواند به کارش ادامه بدهد؟
برای دیدن یک کارتنخواب ساعت 7 صبح راهی پاتوقش میشویم؛ اما به جز چند پتوی کهنه که روی شاخههای سبز یک درخت پنهان شده است، هرچه میگردیم نشانی از کارتنخواب نمیبینم. همواره کسبه و ساکنان از حضور کارتنخوابها در مجاورت خود گلایه و شکایت میکنند؛ اما داستان امیر متفاوت است و همه با اشاره به خصوصیات خوبی که دارد از این کارتنخواب تنها تعریف و تمجید میکنند. او 4 سال است که بیشتر شبها به اینجا میآید.