بازیهای فکری خود را به مسجد میآوریم و دور هم بازی میکنیم و در آخر هم آقای طاهری درباره احکام برای ما صحبت میکند. من اینجا درباره حقالناس یاد گرفتم و حواسم هست که حق کسی را پایمال نکنم.
سکونت مردم مشهد درمحله کوشش از اوایل دهه۴۰شروع شد. در آنزمان بهدلیل اجرای قانون ممنوعیت تردد خودروهای سنگین دراطراف حرممطهر، گاراژهای مشهد از خیابان امامرضا(ع) به محله کوشش منتقل شدند و نام گاراژدارها را روی این محله گذاشتند، اما حوالی سال۱۳۸۰با انتقال گاراژها به بیرون ازمحدوده شهری به «کوشش» تغییر کرد.
زندگی منحصربهفردی دارد. کافی است یک نفر او و خانوادهاش را دیده باشد تا همیشه یادش باشد این مادر دهههفتادی و دغدغهمند میکوشد بسیاری از تابوها را بشکند و زندگیاش را طور دیگری بسازد. اگرچه خیلیها مطهره جاویدی را به نام مادر استارتآپی میشناسند اما او قبل از همه اینها امتحانش را برای پذیرش مسئولیت و تغییر در روال همیشگی زندگی گذرانده است. دختری که در کنار همسر و دو فرزندش زیست متفاوتی از مادرانگی را ترویج میکند و میکوشد تابوهای کارآفرینی را بشکند و به زبان نوجوانان و جوانان حرف بزند.
از لحاظ موقعیت جغرافیایی این مکان در نزدیکی مراکزی مانند بازار بزرگ اطلس و پمپ بنزین و پایانه مسافربری امام رضا(ع) قرار گرفته است. آنطور که اهالی محله میگویند تا قبل از پیروزی انقلاب بهواسطه قرارگیری میدان «ضد» خیابان اصلی که در حال حاضر امام رضا(ع) است به نام ضد شناخته میشد و خیابانهای منشعب هم به نام اول ضد، دوم ضد نامگذاری شده بود. این خیابان هم به نام بیست و یکم ضد شناخته میشد.
پنج سالی میشود که ورزش کاراته را شروع کرده است و توانسته مقام سوم استانی مسابقات نوجوانان هیئت کاراته را کسب کند. یونس یوسفی ساکن محله کوشش 19سال دارد و هدفش را مربیگری در کاراته تعیین کرده است. او که مشوق بسیاری از دوستان و هممحلهایهایش برای پرکردن اوقات فراغتشان با ورزش بوده است از انتخاب رشته کاراته میگوید.
فارغ از همهمه تمام هفتههای گذشته کنار مادرش نشسته بود و با دقت حرکات دست او را نگاه میکرد که چگونه اتو را روی لباس مدرسه میکشد، سه ماه تعطیلی تمام شده بود و تا چند روز دیگر دوباره همکلاسیهایش را میدید، دلش میخواست مثل سال قبل کنار پنجره کلاس بنشیند تا بتواند رفت و آمد کشتیها را از رود کارون ببیند، همان شب منتظر پدرش بود تا عکسی را که برای رفتن به مدرسه در عکاسخانه گرفته است همراه بیاورد، اما انگار خبری نبود و او چهره غمگین پدر را میدید که آرام درباره رفتن با مادرش زمزمه میکرد.
ماه مهر از راه رسید ولی بمبارانهای متناوب اجازه حضور در کلاس درس را نداد و ذوق و شوق رفتن به مدرسه در هراس جنگ گم شد. خانواده شش نفره آنها هم مانند بقیه خرمشهریها سال 1359مجبور به ترک شهر شدند.
«هنا مسکین» ساکن محله کوشش زمان خارج شدن از خرمشهر دهساله بود ولی روزگار سخت ماهها قبل از جنگ و نیز طعم غربت را بهخوبی به یاد دارد.
کمی بالاتر از چهارراه کوشش، گاراژی قدیمی در محله کوشش به چشم میخورد با نمای ورودی آجریشکل و کاشیکاریهایی روی سر در که در گذر سالها شکسته و بخشی از آن نیز از بین رفته است.
مرحوم «محمد برجعلی» مالک قبلی این گاراژ یکی از معتمدان محله گاراژدارها (کوشش کنونی) بوده است که با خرید زمین مقابل گاراژ خود و ساخت مسجد امام علی(ع) نامش را برای همیشه زنده نگه داشته است.
سال 68 واحد خواهران دانشگاه شهید مطهری در مشهد تأسیس میشود. کوچه فروغ در گنبد سبز پذیرای اولین دانشجویان مشهدی است. دانشگاهی که اولین دانشجویانش از سال آخر دبیرستان شهید مطهری به این دانشگاه راه پیدا میکنند. اولین رشته مورد پذیرش فلسفه است. در سال1375 فقه و حقوق اسلامی هم به این جمع اضافه میشود. فضای کم آموزشی باعث میشود که این بار به میدان توحید بروند تا در انتظار ساخت مکان فعلی باشند. 2 سال هم کوچه حسین باشی میزبان این دانشگاه است تا در سال 1382 ساختمان تازه دانشگاه مطهری در خیابان کوشش شروع به کار کند.