محله امیرآباد

محله
منطقه ۶

امیرآباد

امیرآباد محله‌ای در حاشیه شهر و کم برخوردار است که در حوزه‌های فرهنگی، آموزشی و زیست‌محیطی مشکلات بسیاری دارد. در گذشته، اینجا زمین‌های کشاورزی بوده که با ساخت چهارباب خانه از سوی فردی به‌نام امیر به امیرآباد معروف شده است. یکی از ظرفیت‌های محله، میدان بار رضوی با ۲۱۲ غرفه است.

محله امیرآباد
انتظار ۳۰ ساله مامان فاطمه
فاطمه خادمی در ۶۵ سالگی، هنوز غذای مورد علاقۀ فرزندشهیدش را به یاد او می‌پزد.
هاتفی جزو اولین آزاده‌‌‌هایی بود که به وطن برگشت
۱۰ بار اعلام کردند آزادی و هربار با بهانه‌ای ردم کردند. حتی آخرین بار که بعد از چهار ساعت پرواز به ترکیه رسیدیم، باورم نمی‌شد آزادم.
سکته در کمین میدان بار رضوی!
مالک اصلی میدان بار رضوی حاج حسین صفارزاده کرمانی بود که فوت کرد. او سال ۴۵ زمین را خرید و ساخت و حدود سال ۵۱ آن را افتتاح کرد.
کوچه انبار میوه
اولین خانه‌های قلعه ساختمان در انتهای کوچه حر1/1 ( امیرآبادغربی) ساخته می‌شوند، آن هم وقتی که هنوز خبری از شهرک‌های شهیدرجایی و شهیدباهنر نبوده و تا چشم کار می‌کرده زمین خالی و زراعی دیده می‌شده است. اهالی محله امیرآباد اولین ساکنان این محدوده هستند که سال۱۳۴۰ به اینجا کوچ می‌کنند. این ساکنان کم کم به علت تجاری شدن محدوده غربی به سمت شرقی کوچه نقل مکان می‌کنند و سمت غربی آن خالی از سکنه می‌شود. چنان‌که بعد از حدود 60سال، کوچه امیرآباد غربی هنوز خالی از سکنه است. اینجا چسبیده به میدان بار رضوی است و به کوچه انباری معروف است. قدم به قدم این خیابان انباری‌های کوچک میوه دیده می‌شود.
مطالبه‌گری اتوبوسران قدیمی محله امیرآباد در فصل جدید زندگی
محمد فهیم، رئیس شورای اجتماعی محله امیرآباد ، با تعریف خاطره‌ها و تجربیاتش، دوره بازنشستگی را برایم پربرنامه و پرکار توصیف می‌کند. هشت سال می‌شود از سازمان اتوبوسرانی مشهد بازنشسته شده و این مدت را به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی پرداخته است. به بهانه سوم مرداد، روز خانواده و تکریم بازنشستگان، در مسجد محله با او گفت‌وگو می‌کنیم.
شتاب غیرمنتظره محمدجواد در ووشو
فقط پنج ماه از آمدن محمدجواد شاهسوند به این باشگاه می گذرد اما در همین مدت کوتاه موفق به کسب مقام دوم مسابقات استان خراسان رضوی در رشته ورزشی ووشو شده است. نوجوان ساکن خیابان مهریز در محله امیرآباد از دستاوردهای دیگری می گوید که در این چند ماه به دست آورده است؛ از اینکه استادانش تأکید بر پهلوان بودن دارند نه قهرمان بودن! حالا در زمینه اخلاقی هم پیشرفت داشته و سبک زندگی اش تغییر کرده است.
کاسبان منصف، هوای مشتری‌ها را دارند
اینجا فرق‌هایی با مغازه‌های دیگر دارد. خانمی وارد مغازه می‌شود که با لبه چادر چهره‌اش را پوشانده است. چند قلم جنس برمی‌دارد و در آخر فقط10هزار تومان روی پاچال می‌گذارد. کمی که می‌گذرد چشمم می‌افتد به پنج حساب دفتری قطور بالای یکی از قفسه‌ها. داخل این دفتر‌ها اسامی افرادی نوشته شده که جنس نسیه برده‌اند. دفتر‌ها را ورق می‌زنم. با یک حساب سر انگشتی متوجه می‌شوم که بالای بیست میلیون تومان جنس نسیه داده شده است. نسیه‌هایی که بیشترش پرداخت نمی‌شود.