نخستین بار در جریان جنگ تحمیلی پیکر شهدا از مسجد بناها که فاصله زیادی با حرم ندارد، به سوی مضجع شریف امام رضا (ع) و سپس به سوی مزارشان تشییع شد.
خاطرۀ شیخ احمد کافی برای بیشتر آنهایی که او را درک کردهاند و میشناسند، خلاصهشده در نوارکاست سخنرانیهایش که آن روزها حسابی طرفدار داشت و دست به دست بین مردم میچرخید.
ترافیک و همهمه خیابان توحید را که پشت سر میگذاری، کوچههای قدیمی و خانههای ننهقمری و درهای کوبهای و چوبی یک لنگهای را میبینی که انگار تاریخ شهر را نمایان میکنند.
شیخ احمد کافی یزدی از روحانیان و خطیبان نامدار پیش از انقلاب بود. سخنرانیهای وی پرشور و با مخاطبان زیاد برگزار میشد.
شیخ احمدکافی را تقریبا همه مردم ایران میشناختند. واعظی خوشصحبت و خوشمنبر که از سال ۱۳۴۲و زمان تبعید امام (ره)، هرجا مینشست بیپروا از فضای حاکم بر جامعه انتقاد میکرد.
آن سالها هرچند خبر مشارکت ارتش ایران در جنگ ظفار منتشرشده بود، اما حرف چندانی از میزان تلفات ایرانی مخابره نشد یا اخبار منتشر شده متناقض بود.
این نوشتار در پی روایتی از کشتهشدگان ظفار است و همچنین ادامه ماجرا را نه در کشور عمان بلکه آرامگاه نامآشنای تعدادی از آنان در مشهد یعنی خواجهربیع دنبال میکند. وضعیت این بخش از آرامگاه به طور کامل تغییر کرده است و این روزها میزبان کودکان پیشدبستانی شده است.