محله ثامن

محله
منطقه ۵

ثامن

محله ثامن حدود سال ۱۳۷۹ و پس از ساخت آپارتمان‌های تقریبا یک شکل پا گرفت. سال ۱۳۸۳ شهرک صنعتی ثامن نیز در این محله افتتاح شد. این شهرک که شامل کارگاه‌های تولیدی و مراکز خدمات خودرویی است باعث شده این محله تبدیل به مرکز سکونت کارگران این کارگاه‌ها و همچنین محل مراجعه افراد از محلات مختلف به محله باشد.

محله ثامن
استعداد هست امکانات نیست
محمد عماد ظفردخت به واسطه برادر رزمی‌کارش از همان دوران کودکی با ووشو و کاراته آشنا می‌شود و آن را ادامه می‌دهد. او حالا ١٥سال بیشتر ندارد و در همین سن و سال کلی مدال رنگارنگ در مسابقات مختلف کسب کرده است.
نشانه زنی تیر و کمان‌بازان افغانستانی برای شکار خاطرات
صدای خنده بچه‌ها توی گوش زمین خاکی پیچیده، چشم به آسمان آبی دوخته‌اند و بادبادک‌های رنگارنگشان را در باد می‌رقصانند. از آن سوی میدان صدای پرتاب تیرها به گوش می‌رسد، از کمان رها می‌شوند و زوزه‌کشان به نشانه می‌خورند. این زمین خالی در انتهای محله ثامن در محدوده گلشهر حالا تبدیل به قرارگاه تفریحی مهاجران افغانستانی شده است. در این گزارش به سرزمین کوچکشان پا گذاشته‌ایم تا دل به حرف‌های کمان‌داران خودآموز این منطقه بدهیم که در جمع‌های دوستانه به خود لقب «جومونگ‌های گلشهر» را می‌دهند و به این ورزش نشانه‌زنی می‌گویند.
کوچه شهید محمد‌رضا محور سال 79 روی زمین‌های کشاورزی سبز شد
در بولوار مفتح شرقی 6 جایی که اکنون با خانه‌های مسکونی یک یا حداکثر 2 طبقه محاصره شده است، روزگاری زمین‌های خالی و افتاده و مزروعی بوده؛ زمین‌هایی که زمانی جزو محدوده شهری به حساب نمی‌آمد. سال 1379 کم‌کم ساخت‌وسازها در این محدوده شروع شد و کوچه شهید «محمدرضا محور» شکل گرفت.
عمو قلی گلشهری؛ روحانی طناز و ورزشکار
حجت‌الاسلام سید محمد تقی شریفی جوان است از نسل دهه شصتی‌های خستگی‌ناپذیر. او هم معلم است، هم ورزشکار و هم مجری برنامه‌های طنز و بازیگر. در همه این زمینه‌ها هم موفق بوده است. رمز موفقیت او را می‌توان در نوع نگاهش به معنای «خدمت» دانست. آقا سید محمد لباس روحانیتش را لباس خدمت می‌داند، نه فخر فروشی و دلش می‌خواهد تا جایی که می‌تواند نوجوان‌ها و جوان‌ها را از بزهکاری دور کند.
نقطه‌چین، چمدان و آسمان آبی
معصومه لیسانس زبان انگلیسی دارد و دانشجوی رشته حقوق بین‌الملل دانشگاه آزاد مشهد است. با این حال علاقه‌اش به هنر نقاشی باعث شده است تا آن را رها نکند. پدر و مادر معصومه فوت کرده‌اند. پدر اوایل انقلاب برای گذراندن دوره طلبگی از بامیان افغانستان به نجف اشرف می‌رود و بعد هم راهی قم و مشهد می‌شود. معصومه متولد قم است و ۳۰ سال سن دارد. از همان کودکی به نقاشی علاقه داشت و این را دفاتر نقاشی دوره دبستانش گواهی می‌دهد