فاطمه چهاردهساله است و در کلاس نهم درس میخواند. او این روزها در کنار درسخواندن، ورزش را بهطور جدی پیگیری میکند. هنگامی که با او همکلام میشوم، آغاز رویآوردن به ورزش را اینطور برایمان توضیح میدهد: تیرماه امسال باشگاه رزمی نزدیک منزلمان افتتاح شد. سالها به ورزشهای رزمی علاقه داشتم، اما بهدلیل اینکه باشگاهی نزدیک خانهمان نبود، نتوانستم فعالیتی داشته باشم.
محله ثامن با مساحت ۲۳۰ هزار مترمربع حدود سال ۱۳۷۹ و پس از ساخت آپارتمانهای تقریبا یک شکل پا گرفت. خصلت اصلی این محله وجود مراکز خدمات خودرویی سبک و سنگین و کارگاههای تولیدی کوچک و بزرگ است. در واقع محله ثامن محل جدیدی برای کارگاههای داخل شهر است.
منظره ابتدای کوچه کرامت در میدان کوچکی خلاصه میشود که تنها تزیین آن، درختچه ای خشک و بیبر در وسط آن است. بعد از آن از یک سو ردیف به ردیف منازل مسکونی ریزدانه قرار دارد و جایی برای تردد خودرو نیست. ابتدای کوچه کرامت به سبب وجود این خانههای در هم تنیده حالت بن بست به خود گرفته است اما از طرف مقابل آن تا میدان کرامت و جمعه بازار قدیم، خیابانها عریض است. پارکهای خطی و وجود مشاغل صنعتی آشکار و پنهان در کوچه پس کوچههای کوچه کرامت به این محدوده محله ثامن واقع در منطقه 5 بافتی صنعتی داده است.
همه چیز از پرکنی شروع میشود. البته این خوشهها پیش از این سفر خود را آغاز کردهاند. سفری از دل دشتهای وسیع استان آذربایجان شرقی. جایی که به قول جعفر شوریده قطب کشت گیاه جارو در ایران به حساب میآید و بهترین آب و هوا را برای پرورش این گیاه دارد. او چند بار در سال، چند تن بار سوار بر کامیون به این کارگاه میآورد. کارگاه که میگویم منظورم اتاقی کوچک با سقفی بلند در گوشه این حیاط چند وجبی است. اتاقکی که تا سقف پر شده از خرمن خرمن گیاه جارو.
چندی است بوستانهای محدوده گلشهر پاتوق معتادان متجاهر شده و خانوادهها امکان استفاده از این مکانها را ندارند. این برنامه با هدف دعوت از خانوادههای اطراف برای حضور در بوستان و ناامن کردن فضا برای معتادان متجاهر برگزار میشود.
زندگی او به 2بخش هنر نقاشی و طراحی دوخت تقسیم میشود. زهره سادات علوی برای هر کدام از آنها برنامه و آرزوهای دور و درازی دارد. از 6سالگی ذوق هنریاش گل میکند و نقاشی میکشد. زهره در هنرستان خیامی درس میخواند و رشته طراحی دوخت را انتخاب کرده است. او ساکن محله ثامن و متولد 1384 است.
محمد عماد ظفردخت به واسطه برادر رزمیکارش از همان دوران کودکی با ووشو و کاراته آشنا میشود و آن را ادامه میدهد. او حالا ١٥سال بیشتر ندارد و در همین سن و سال کلی مدال رنگارنگ در مسابقات مختلف کسب کرده است.
صدای خنده بچهها توی گوش زمین خاکی پیچیده، چشم به آسمان آبی دوختهاند و بادبادکهای رنگارنگشان را در باد میرقصانند. از آن سوی میدان صدای پرتاب تیرها به گوش میرسد، از کمان رها میشوند و زوزهکشان به نشانه میخورند. این زمین خالی در انتهای محله ثامن در محدوده گلشهر حالا تبدیل به قرارگاه تفریحی مهاجران افغانستانی شده است. در این گزارش به سرزمین کوچکشان پا گذاشتهایم تا دل به حرفهای کمانداران خودآموز این منطقه بدهیم که در جمعهای دوستانه به خود لقب «جومونگهای گلشهر» را میدهند و به این ورزش نشانهزنی میگویند.