سرای عزیزالله اف هم یکی از همین مکانهاست که آن را میتوان تنها بازار تاریخی چندطبقه ثبتملیشده در مشهد دانست که همچنان پس از حدود نزدیک به 110سال استوار اما لرزان در چندقدمی حرممطهررضوی ایستاده است. بنای ساختهشده از آجر و چوب و نقشخورده با فیروزه است که از ابتدا کاربری تجاری داشته و محل اصلی تجارت پوست مشهد بوده است.
در دوره قاجار است که پای دولت های خارجی برای تأسیس بانک، به ایران باز میشود. دقیقترش این است که انگلیس و روسیه موفق میشوند امتیاز تأسیس بانک را از حکومت بگیرند و در ایران فعالیت کنند. «بانک استقراضی روس»، یکی از این بانک ها ست که پایش به مشهد میرسدو تجار مشهدی هم برای تجارت با روس ها به ناچار با این بانک وارد مراوده میشوند. در اردیبهشت1281 خورشیدی، شعبه مشهدی این بانک خارجی افتتاح میشود و خبرش در روزنامه «ادب» به چاپ می رسد.
این خیابان بعد از سال 1313 که بیمارستان امام رضا(ع) افتتاح شد پاگرفته و عدهای (بهویژه پزشکان شهر) آن را برای سکونت برگزیدند. اما امروز از آن بافت مسکونی کمتر اثری باقی است و بیشتر بافتی تجاری به خود گرفته و به بورس لوازم پزشکی تبدیل شده و ترافیک امان همه را بریده است. هنگامی که با کسبه قدیمی خیابان همکلام میشویم آنهایی که مویی سپید کردهاند به یاد دارند که در روزگار گذشته مردم شهر هنگامی که میخواستند اوقات فراغتشان را بگذرانند به قهوهخانه دور میدان بیمارستان امام رضا(ع) میآمدند. حالا جای آن خانهها و مغازههای قدیمی و زیبا را داروخانهها و مطب پزشکان گرفته است.
از یکی از این خانهها فقط دیواری باقی مانده است که دورتادور آن را حصار کشیدهاند. درست جلو آن، خانه دیگری است با در و پنجرههای آبی که هزارقفله شده است و تارهای عنکوبت درهمتنیده روی قفلها نشان از سالها خاموشی آن دارد، اما در همسایگی این خانه که «غفوری» میخوانندش، خانه تاریخدار دیگری هم هست که خلاف آنها درش باز است؛ حیاطی بزرگ با بنای دوطرفه که بیشتر از اینکه پنجرههای چوبی با نقشونگارهای رنگیاش به چشم بیاید