آغامحمدخان قاجار هدفش از آمدن به مشهد را زیارت امامرضا (ع) و حفظ حرمت آن از دستاندازیها بیان میکند. اما روشن است که دلایل دیگری نیز دارد.
قالیبافی مشهد بعد از صفویه تا اواسط دوره قاجاریه، یک مرحله از رکود را پشتسر میگذارد و تا سال ۱۲۸۴ خورشیدی از صنایع مهم صادراتی مشهد بهشمار میرود.
نشستن شاه اسماعیل بر اریکه قدرت، یک نقطه عطف در تاریخ مشهد است و تبدیل آن به یک کلانشهر از همین مقطع زمانی شتاب گرفت.
با تکمیل بنای صحن عتیق، شاهعباس تصمیم میگیرد نظمی به امور حرم مطهر بدهد. از همین رو یکی از مسندهای مهم یعنی کشیکنویسی شکل میگیرد.
صحن انقلابِ امروز و عتیقِ دیروز، نماد باشکوه معماری ایرانیاسلامی است و تاریخ طولانی و پرفرازونشیبی را در حافظهاش ذخیره کرده است.
دهخدا نقاره خانه را «جایی که در آن نوبت نوازند» می نامد. در گذشته به نقاره خانه «نوبت خانه» هم می گفتند و نوازندگان را «نوبت نواز» یا «نوبت زن» می نامیدند. حتی نقاره را «نوبت» می خواندند یا باز هم به تعبیر معین، «طبل بسیار بزرگی که در ساعات معین از شبانه روز می نواختند.» درنتیجه، نقاره خانه مکانی است که در زمان های مشخصی از روز به ویژه هنگام طلوع و غروب، سازهایی چون نقاره و کوس و کرنا و در شکلی کلی سازهای بادی و کوبه ای می نوازد.
سجاده ها از جمله دستبافت هایی هستند که از اوایل ظهور اسلام به منظور استفاده در مراسم مذهبی مسلمانان در اندازه های کوچک، طراحی و بافته می شده و در دوره ای نیز مزین به طرح محراب و طاق شده اند. در سفرنامه سیاحان هم اشاره هایی مختصر به سجاده بافی در شهرهای مختلف شده است. برای نمونه در کتاب «حدودالعالم» که در سال ٣٧٢هجری قمری تألیف شده، در توصیف جهرم آمده است: «جهرم شهری است خرم و از وی زیلو و مصلای نماز نیکو خیزد.» در مشهد نیز سجاده بافی و متبرک کردن سجاده ها در زیارت حرم برای سوغات و هدیه بردن از قدیم الایام باب بوده اما بیشترین اطلاعات موجود درباره سجاده ها یادگار عصر صفویان و برآمده از دل اسناد این دوران است.