فاطمه رباطجزی میگوید: دوست داشتم بدانم سرنوشت خانمحمد کلمیشی چه میشود. برای پیداکردن او به روستاهای مختلف سر زدم و از راهنماییهای استاد دولتآبادی نیز استفاده کردم.
محله تلگرد قدمتی باستانی دارد و با نام تیرگرد یا تیرآباد در دوره اشکانیان ساخته شده است. بااینحال، نام این روستای تاریخی از سده دوازدهم قمری در وقفنامهها به چشم میخورد. این مزرعه که اکنون در میان عموم مردم «تلگرد» خوانده میشود، متعلق به طاهر احمدزاده (نخستین استاندار خراسان پس از انقلاب اسلامی) بوده است. محله تلگرد از دیرباز قطب جاروبافی مشهد بوده است.
به هر مسیری قدم بگذاری، سختی زیاد است؛ مثلا چندماهی که باید برای برگزاری رقابتها خود را به تهران میرساندم و برمیگشتم، شرایط برای من و خانوادهام خیلی سخت بود، اما عقب نکشیدم.
هفتهای نبود که در شلوغیها و تظاهرات خونی ریخته نشود. نوجوان بودم و سر پرشوری داشتم و علاوهبراینها کنجکاو بودم. هرروز که خبر تظاهرات و شلوغی و شهادت به گوش میرسید، راهی سردخانه بیمارستان امامرضا(ع) میشدم. آن زمان مثل حالا سختگیری نبود و من هم با این ترفند که یکی از اقوام به خانه برنگشته است و آمدهام ببینم بین کشتهها هست یا نه، وارد بیمارستان میشدم.
سیدمحمدعلی جعفری در هشتمین دهه از زندگیاش در شرایطی که زخم میدان دفاع از کشور و یک سانحه رانندگی را بر پیکر داشت، وارد رقابتهای ورزشی در رشته پرس سینه شد و در نودسالگی با شکستن رکورد تکپرس جهان، نامش بر سر زبانها افتاد. کمترکسی باور میکرد نانوای مهربان محله، قهرمانی است که با بلند کردن 85کیلوگرم وزنه توانسته رکورد جهان را به نام ایران بزند و نامش میتواند در کتاب گینس ثبت شود.
سال 93 بود که دانشآموزان نوجوان محله تلگرد که هرکدام از یک مدرسه بودند تصمیم گرفتند یک گروه هنری در رشته تئاتر و سرود تشکیل بدهند به نام مهدخت، گروهی که ابتدا میخواست در برخی از مناسبتهای ملی و مذهبی در مسجد و پایگاه نمایش اجرا کند اما خیلی زود با همت همه اعضا و البته حمایت پایگاه بسیج امابیها (س)و مسجد امام رضا(ع) در این محله توانست به پیشرفت چشمگیری دست پیدا کند تا آنجا که در اولین دوره از جشنواره «شبیه یاس» به مقام دوم رسید. پس از آن نیز هردوره به عنوان گروه اول در بخش سرود معرفی شد.
گرمای هوا 40 درجه بود و لباس به تنمان میچسبید. یک مسیر را برای نظافت مشخص کرده بودند و در قالب چند شیفت خدمتگزاری میکردیم. اصلا تعارف نیست. این همه محبت را یکجا ندیده بودم. وقتی دیگران را میدیدم که با چه ذوق و شوقی دارند به زائر امام حسین(ع) خدمت میکنند، شرمنده میشدم. کف پای خیلی از زائرها آبله و تاول بسته بود اما میگویند عشق که باشد، حریف همه چیز میشود. فقط عشق این معجزه را میکند. هیچکدام دوست نداشتیم زمان خدمت به پایان برسد.
در پشتبام خانه حاج رمضان محلی برای شستن میوه و مواردی که مواد شوینده همراه ندارد، تعبیه شده است. آب باقیمانده از این شستوشو از مسیری که خودش درست کرده است تا باغچه مقابل خانه میرسد. این تنها مصرف بهینه حاجی نیست. او برای هر آبی که تمیز است و مخلوط به شوینده نیست برنامه دارد که هدر نرود. آبهای اضافی صرف آبیاری باغچهها و درختان میشوند.
در زمستانها هم حاجی و خانوادهاش به اتاقی نقل مکان میکنند که دری به آشپزخانه دارد. لباس گرم میپوشند تا گاز کمتری مصرف کنند.