تصور کنید به همراه خانواده قرار است پایان هفته را در محیطی دنج و دور از سروصدای داخل شهر بگذرانید. ییلاق، خانه مادربزرگ و... ازجمله انتخابهای خانوادهها برای دستیابی به این هدف است، اما در این میان هستند خانوادههایی که دوست دارند در این جمع خانوادگی، آموزش و تعلیم و تربیت نیز صورت بگیرد.
در بولوار صیاد شیرازی کتابخانهای محلی با سبکی متفاوت وجود دارد که مکانی دنج برای گذراندن یک روز تعطیل است. این کتابخانه در روزهای تعطیل هم به مشتریان خود کتاب ارائه میدهد و کارش شب و روز ندارد.
علاوهبر این کتابخانه یادشده، قانون و ضابطهای برای عضوگیری ندارد و تمامیهممحلهایها از کودک پنجساله گرفته تا بازنشسته و مرد و زن و پیر و جوان، همه میتوانند رایگان از این کتابخانه کتاب ببرند و ظرف مدتی که خودشان تعیین میکنند، کتاب را به کتابخانه بازگردانند؛ بدون سند و ارائه مدرک.
بابک اشرفی، جوان ۳۲ ساله هممحلهای ماست که حدود ششماهی میشود این کتابخانه شخصی را همراهبا ارائه غذا به شهروندان راهاندازی کرده است. بابک فارغالتحصیل کاردانی ریاضی است و خودش میگوید علاقه بسیار و ویژهاش به کتاب و روزنامه و مجلات و خلاصه مطالعه، او را به اینجا رساند که بعداز ۹ سال، مدیریت کارخانه صنایع چوب و امدیاف را رها کند و به علاقه دیرینهاش یعنی آشپزی در کنار مطالعه جامه عمل بپوشاند.
بابک مدیریت کارخانه صنایع چوب را رها کرد و به علاقه دیرینهاش یعنی آشپزی در کنار مطالعه روی آورد
کتاب برگر، خانه کتاب، غذا به صرف مطالعه یا کتابخانه شبانهروزی، همه و همه توصیفاتی است که هممحلهایها و همسایگان درباره این مرکز به کار میبرند. اینجا همهچیز برای گذران یک روز تعطیل یا اوقات فراغت مهیاست؛ محیطی دنج و کاملا آرام برای همه که حتی ثانیهای از آن هم به بطالت نخواهد گذشت.
اینها سخنان اولیه این سرآشپز و جوان مبتکر و دوستدار مطالعه منطقه ماست. اشرفی ادامه میدهد: ایده راهاندازی خانهکتاب به همراه ایجاد فضایی برای صرف غذا، طرح ازپیشتعیینشدهای نبود. علاقه بسیاری به کار آشپزی و در عین حال مطالعه داشتم. این فکر باعث شد به فکر راهاندازی مکانی برای صرف غذا بیفتم که فضایی کاملا مجزا برای مطالعه داشته باشد.
او میافزاید: داشتن کتابخانه بهتنهایی کافی نبود. به همین دلیل به ارگانها و سازمانهای مختلف مراجعه کردم تا در تهیه کتاب با من همگام شوند که البته متاسفانه تمامیآن پیگیریها بینتیجه ماند. اشرفی با اشاره به اینکه رسیدن به بنبست مانعی برای راهاندازی این ایده نشد، میگوید: بعد از آن به همه اقوام و خویشان سفارش کردم کتابهایی را که نیاز ندارند، به این کتابخانه و درحقیقت به شهروندان هدیه دهند.
هممحلهای ما اظهار میدارد: خوشبختانه با کمک دوستان و اقوام این اتفاق افتاد و الان کتاب برگر ما حدود ۵۰۰ جلد کتاب دارد. او این را هم یادآوری میکند که در حال حاضر این کتابخانه مراجعان بسیاری دارد و آنها کتابی را که دوست دارند، از حوزه مربوط انتخاب میکنند.
زمان برگشت را نیز اغلب خود مراجعان اعلام میکنند و عموما هم بهجز تعدادی انگشتشمار در تاریخ مشخصشده کتاب را برمیگردانند. این جوان موفق و آشپز محله ما میافزاید: هدف ما از راهاندازی این کتابخانه فقط ترویج فرهنگ مطالعه بود. بسیارند مراجعانی که فقط برای گرفتن کتاب به ما مراجعه میکنند.
اشرفی موضوع کتابهای این کتابخانه را حوزههای اجتماعی، فرهنگی، هنری، علمی، رمان و داستان، کودک، انواع مجله و روزنامه معرفی میکند و میگوید: این کتابخانه در حال حاضر حدود ۱۰۰ عضو فعال دارد.
او با اشاره به اینکه مساحت کل کتابخانه حدود ۲۸ متر است، ادامه میدهد: در این مدت فعالیت، همین که خانوادهها دور هم جمع میشوند و ساعاتی از حضور خود را به کتاب اختصاص میدهند برایم کافی است، اما بهترین لحظات دوران فعالیتم زمانهایی است که پدرها و مادرها از کتابخانه، کتاب کودک متناسب با سن او را برمیدارند و برایش بلندبلند میخوانند.
اشرفی این را هم تاکید میکند که حدود ۱۶۰ متر زیربنای فضای تراس اینجا، مکان خوبی بهویژه در فصل بهار و تابستان برای مطالعه شهروندان است و میگوید: خاطرات بد را معمولا در ذهن نگه نمیدارم و دوست دارم همیشه ذهنم مملو از خوبیها و خاطرات شیرین باشد.
او با بیان اینکه هزینههای روزانهاش عمدتا زیاد است و گاهی بهاصطلاح دخل و خرجش باهم نمیخواند، میگوید: با همه این احوال همین که اینجا فرهنگ مطالعه رواج پیدا میکند، برایم کافی است. در شغل قبلیام با اینکه درآمدی فراوان داشتم، چندان خشنود نبودم.
روحیه بازاری و چک و چکبازی متناسببا درونم نبود؛ به همین دلیل بعد از فعالیت نُهساله به این نتیجه رسیدم که با یک سکون ممتد مواجه هستم. این بود که به فکر تغییر شغل افتادم. اشرافی اینطور ادامه میدهد: پدرم دوستدار مطالعه است و من از ششهفتسالگی میان مجلات و روزنامهها و کتابهای متفاوت بزرگ شدم.
همین موضوع مرا نیز دوستدار اخبار و علم و مطالعه کرده است. اشرفی این سخنان را نیز بر زبان جاری میکند و میگوید: در اینجا بیشتر غذاها را خودم درست میکنم. بیش از ۹۰ درصد غذاها بدون روغن و کبابشده است؛ بدین ترتیب کسانی هم که از خوردن انواع فستفودها منع هستند، میتوانند غذایی مناسب مصرف کنند.
او بر این هم تاکید دارد که علاقهاش به فرهنگ مطالعه و کتابخوانی باعث شده که اصلیترین غذای مجموعهاش را «کتاببرگر» بنامد؛ غذایی که ترکیبی از گوشت قرمز و سینه مرغ است.
اشرفی به موضوع ترویج فرهنگ مطالعه در خانوادهها اشاره میکند و ابراز میدارد: شاید بتوان گفت علاقه شدیدم به مطالعه از پدر به من ارث رسیده است. در خانهای بزرگ شدم که همواره درباره مجلات و اخبار در آن گفتگو میشد. به همین خاطر به تمامیخانوادهها توصیه میکنم این فرهنگ را از کودکی در فرزندان خود نهادینه کنند.
میگوید: اگر در زندگی افراد موفق دقت کنیم، میبینیم آنها زندگی متفاوتی با دیگران دارند، یعنی آنها با علم و کتابخوانی مأنوسند و کتاب جایگاه خاصی در زندگی شان دارد. این روزها بسیار در رسانهها مطرح میشود که فرهنگ کتابخوانی بین مردم کمرنگ شده است و کمتر کسی به خواندن کتاب روی میآورد.
میخواهم بگویم بهجای این همه گلایه از خودمان شروع کنیم. کتابخانه کوچکی کنار خود فراهم آوریم. کسانیکه در پی حل این مشکل هستند، باید قبل از آن جنبه روانشناسی این قضیه را هم درنظر بگیرند که چرا باید کتاب خواند و کسانی که این فرهنگ را دارند، چه کمکی به خود و دیگران میکنند.
اشرفی میافزاید: شاید بتوان گفت کسانیکه انس با کتاب دارند، میتوانند بهترین مروّجان اصلی فرهنگ کتابخوانی باشند. در محدوده کتاب خواندن، تولید علم و تولید فکر مشخص میشود و ما هر چقدر هم که کتاب بخوانیم، باز سؤالاتی وجود دارد که ممکن است نتوانیم جواب آنها را از کتابها بهدست آوریم.
بهترین لحظات دوران فعالیتم زمانهایی است که پدر و مادرها از کتابخانه، کتاب کودک برمیدارند و برایش میخوانند
او توصیههایی هم به همه شهروندان دارد؛ اینکه اولا مطالعه را در اولویتهای خود قرار دهند و ثانیا اگر کتابی دارند که مطالعه کردهاند و بدون اســتفاده است، حتما آنها را به مکانهایی انتقال دهند که بیشتر بتوان از آنها بهره برد.
اشرفی میگوید: بسیاری از شهروندان از این طرح استقبال و کتابهای خود را در طرحی با عنوان «کتابیار» به کتابخانههای سطح شهر منتقل یا اهدا کردند.
او اضافه میکند: فکر میکنم بهتر است همه ما برای تصمیمها و کارهای روزمره خود برنامهای را دنبال کنیم؛ چراکه برنامهریزی، همت و پشتکار، پلههای موفقیت را تشکیل میدهند. پس طبق برنامه عمل کنیم و از اینکه نتوانستهایم کل برنامه را در زمانی مقرر تمام کنیم، مأیوس نشویم. توجه به همه این موضوعات با مطالعه و افزایش آگاهی ممکن میشود.
اشرفی در بیشتر مواقع بیکاریاش به مطالعه میپردازد و از خواندن روزنامهها و هفتهنامهها نیز لذت میبرد. میگوید: تفکر منفی آثار زیانباری دربردارد؛ پس به زندگی خود با نظر مثبت مینگرم و به آنچه هست فکر میکنم، نه آنچه نیست.
سعی دارم که پس از مطالعه هر مطلب، روحیه خود را تقویت کنم و از خود رضایت داشــته باشم. عقربههای ساعت ۲ بعدازظهر را نشان میدهد. نگاهی به اطراف میکنم، چند خانواده نشستهاند و همزمان که غذا میخورند، مشغول مطالعه هستند.
جمعی از راه میرسند و قبل از اینکه نوع غذای خود را از منو انتخاب کنند، سراغ قفسههای کتاب میروند و هریک بسته به سلیقه خود کتابی را از قفسه برمیدارند. کمی آن طرفتر هم جوانان و نوجوانان دور هم نشستهاند و باهم درباره موضوع یک مقاله علمی بحث میکنند.
* این گزارش چهارشنبه، ۲۸ اسفند ۹۲ در شماره ۹۵ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.