برای روزگاری که در آن زندگی میکنیم نامهای مختلفی انتخاب کردهاند، اما پیشنهاد من این است که عنوان «دوران ترکیبی» را انتخاب کنیم. پیش از این دیده و شنیده بودیم که کافه سراها، کتاب عرضه میکنند و کافه کتابها در جایجای مشهد طی یک دهه اخیر گسترش پیدا کرده است، اما نه دیده بودیم و نه شنیده بودیم که میوهفروشی در منطقهای کم برخوردار بخواهد همراه میوه به مشتریانش کتاب بدهد؛ آنهم بهصورت رایگان. با پیگیری که انجام شد دیدیم که موضوع واقعیت دارد و در محدوده محله بلال چنین میوهفروشی فرهنگی وجود دارد.مرتضی محمدزاده و محمدی بهره در کنار کتابفروشی به تحویل و توزیع کتاب میپردازند.
مرتضی محمدزاده متولد 1343 دو دهه از عمرش را میوهفروشی کرده است. اصالت او به تربتحیدریه برمیگردد و سالهاست در بیستمتری بلال زندگی و کار میکند.محمدی بهره، مردی توان یاب و فعال محله است. او بخشی از وقتش را برای ارتقای سطح فرهنگ اهالی گذاشته است. روحیه و فکری مثبت دارد و تا حدودی که در توانش هست سعی میکند در کارهای خیر به هر صورتی که باشد همکاری بکند.
علاوه بر کتابهایی که از مردم یا مساجد میگیریم مبالغی هم خودمان گذاشتهایم و کتاب نو و جدید از اینطرف و آنطرف خریداری کرده و در بین مشتاقان توزیع کردهایم
کتابهایی که در این میوهفروشی بهصورت رایگان توزیع میشود از منابع مختلفی تأمین شده است. تعدادی از آنها از کتابهای اضافی مساجد اطراف است. مشتریان و رهگذران هم که دیدهاند در این فروشگاه کتابها رایگان عرضه میشود، همراهی کرده و کتابهای اضافی خود را به مسئول آن تحویل دادند. این حرکت خودجوش امروزه پا گرفته و بهصورت مستمر ادامه دارد. خیلی از مشتریان میوهفروشی هم جزو اهداکنندگان کتاب هستند و هم جزو دریافتکنندگان.
محمدزاده میگوید: به مساجد میروم و میگویم بعضی از افراد مشتری میوهفروشی هستند، اما مشتری کتابخانه شما نیستند. من میتوانم کتابهای اضافی شما که هم جایتان را تنگ کرده است و هم خواننده ندارد، بین اهلش توزیع کنم. حالا بعد از چند سال متولیان مساجد مختلف با من و کاری که کردهام آشنا هستند و هر از گاهی کتابهای اضافی کتابخانههایشان را به من میدهند. من به همه میگویم اگر میخواهید کتابهای بهتر و بیشتری بخوانید به کتابخانههای عمومی و مساجد بروید. این کار هم تبلیغ ما است و هم تبلیغی برای کتابخانههای این شهر. محمدی بهره هم اضافه میکند: علاوه بر کتابهایی که از مردم یا مساجد میگیریم مبالغی هم خودمان گذاشتهایم و کتاب نو و جدید از اینطرف و آنطرف خریداری کرده و در بین مشتاقان توزیع کردهایم.
از محمدزاده پرسیدم که این ماجرای تحویل و تحول کتاب از کجا شروع شد و پاسخ گرفتم: همکارم –محمدی- در خانه مقداری کتاب اضافی داشت. روزی به مغازه آورد و در کنار میوهجاتی که از ما میخریدند به مشتریان یکی دو کتاب هم اهدا میکرد. از آن روز قصه ما و میوه و کتاب آغاز شد و ادامه دارد. او اضافه میکند: استقبال خوبی از ظرف مردم پیرو طرح کتاب-میوه اتفاق افتاد و ما هم انگیزهمان بیشتر شد و سعی کردیم کتابهای بیشتری برای توزیع بین مردم از اینطرف و آنطرف جمعآوری کنیم. محمدی بهره، هم درباره آغاز این طرح میگوید: من کتابهای زیادی در خانه داشتم که اضافه بر کتابخانه شخصیام بود. به محمدزاده گفتم اگر موافق باشی کنار دخلت یک قفسه کتاب بزنیم و بین مردم توزیع کنیم. این کار از آنجا شروع شد.
محمدی بهره که این طرح را به نیت شفا پیدا کردنش آغاز کرده است، میگوید: علم انبار کردنی نیست. علم و دانش مثل هواست باید به همه برسد. کتاب هم همینطور است. شاید برایتان جالب باشد که از همین میوهفروشی ما عدهای مسجد برو شدهاند؛ یعنی همین کتاب و کتاب خواندن پلی شده است بین محل کسب ما و مردم و مسجد. خبر دارم عدهای از جوانان از همین راه مسجدی شدهاند و حس میکنم ثواب و برکتش به من هم میرسد.
کتابهایی که در این مغازه توزیع میشود اغلب دینی و گاهی علمی هستند، البته به قول میوهفوش محله بلال، «همه جور کتابی برای ما آورده میشود و ما هم با توجه به سن و موقعیت فرد به آنها کتاب میدهیم». به خاطر دارم به چند خانم کتابهایی درباره فلسفه حجاب دادیم و در نوبتهای بعدی دیدم که تأثیر داشته است.
من سواد دانشگاهی ندارم، اما خودم هم تشویق شدهام که به مطالعه روی بیاورم. همین کتابهایی که به دستم میرسد، لااقل تورقی میکنم و بعد آنها را به مردم میدهم
این پخشکننده کتاب درباره طول عمر طرح و تعداد کتابهایی که توزیع کرده است، هم میگوید: این طرح خودجوش حدود 5 سال عمر دارد و امیدوارم عمرش به بیش از 50 سال برسد. باید توجه داشت که مشتریان هم محدود هستند، اما در همین مدت توانستهایم بیش از 2 هزار جلد کتاب را دستبهدست کنیم یعنی از اهداکننده بگیریم و به طالبان آن اهدا کنیم.
میوهفروش محله میگوید: من سواد دانشگاهی ندارم، اما خودم هم تشویق شدهام که به مطالعه روی بیاورم. همین کتابهایی که به دستم میرسد، لااقل تورقی میکنم و بعد آنها را به مردم میدهم. دائم رادیو معارف یا موج های دیگر رادیو که برنامههای آموزشی دارند در مغازهام روشن است و من در کنار کار روزمره به برنامههایشان گوش میدهم و سعی میکنم سواد و معلوماتم را تکمیل کنم.
این طرح و موارد ابتکاری دیگر میتواند سطح کتابخوانی و کتابدوستی را بین مردم افزایش دهد. فقط مقداری همت میخواهد و ذوق و اینکه باور داشته باشیم ارتقای فرهنگ عمومی به نفع همه ما خواهد بود.